یک تختی غیر سمپاتیک
محمدرضا كائینی، تاریخ پژوهشگر و منتقد هم در یادداشتی كه در فضای مجازی منتشر كرده، اینگونه نوشته كه؛ «پای نگارنده دیشب پس از مدتها به سینما بازشد. برای دیدن فیلمی كه بنابر آمار، یكی از كمترین میزان فروش را آن هم در اكران نوروزی داشته است؛ فیلم غلامرضا تختی. بی توجهی عمومی نسبت به این فیلم، بهرغم همه جنجالها و تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم چندماهه اخیر میتواند ناشی از دو چیز باشد؛ اول، واكنش مردم به تخریب یك اسطوره و دوم بیعلاقگی آنان به اینگونه موضوعات و اقبال به طنزهای پوچ و دم دستی.
به هر روی، این پدیده نشان داد به رغم شلتاق فضای مجازی و همراهی نسبی رسانه ملی، جامعه به راه خود میرود و از این معركه گیریها كاملا بركنار مانده است، اما نكات قابل ذكر درباره این فیلم دو ساعته، به این قرار است:
قهرمان فیلم به هیچ روی سمپاتیك نیست و به رغم لبخند دائمی و بیمنطق و البته پول گذاشتن مداوم كف دست مردم كوچه و بازار از برانگیختن علاقه مخاطب به خود ناتوان است.
ریتم كند صحنهها و كش دادن بیش از حد برخی سكانسها خستهكننده است و به هیچ روی مخاطب را نمیگیرد.
بدترین وجه فیلم، پژوهش تاریخی آن است كه كاملا چنته خالی آن را نمایان كرده، چه اینكه:
اگر كسی حتی یك كتاب مجمل درباره تختی خوانده باشد، داستانهای فیلم برای او ملالآور مینماید، در حالی كه فیلمنامهنویس میتوانست با استفاده از ماجراهای كمتر گفته شده زندگی پهلوان، قدری مخاطب را به وجد آورد.
دیدار تختی بههمراه عدهای با دكتر مصدق در احمدآباد و آن هم
پس از 28 مرداد، از اطلاعات ویژه فیلمنامهنویس است! چه آنكه اولا: مصدق پس از كودتا سه سال در سلطنتآباد زندانی بود و ثانیا: پس از انتقال به احمدآباد نیز ممنوعالملاقات گشت!
به شهادت تاریخ، مصدق جز یك عكس نوشته كوتاه به مناسبت یكی از موفقیتهای تختی در مسابقات، مكتوب دیگری برای وی ارسال نداشته است. با این حال فیلمنامهنویس دوست داشته برخلاف دستخط زیبای مصدق،یك عكس نگاشته مطول با خط خرچنگ قورباغه همراه با ذكری از «حصر خانگی» از سوی وی برای تختی ارسال شود!
دیدار تختی با طالقانی و تبادل قرآن و انگشتر در مسجد هدایت و یكی دو سال قبل از كنگره جبهه ملی انجام شده است. فیلمنامهنویس این دو را سر هم داده است، البته با تقدم دومی بر اولی!
فیلمنامهنویس به جای یك تحقیق دم دستی در به دست آوردن سخنرانی طالقانی در كنگره جبهه ملی دوم ترجیح داده تلفیقی از سخنرانی وی در اولین نمازجمعه تهران ونیز احیای كاخ سعد آباد در سال 1358 را به جای آن قالب بزند!
و نهایتا آنچه گفتیم، اشارت به اندكی از بسیار بود و خبطهای این روایت بیش از این موارد است.