انقلاب سواد زنان

انقلاب اسلامی چگونه باعث باسوادتر شدن زنان ایران شد؟

انقلاب سواد زنان

دوسال قبل از انقلاب 57 كه مصادف است با سال 1976 میلادی و گردآمدن آخرین آمارها درحكومت پهلوی، وضعیت باسوادی در ایران چندان مطلوب نبود. آن سال‌ها فاصله باسوادی مردم ما با بقیه مردم دنیا فاحش بود و صرف نظر از این،‌ میان باسوادی زنان و مردان كشورمان نیز فاصله آن قدر زیاد بود كه می‌شد ادعا كرد درس خواندن امری بیشترمردانه بوده است. آن زمان 69درصد از جمعیت 15 سال به بالای جهان باسواد بودند كه این رقم در ایران تنها 36درصد بود؛ یعنی 64درصد ایرانی‌ها بی سواد بودند، 64 نفر به ازای هر صد نفر. در آمارها دقیق‌ كه می‌شویم به نسبت نامتوازن باسوادی زنان و مردان می‌رسیم كه سال 55 میزان باسوادی برای مردان بالای 15 سال 47درصد بود و برای زنان این گروه سنی فقط 24 درصد. این شكاف آماری كه ناشی از جنسیت است در گروه سنی 25 تا 64 سال عمیق‌تر بود، آنچنان كه در آن سال فقط 15 درصد از زنان 25 تا 64 سال سواد داشتند درحالی كه نرخ باسوادی مردان در این گروه سنی به40 درصد نزدیك بود. پیش از انقلاب زنان همواره ازمردان عقب بودند و زنان و دخترانِ كمی شانس تحصیل و ترقی پیدا می‌كردند اما با وقوع انقلاب كفه ترازو به نفع باسوادی زنان سنگین شد و بعد از40 سال كار به جایی رسید كه حالا می‌شود به آمارهای مربوط به باسوادی زنان امیدوار بود. سرشماری سال 95 نشان می‌دهد نرخ باسوادی زنان در گروه سنی كمتر از50 سال 4/93 بود كه نسبت به سال90، 3درصد رشد داشت. در واقع هرچه عمر انقلاب بیشتر شد، عملكرد كشور درحوزه سوادآموزی بهتر شد و وضعیت زنان ارتقا یافت آنچنان كه شش كارشناس و صاحب نظر هركدام درگفت‌وگو با ما نقش انقلاب در توسعه سوادآموزی زنان را به زعم خویش شرح می‌دهند.

تلاش برای جبران عقب‌ماندگی  
خدیجه رسولی
مشاور امور بانوان سازمان نهضت سوادآموزی
گستردگی بی‌سوادی میان زنان تا قبل از انقلاب چشمگیر بود، آن هم در شرایطی كه درصد باسوادی مردان در آن زمان به مراتب از زنان بیشتر بود و این شكاف جنسیتی تا قبل از انقلاب همچنان باقی ماند و اصلاح نشد. این موضع باعث عقب‌ماندگی زنان ایرانی در ابعاد مختلف شد و این عقب‌ماندگی به نوبه خود جامعه ایرانی را عقب نگه داشت چون هیچ كشوری بدون توجه به زنان خود و تلاش برای ارتقا دادن آنها پیشرفت نمی‌كند. این عقب‌ماندگی با شروع انقلاب انگیزه‌ای شد تا سوادآموزی به‌ویژه میان زنان مورد توجه قرار گیرد و سواد به‌عنوان ابزاری برای ایجاد تغییر به‌كار گرفته شود. یادمان نمی‌رود زمانی كه امام خمینی فرمان تاریخی تشكیل نهضت سوادآموزی را صادر و تاكید كرد كه ایران باید سراسر مدرسه شود و به این ترتیب فضا را برای گسترش سوادآموزی مهیا كرد، زنان فوج فوج شناسنامه به دست به كلاس‌های سوادآموزی می‌آمدند تا هم از رنج بی‌سوادی خلاص شوند و هم به كمك سواد وضعیت‌شان را ارتقا دهند و به موقعیت‌های بهتر اجتماعی دست پیدا كنند.با وجود این جریان اثرگذار و ترقی علمی زنان و دختران ایرانی ولی همچنان نزدیك به 7 درصد از زنان زیر 50 سال ایران از نعمت سواد بی‌بهره‌اند و سازمان نهضت سوادآموزی می‌كوشد با روش‌های موثرتر و جذاب‌تر این عده را نیز به چرخه سوادآموزی جذب كند.

تمرین حضور اجتماعی 
فرحناز مینایی
 مدیركل امور زنان وزارت آموزش‌وپرورش
انقلاب سال57 مقدمه‌ای بود تا زن‌ها از خانه‌ها بیرون بیایند و برای نخستین‌بار حضور اجتماعی گسترده را تجربه كنند. این حضور اجتماعی باعث شد تا كم‌كم زنان به نقص‌های خود پی ببرند و دست به مقایسه خود با مردان بزنند و به این نتیجه برسند آنها نیز می‌توانند مانند مردان باسواد شوند و جایگاه اجتماعی كسب كنند. 
این كه امام خمینی تاكید كرد باسواد شدن تكلیف شرعی است و همه باید درس بخوانند نیز انگیزه مهمی شد برای زنان كه هرچه جدی‌تر دراین مسیر گام بردارند. در این میان تدوین برنامه توسعه اجتماعی و اقتصادی در سال 68 نیز نقش بسیار مهمی درتوسعه سوادآموزی زنان داشت چون درچند بند این برنامه به‌صراحت بر افزایش مشاركت زنان تاكید شده بود كه لازمه داشتن مشاركت، باسوادشدن و پیمودن مراحل پیشرفت علمی بود. علاوه براینها به مرور زمان و بنا براقتضائات اجتماعی، زنان خواستار ارتقای طبقه اجتماعی خویش شدند كه لازمه این ارتقا، شكوفایی هرچه بیشتر توانایی‌ها و استعدادهای زنان بود كه درسایه سوادآموزی میسر بود.

راه مشاركت باز شد 

 زهرا داور
 نایب رئیس انجمن مطالعات زنان 
انقلاب اسلامی سال57 باعث شد راه برای حضور و مشاركت زنان باز شود؛ زنان به معنی واقعی كلمه از همه اقشار نه فقط زنان برآمده از یك گروه یا طبقه خاص. یک گروه اگر بخواهد مشاركت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد نیاز دارد تا راه برایش باز شود و درمورد زنان این راه را امام خمینی باز كرد. اگر سال‌های ابتدایی انقلاب را مرور كنیم، خواهیم دید فرمانده سپاه یك زن است و وقتی قرار است نامه‌ای به گورباچف فرستاده شود یك زن جزو نماینده‌های انتخابی امام برای انجام این ماموریت قرار دارد. این اتفاقات نشان می‌دهد كه امام خمینی به توانمندی‌های زنان اعتماد كرد و مسیر را برای مشاركت آنها هموار ساخت.
در مسیر سوادآموزی زنان و دختران ایرانی نیز همین اتفاق رخ داد و راه برای پیشرفت آنها مهیا شد. اما در حوزه سوادآموزی نباید به همین حد اكتفا كرد چون طبق تعریف سال 2019 سازمان ملل، سواد عبارت است از توانایی ایجاد تغییر و اگر این را ربط دهیم به زندگی زنان و دختران اینچنین معنی می‌دهد كه باید به زنان و دختران مجال شكوفایی استعدادها و توانمندی هایشان را داد تا با آگاهی و خودباوری بتوانند موانع را كنار زده و در زندگی فردی و اجتماعی تغییر ایجاد كنند.

مذهبی‌ها آسوده شدند 
خدیجه نیزاری
 مسؤول شورای بانوان خیر مدرسه ساز
در40 سال اخیر زنان و دختران ایرانی به طرز چشمگیری باسواد شده‌اند. این البته به این معنی نیست كه قبل از این امكان تحصیل برای این قشر مهیا نبود ولی واقعیت است كه دختران خانواده‌های مذهبی به علت فضای حاكم بر مراكز علمی و آموزشی از بابت ادامه تحصیل درمضیقه بودند. من كه درخانواده‌ای بسیار مذهبی زندگی می‌كردم و معمولا با روبند در جامعه ظاهر می‌شدم نتوانستم به دبیرستان بروم و مجبور شدن غیرحضوری درس بخوانم. زمانی هم كه رشته حقوق دانشگاه تهران قبول شدم تنها دختر محجبه بودم. همین شرایط مانع بزرگی بر سرراه تحصیل دختران بود تا این كه با وقوع انقلاب شرایط به كلی تغییر كرد و دختران بسیاری در مسیر سوادآموزی و تحصیلات تكمیلی قرار گرفتند، درحالی كه محدودیت‌های پذیرش دانشگاهی از حیث جنسیتی نیز برداشته شد. دراین میان نباید از توسعه مدرسه‌سازی در كشور غافل شد، عاملی كه سبب شد مدارس در اقصی نقاط كشور در دسترس قرار بگیرد و دختران نیز مانند پسران از فرصت تحصیل برابر بهره‌مند شوند.

شكل‌گیری فضاهای آموزشی امن 
مینو اصلانی 
رئیس بسیج جامعه زنان
رژیم پهلوی رویه‌ای فرهنگی را در پیش گرفته بود كه بسیاری از بانوان متدین تمایلی به حضور در فضاهای آموزشی و فرهنگی نداشتند و طبعا فرصتی برای ظهور و بروز استعدادهایشان نمی‌یافتند. این درحالی بود كه فرصت‌های برابر آموزشی نیز در كشور وجود نداشت و در همه نقاط ایران امكانات تحصیلی به یك اندازه در دسترس نبود. همین شد كه تحصیل مخصوصا در مقاطع بالاتر از ابتدایی مختص عده‌ای خاص بود و بخش قابل توجهی از جمعیت از آن بهره‌ای نداشتند. با پیروزی انقلاب اما ارزش‌های فرهنگی متحول شد و به این ترتیب زنان نیز فرصتی برای بروز و ظهور یافتند. این فضا هنگامی بیشتر باز شد كه امام خمینی تاكید كرد زنان باید در مقدرات اساسی كشور نقش داشته باشند و حتی فرمودند حضور زنان در راهپیمایی‌ها واجب شرعی است.
این همزمان بود با شكل‌گیری فضاهای امن و گسترده آموزشی در سراسر كشور كه مجالی شد برای حضور اجتماعی زنان با رویكرد الهی و انسانی و در حدود شرعی. همه این مولفه‌ها باعث شد زنان از نظر علمی به طرز چشمگیری رشد كنند و حالا در آغاز دهه پنجم انقلاب، هزاران نفر زن نویسنده مجرب و صاحب قلم و هزاران نفر زن برجسته عضو هیات علمی دانشگاه و بی‌شمار چهره‌های موفق داشته باشیم.

بازیابی هویت زنان

غفورشیخی
جامعه شناس 
بعد از وقوع انقلاب اسلامی امكانات آموزش رسمی و همگانی برای همه اقشارجامعه از جمله زنان مهیا شد كه نقطه عطفی بود. از سوی دیگر اندك زمانی پس از انقلاب، جنگ تحمیلی آغاز شد و مردان ایران را درگیر كرد و در نتیجه خیل عظیمی از زنان باقی ماندند كه مسؤولیت زندگی را به دوش داشتند و دریافتند باید خویش را توانمند كنند تا از پس زندگی برآیند. به این ترتیب نیاز به سوادآموزی از هر زمان دیگری جدی‌تر شد، در واقع نیاز به كسب شغل و دست یافتن به جایگاه اجتماعی و امرارمعاش محركی برای حركت عمومی به سمت كسب سواد شد. بتدریج اهمیت سوادآموزی از این حوزه‌ها فراتر رفت و وارد زندگی خصوصی مردم وموضوعاتی همچون ازدواج نیز شد ‌طوری كه كسب سواد، منزلتی به افراد می‌داد كه افراد بی‌سواد یا كم سواد از آن بی‌بهره بودند.
از همه اینها مهم تر خاصیت انقلاب در ایجاد تساوی‌طلبی جنسیتی بود به نحوی كه باعث شد زنان به این نتیجه برسند چیزی از مردان کم ندارند و اگر مردان می‌توانند به واسطه سواد پیشرفت كنند، حتما زنان نیز خواهند توانست. دراین فرآیند البته نباید نقش رسانه‌ها، اینترنت و سینما را نادیده گرفت. البته باید گفت از منظر جامعه‌شناسی، سواد با آگاهی فرق دارد و ما باید تلاش كنیم بر كیفیت آموزش و توانمندسازی بانوان كاركنیم و بیش از كمیت آموزش به كیفیت و تربیت زنان موثر بپردازیم.