تقویت اقتصاد ملی با وجود تحریمها و معافیتها
تجربه سالهای تحریم نشان داده است، ایران هیچگاه در مقابل تحریمها دستبسته نبوده است و از طرق مختلف نفت خود را صادر كرده و به مقصد رسانده است. با توجه به راههای گوناگونی كه ایران برای تداوم صادرات نفت خود در پیشگرفته است، كارشناسان ارزیابیهای متفاوتی را در مورد میزان واقعی صادرات نفت ایران در شرایط كنونی ارائه میدهند كه از چند صد هزار بشكه تا بیش از یك میلیون بشكه در روز متفاوت است.
در این میان كشور چین بزرگترین خریدار نفت در آسیا و یكی از خریداران نفت ایران محسوب میشود. گرچه میزان صادرات نفت ایران به چین كاهش یافته است، اما هنوز جریان نفت كشور به سمت چین ادامه دارد. به گزارش بلومبرگ، آمار رسمی گمرك چین نشان میدهد این كشور در ماه ژوئن (خرداد - تیر) ۸۵۵ هزار و ۶۳۸ تن برابر با ۲۰۹ هزار بشكه در روز از ایران نفت خام وارد كرده است. بررسیها نشان میدهد در حال حاضر نیز نفتكشها میلیونها بشكه نفت خام ایران را به سمت چین حمل میكنند.
اما بهتازگی دولت آمریكا مشخصاً یك شركت چینی را به علت خرید نفت از ایران مورد تحریم قرارداد. مایك پمپئو، وزیر خارجه آمریكا با انتشار پیامی در حساب كاربری خود با طرح ادعاهایی علیه كشورمان، تحریم یك شركت چینی به اتهام نقض تحریمهای آمریكا علیه ایران را اعلام كرد.
آنچه در وهله اول از این پیام برمیآید افزایش فشار اقتصادی بر كشورهایی است كه با ایران مراوده دارند تا بهصورت متقابل اقتصاد كشور ایران را تضعیف كنند. مطلبی كه مسؤولان آمریكایی بارها بر آن تاكید كردهاند، به عنوان مثال سیگال مندلكر، معاون وزارت خزانهداری آمریكا در امور اطلاعات مالی و تروریسم بهتازگی بار دیگر مشتریان نفت ایران را به تحریم تهدید كرده و گفته: واشنگتن برای تحریمهای نفتی ایران معافیتی صادر نمیكند.
در كنار این تحریمها و تحدیدها، آمریكاییها رفتار متناقض و دوگانهای از خود نشان میدهند. در آخرین اقدام وزارت خزانهداری آمریكا شركت سریكا انرژی متعلق به كشور انگلستان را كه در یك میدان نفتی در دریای شمال (كه ۵۰درصد آن متعلق به ایران است) و مشتركا با ایران همكاری دارد را از تحریمها معاف كرد.
امثال این اتفاقات نشان میدهد اگرچه تحریم جدا از كارایی آن، ابزار تهدیدی در دست كشور آمریكاست، اما باید ورای آن به دیگر جریانات سیاسی و اقتصادی حاكم بر روابط كشورها نیز در محاسبات و برنامهریزیها توجه كرد كه از اصلیترین آنها جنگ تجاری میان چین و آمریكاست. چین برخلاف آمریكا دارای اقتصادی رو به رشد است، سیاستهای اقتصادی این كشور در سطح جهان موفق بوده و روابط اقتصادی خوب و گستردهای در سطح جهان برقرار كرده است. كارشناسان پیشبینی میكنند تا چندی دیگر شاخصهای اقتصاد این كشور از اقتصاد كشور آمریكا پیشی خواهد گرفت.
در این میان آنچه قابل ملاحظه است توجه به منافع كشور در روابط تجاری و اقتصادی ما با سایر كشورهاست. لازم است با توجه به اختلافات موجود میان این قدرتهای اقتصادی، بهنوعی بر موج پیشآمده سوار شد و این شرایط را فرصتی دانست تا با دور زدن تحریمها و استحكام روابط با سایر كشورهای پیشرونده ازجمله چین، منافع ملی را به حداكثر رساند. گرچه چین نیز به نقش و جایگاه مهم ایران در منطقه واقف است و اهمیت ارتباط با ایران را در برهه فعلی میداند.
البته باید توجه داشت ارتباط قوی و در چارچوب منافع ملی با سایر كشورهای جهان به معنی وابستگی اقتصادی به هیچكدام از قدرتهای اقتصادی دنیا نیست و رهایی از سلطه اقتصادی آمریكا نباید منجر به وابستگی به اقتصاد دیگری مثلاً چین باشد بلكه اصول اقتصاد مقاومتی حكم میكند در عین روابط گسترده با اقتصادهای جهان برای حفظ منافع حداكثری باید از شرایط بهوجود آمده برای تقویت اقتصاد داخلی استفاده كرد.
تیتر خبرها