اعترافات یك زن
نویسنده: علیرضا مولایی
متولد: 80 مشهد
خلاصه داستان: داستان در زمان اوایل حكومت محمدرضا پهلوی روایت میشود، جایی كه زنی مسن به نام فضه در روستایی به نام ماروخ به تنهایی زندگی میكند.
همسر او كه دوسال است ناپدید شده در یك قمار، خانه خود را به باد میدهد و فضه مجبور میشود خانه خود را به مراد، برنده آن قمار تحویل دهد. مراد شروع به تخریب خانه میكند، اما در میانه تخریب از میان دیوارها جنازهای پیدا میشود و... .
متولد: 80 مشهد
خلاصه داستان: داستان در زمان اوایل حكومت محمدرضا پهلوی روایت میشود، جایی كه زنی مسن به نام فضه در روستایی به نام ماروخ به تنهایی زندگی میكند.
همسر او كه دوسال است ناپدید شده در یك قمار، خانه خود را به باد میدهد و فضه مجبور میشود خانه خود را به مراد، برنده آن قمار تحویل دهد. مراد شروع به تخریب خانه میكند، اما در میانه تخریب از میان دیوارها جنازهای پیدا میشود و... .