همبستگی؛ واكسن كروناست
یادداشت: حسن موسوی چلك آسیبشناس
بحرانها اعم از شیوع ویروس كرونا در یك جامعه همانطور كه میتواند یك تهدید باشد میتواند یك فرصت تلقی بشود.
بدیهی است كه هیچكس دوست ندارد مردمش گرفتار چنین ویروسی باشند، اما قطعا فرصتی است برای سنجش میزان سرمایه اجتماعی. همچنین معیار مناسبی است برای سنجش مسؤولیتپذیری تكتك ما در قبال خانواده و دوستان و مردمی كه در آن جامعه با یكدیگر زندگی میكنیم. نشانه وجود این همبستگی و مسؤولیتپذیری این است كه ما تمام ظرفیتهای فردی و اجتماعی و مالی خود را برای پیشگیری از این بیماری و تسهیل دسترسی مردم به خدمات و تجهیزات مورد نیاز فراهم كنیم. این درست است كه مردم نسبت به برخی سیاستهای اجرایی گلایه دارند، اما سؤال این است كه مردم میتوانند با گذر از این گلایهها در چنین موقعیتی با همبستگی از پس چنین بحرانی برآیند؟ جواب مثبت است اما حداقل از جریان اطلاعرسانی این كار مشكلتر شده است.
اینكه نماینده قم آماری اعلام كرد و تكذیب شد، مردم را به این باور رساند كه همین موضوع هم دستمایه منافع سیاسی و حزبی شده است. همین ماجرا یك سكته خفیفی در مشاركت و اعتماد مردم در ایجاد همبستگی شكل داد. اما اگر كمی به عقبتر برویم متوجه میشویم ایران نقشی در اشاعه این ویروس نداشته است و كشورهای بسیاری از جمله ایران درگیر با این موضوع هستند، در این كه بد مدیریت كردیم یا اینكه زمان را به راحتی از دست دادیم شكی نیست، اینكه اطلاعرسانی ضعیفی داشتیم و نتوانستیم اعتماد عمومی را جلب كنیم هم همینطور اما حالا بحث اصلی خود مردم هستند.
اتفاقا اینجا بزنگاهی است كه همان احساس مسؤولیتپذیریمان در قبال جامعهای كه در آن زندگی میكنیم را باید نشان دهیم.
ایجاد این باور كه مرگ تنها برای همسایه نیست هم یكی از راهكارهایی است كه باعث ایجاد همبستگی میشود.
موفقیت مقابله با كرونا در كشور ما هم در گرو همراهی مردم و بودن آنان در كنار مسؤولان است كه البته آن هم مستلزم داشتن اطلاعات درست است.
با غالب شدن این باور، دست در دست هم میتوان كمك كرد تا دوران بحران و گذار را با نگرانی كمتر طی كرد. ضمن این كه نباید فراموش كرد داشتن اطلاعات درست و عمل كردن به آنها در جهت پیشگیری، بهترین نقطه قوت برای مردم میتواند باشد بهگونهای كه امنیت روانی آنان تهدید نشود.