ادعای عجیب مرد رستوراندار برای قتل پیرمرد
مرد رستوراندار که متهم است پیرمردی را به دلیل ترس مشتریانش از او کشته، در دادگاه منکر قتل شد. بعد از رسیدگی به این پرونده قرار شد، سلامتروانی متهم بررسی شود.
جسد این پیرمرد ظهر دوازدهم آبان امسال در عمق درهای در اطراف روستای وردیجداریش در کن تهران توسط کشاورزی پیدا شد. ماموران با حضور در محل کشف جسد تحقیقات خود را آغاز کردند و توانستند هویت پیرمرد را شناسایی کنند. تحقیق از خانواده پیرمرد نشان میداد او همیشه هفت کیلومتری از روستا تا وردآورد را که خانه فرزندانش بوده، پیاده میرفته و آن روز هم قرار بوده به خانه فرزندانش برود. او آخرینبار در کافه رستورانی حوالی روستا دیده شدهبود.
سه مرد که در کافه رستوران بودند، بازداشت شده و پس از گذشت نزدیک به یکماه لب به اعتراف گشودند و ادعا کردند دو برادر، صاحب این کافه رستوران بودند که یکی از آنها پیرمرد را کشت.
مرد 52ساله بازداشت شد و در تحقیقات گفت: با برادرم کافهرستوران را از 20 سال پیش راهاندازی کردیم. مشتری بهخاطر شیوع کرونا کم شدهبود. با این وضع پیرمردی هم شلخته به آنجا میآمد و همین باعث شدهبود چند مشتری خود را هم از دست بدهیم. بارها به او گفتم با این وضع به کافه نیا که قبول نمیکرد. روز قتل به کافه آمد و وقتی خواستیم آنجا را ترک کند، شروع به فحاشی کرد. شاگردم او را به سمت دره برد. من هم دنبالش رفتم و با سنگ ضربهای به سرش زدم که
باعث مرگش شد.
پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاهکیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه فرزندان مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و منکر قتل شد و گفت: در پلیسآگاهی تحت فشار بودم و به قتل اعتراف کردم. من قاتل نیستم و افراد دیگری او را کشتند.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکلم از بیماری روحی و روانی رنج میبرد و بعد از بازداشت مشکلات او بیشتر شد. به نظر میرسد او قوه تمییز ندارد و درخواست دارم سلامت روان او توسط پزشکیقانونی بررسی شود.
پس از درخواست وکیل متهم، قرار شد سلامتروانی مرد میانسال در پزشکیقانونی بررسی شود و بعد از آن قضات برای تصمیمگیری وارد شور شوند.
جسد این پیرمرد ظهر دوازدهم آبان امسال در عمق درهای در اطراف روستای وردیجداریش در کن تهران توسط کشاورزی پیدا شد. ماموران با حضور در محل کشف جسد تحقیقات خود را آغاز کردند و توانستند هویت پیرمرد را شناسایی کنند. تحقیق از خانواده پیرمرد نشان میداد او همیشه هفت کیلومتری از روستا تا وردآورد را که خانه فرزندانش بوده، پیاده میرفته و آن روز هم قرار بوده به خانه فرزندانش برود. او آخرینبار در کافه رستورانی حوالی روستا دیده شدهبود.
سه مرد که در کافه رستوران بودند، بازداشت شده و پس از گذشت نزدیک به یکماه لب به اعتراف گشودند و ادعا کردند دو برادر، صاحب این کافه رستوران بودند که یکی از آنها پیرمرد را کشت.
مرد 52ساله بازداشت شد و در تحقیقات گفت: با برادرم کافهرستوران را از 20 سال پیش راهاندازی کردیم. مشتری بهخاطر شیوع کرونا کم شدهبود. با این وضع پیرمردی هم شلخته به آنجا میآمد و همین باعث شدهبود چند مشتری خود را هم از دست بدهیم. بارها به او گفتم با این وضع به کافه نیا که قبول نمیکرد. روز قتل به کافه آمد و وقتی خواستیم آنجا را ترک کند، شروع به فحاشی کرد. شاگردم او را به سمت دره برد. من هم دنبالش رفتم و با سنگ ضربهای به سرش زدم که
باعث مرگش شد.
پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاهکیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه فرزندان مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و منکر قتل شد و گفت: در پلیسآگاهی تحت فشار بودم و به قتل اعتراف کردم. من قاتل نیستم و افراد دیگری او را کشتند.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکلم از بیماری روحی و روانی رنج میبرد و بعد از بازداشت مشکلات او بیشتر شد. به نظر میرسد او قوه تمییز ندارد و درخواست دارم سلامت روان او توسط پزشکیقانونی بررسی شود.
پس از درخواست وکیل متهم، قرار شد سلامتروانی مرد میانسال در پزشکیقانونی بررسی شود و بعد از آن قضات برای تصمیمگیری وارد شور شوند.