نسخه Pdf

گیر اضافه ممنوع!

گیر اضافه ممنوع!

حق دارند آقا! حق دارند! این بنده حقیر هم با بسیاری هم‌نظرم که ادبیات و دو گونه ادبی داستان و روایت، دین خود را به مفاهیم بزرگ تاریخی سه‌چها ر دهه اخیر تاریخ معاصر این مرز و بوم ادا نکرده‌اند. فرقی هم ندارد هجوم قوای بیگانه در شهریور 1320 به خاک ایران و لگدمال شدن خاک کشور باشد زیر چکمه متفقین جنگ جهانی دوم یا همین پدیده راهپیمایی اربعین که عمرش تقریبا به یک دهه رسیده است. این یک!  دو دیگر آن‌که حالا بعد از یک دهه ما اثر مهمی که بشود آن را سر دست گرفت و به عنوان یک روایت یا سفرنامه  استخوان‌دار و چهاربست و محکم نداریم که بگوییم فی‌المثل سه چهار دهه بعد که هر کدام از ما بچه‌های تحریریه تبدیل به پیرمردها و پیرزن‌هایی غرغروشده‌ایم، اگر دور و برمان کسی طالب بود بداند راهپیمایی اربعین چگونه انجام می‌شود این اثر را دستش بدهیم و بگوییم بنشین یکجا و این کتاب را تا انتهایش یکجا سر بکش! نداریم دیگر! تعارف که نداریم. نبودید تا ببینید برای همین پرونده نصفه و نیمه این هفته بچه‌های تحریریه به چه فلاکتی افتادند تا از میان آثاری که جسته و گریخته راهی پیشخوان کتابفروشی‌ها شده بود چند اثری را پیدا کنند تا بشود درباره‌اش حرف زد.  سومین نکته هم آن‌که وقتی پای روایت واقعیت و خاطره‌نگاری و سفرنامه‌‎نویسی این چنین لنگ است دیگر هیچ توقع و ایضا حرجی نیست به ورود به حیطه داستان‌نویسی از این پدیده. حالا ما کاری به تئوری‌های مخاطب‌خفه‌کن مناسب حال محافل داستان‌نویسی نداریم که از ازل تاریخ تا به همین الان هر وقت خواسته‌اند سیاه اتهامات خودشان را تبرئه کنند به آن گزاره مشهود آویزان می‌شوند که برای خلق یک اثر داستانی موفق، باید تا حدی از نظر تاریخی از آن فاصله گرفته تا به ابعاد بیشتری از ماجرا بتوان مشرف شد. به این کار نداریم اما این یک قلم را نمی‌شود هیچ‌جوره ماله کشید که خلق اثر داستانی منوط به وجود ماده تاریخی و واقعی از یک واقعه است. وقتی در حیطه روایت و سفرنامه‌نویسی در چنین برهوتی به سر می‌بریم به تبع اولی هیچ اتهامی متوجه داستان‌نویسی نیست. داستان‌نویس که از شکم مادرش نویسنده به دنیا نیامده که! در نهایت هم اینکه آقا یا خانم نویسنده هم باید به مانند یک معدنچی دل بزند به معدن واقعیت و با مواد تاریخی سر و کله بزند و از میان آنها یک رگه دراماتیک پیدا کند و بعد به مثابه یک طلا و جواهرساز آن رگه دراماتیک را پرورش دهد و پرداخت کند تا در نهایت یک اثر خلق شود مقبول ذائقه و طعم مخاطب. افتاد داریم از چه حرف می‌زنیم؟! پس لطفا تا اطلاع ثانوی گیر اضافه ممنوع!