«اینها» چرا فیلم نمیسازند؟!
«حدود ۴۰ سال پیش این فیلم را ساختم و از آن زمان تاكنون در حال خاك خوردن است. هنوز و پس از این همه سال نمیدانم چرا نمایش داده نشد. ظاهرا این فیلم و سایر فیلمهای توقیفی به صورت كامل كنار گذاشته شدهاند.» این بخشی از صحبتهای مسعودخان كیمیایی بعد از نمایش فیلم خط قرمز در كانون فیلم خانه سینماست. برنامهای كه علاوه بر كیمیایی با نقد و بررسیهای جواد طوسی نیز همراه بود.
این كارگردان بلندآوازه و سرد و گرم چشیده بعد از نمایش فیلمش درباره میزان شباهت خط قرمز با فیلمنامه شب سمور (نوشته بهرام بیضایی) توضیح داد: داستان كوتاه و خلاصه طرحی كه بهرام بیضایی به من داد فقط دو صفحه بود و گفت هر كاری دلت میخواهد بكن. یعنی آزاد بودم هر كاری دلم میخواهد با آن طرح انجام دهم. به همین دلیل میتوان گفت برخلاف داستان اولیه فیلم خاك گرفتاری محمود دولتآبادی را نداشتم. چنان كه در مورد آن فیلم، هنوز هم بعد از این همه سال گرفتاری دارم.
۴۰ سال پیش كه این فیلم را در جریان نخستین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشتند كسانی كه ادعای سینمای تازهای داشتند، در همان سینما آن را «هو» كردند و شعار «مرگ بر كیمیایی» سر دادند؛ و خب البته من هم درنرفتم! اصلا فكر نكنید كه میتوان ساده فیلم ساخت. البته بعضیها خیلی ساده فیلم میسازند و ظاهرا سادهترین كار برای آنها فیلمسازی است! اما برای بعضی دیگر فیلمسازی كار خیلی سختی است؛ خیلی سخت. خیلیها به داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و من میگویند «اینها». ما «اینها» هستیم و مثلا میگویند پس «اینها» چرا فیلم نمیسازند! نمیدانم ذهن كسانی كه این فیلم را در آن سالها دیدهاند چقدر پیر یا جوان بوده اما هرچه هست خط قرمز همین است كه دیدید. این فیلم در روزگار خاصی ساخته شد و اگر قرار بود حالا ساخته شود حتما كم و كسر نداشت و فقط با جدول و بافت امروزی خود ساخته میشد.
طوسی هم بعد از مرور خط كاری كیمیایی و نگاه او در كارهایش درباره این اثر گفت: به نظرم مسعود كیمیایی در فیلم خط قرمز بدون اینكه بخواهد نسبت به شرایط جامعه نگاهی انتزاعی داشته باشد، با صراحت به معضلات موجود در شرایط امنیتی اشاره كرده است. بههرحال فرزند زمانه خود بودن میتواند یك تعریف درست و قابل باور داشته باشد و این مشابه وضعیت این سینماگر پرسابقه در هنگام كارگردانی چنین فیلمی است. این حرف مهم كه مسعود كیمیایی در فیلم خط قرمز آن را بیان كرده، از شاخكهای تیز و حساس او ناشی شده و فراتر از زیباییشناسیهای مرسوم، تعریف تازهای از سینمای سیاسی و اجتماعی ارائه میدهد. سینمایی كه برخی فیلمهای این فیلمساز پرسابقه نظیر گوزنها، سفر سنگ و اعتراض نیز در آن جای میگیرند.