مروری بر موزیكویدئوی «سلام به آینده» كه این روزها در فضای مجازی بازخورد فراوانی داشته است
سلام گرم به آینده
حرف از كلیشه كه میشود نظرات منفی نسبت به آن زیاد است. یعنی كافی است كسی بگوید فلان محصول فرهنگی كلیشهای است تا زبان بدگویان باز شود. در بدگویی آن اثر! اما اگر كلیشه بد بود كه آنقدر مورد استفاده قرار نمیگرفت، پس حتما در كلیشهها یك رازی نهفته است كه با وجود اینكه میدانیم بسیاری از آنها بدگویی میكنند، اما با این حال همچنان مورد استفاده قرار میگیرند. اما حالا قرار نیست از كلیشه دفاع كنیم. بلكه میخواهیم از محصولاتی حرف بزنیم كه خلاقانه و نوآورانه ساخته میشوند و برای اینكه با مخاطب ارتباط برقرار كنند سراغ كلیشهها نمیروند و خب این امتیاز مثبتی برای آن محصول فرهنگی محسوب میشود. خلاقیتی كه در این روزگار حكم طلا دارد و یابنده آن باید كلاهش را بالا اندازد كه توانسته چنین گنج نایابی را از دریای ایدهها و موضوعات صید كند. شاید خلاقانه نوشتن یا خلاقانه فیلم ساختن رویا و ایدهآل همه باشد و حتی آنهایی هم كه اثری تولید میكنند بر این باور باشند كه حرفشان را در قالبی نو و بدیع ریختهاند ولی این مخاطب است كه باید قضاوت و درباره آن اظهارنظر كند. یك نكته دیگر هم باید اینجا یادآوری كنم، آن هم اینكه هرقدر یك محصول فرهنگی زمان و فرصت كمتری برای بیان حرف و هدفش داشته باشد تولید آن دشوارتر میشود. یعنی اینطور است كه وقتی یك رمان مینویسید یا یك فیلم سینمایی میسازید دست خالق اثر برای مانور بازتر است ولی وقتی یك داستانِ كوتاه یا فیلم كوتاه قرار است ساخته شود خالق آن باید دقت كند كه در كمترین زمان ممكن باید حرفش را بزند و سراصل مطلب برود و مخاطب را دست پُر راهی كند. حالا در این گزارش قرار است محصولی را معرفی كنیم كه مخاطبان را نه تنها دست پُر راهی كرده بلكه واكنش مثبت آنها را نیز برانگیخته و توانسته رضایت آنها را جلب كند. ادامه در صفحه6