مروری بر داستانهایی كه از دل مهدویت و انتظار بیرون آمدند
پرسه در كوچه انتظار
انتظار یكی از سرفصلهای مهم در جامعه شیعی است. به همین خاطر ادبیات انتظار همواره در میان جامعه رواج داشته است .علاوه بر این موعودگرایی یكی از شاخههای مهمی است كه ملتهای مختلف جهان در فرهنگ خود دارند. در مرور آثار داستانی داستاننویسان ایرانی نیز گاه به صورت مستقیم و گاه به صورت غیرمستقیم شاهد آثاری هستیم كه به مقوله انتظار، وجود امام زمان(عج)، داستان زندگی ایشان و... پرداخته شده و در برخی نیز تنها اشارهای گذرا شده یا اینكه از یك نماد به عنوان نشان دادن جامعه منتظر بهره برده شده تا نشان داده شود انتظار مقولهای است همهگیر و در برابر آن نمیتوان بیتفاوت ماند؛ از اینروست كه نویسندههای بسیاری به مسأله منجی اشاراتی در داستانهای خود داشتهاند. همچنین طیفی نیز در داستانهای خود به اتفاقات دوران غیبت اشاره كردهاند و در داستانهای خود سراغ كرامتها یا توجههای حضرت ولیعصر(عج) به شیعیان رفته و به آنها پرداختهاند.
یونس فردوس
این كتاب دربردارنده داستان بلندی است كه برمبنای یك ملاقات و تشرف به محضر امام زمان(ع) نوشته شده است. «سرود سرخ انار» كه اشاره به اصل واقعه دارد در هشت قسمت تنظیم شده كه اصل روایت در كتاب بحارالانوار ثبت شده كه نشان از یاری و كرامت اهل بیت(ع) بهویژه امام زمان(عج) به شیعیان دارد و خواننده را در موقعیتی قرار میدهد تا به این احساس برسد كه امام هر دورهای یاریگر امت همان زمان آن است و آنها را تنها نمیگذارد. این كتاب كه الهه بهشتی آن را نوشته و چند مرتبه نیز تجدیدچاپ شده به بیان داستانی از ماجرای انار و حیله وزیر حاكم وقت در استفاده از این میوه برای تخریب شیعیان میپردازد و به صورت مفصل داستان انار و گرفتاری شیعیان و یاری امام زمان(عج) را به آنها بیان میكند.
كمی دیرتر
بازنمایی جامعه منتظر یكی دیگر از وجوهی است كه در مسأله انتظار و مهدویت بروز دارد. «رمان كمی دیرتر» اثر سیدمهدی شجاعی یكی از آثاری است كه ذیل این موضوع خلق شده و تصویری از جامعه منتظر را به خواننده نشان میدهد. به عبارتی شجاعی سراغ موضوع مهم و حساسی رفته و به خواننده تلنگرهای محكمی وارد میكند. این اثر كه از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشكیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. ما را با شخصیتهایی آشنا میكند كه همه مدعی انتظارند، اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیكنند كه میگفتند.
مفرد مذكر غایب
عشق و محبت مهمترین مولفهای است كه در این نمایشنامه توجه خوانندگان را به سوی خود معطوف میكند. علی موذنی در این كتاب سراغ یكی از موضوعات مرتبط با امام عصر(عج) رفته و خواننده را در موقعیتی توصیفناپذیر قرار داده است. او اینبار در قالب نمایشنامه تصویرگر زندگی ملیكا یا نرجسخاتون مادر گرامی ولیعصر(عج) است و در این اثر تلاش كرده تا با ایجاد موقعیتهای دراماتیك كه خدشهای به ساحت امامت وارد نیاید، راوی زندگی این بانوی آسمانی باشد.
ادموند
شخصیت اصلی این داستان فردی با نام ادموند پاركر، جوانی مسیحی از خانوادهای بسیار معروف و سرشناس انگلیسی، دكترای رشته حقوق و از دانشجویان نخبه است. رؤیاهای وحشتناكی گهگاه به سراغش میآید كه معنی آنها را نمیفهمد، گاهی اوقات احساس میكند عیسی مسیح(ع) در آن خوابها برای نجاتش میآید، پس بر آن میشود كه به جستوجوی حقیقت آنها بپردازد، اما كسی نمیتواند كمكش كند تا اینكه دست سرنوشت او را به سویی سوق میدهد و ادموند در مسیر سختی برای یافتن حقیقت قرار میگیرد. این رمان که آمنه پازکی آن را نوشته هم یكی از آثار پرفروش مرتبط با موضوع مهدویت است.
دوازدهم
رمان «دوازدهم» اثر علی موذنی یكی از مشهورترین آثار داستانی است كه به مقوله امام زمان(عج) پرداخته و در زمان انتشار با سر و صداهای بسیاری نیز همراه بوده است. این رمان سراغ مقوله وجود امام زمان(عج) در تمام اعصار رفته و تلاش كرده اثری خلق كند كه نشان میدهد این وجود نورانی همواره حضور دارد و مخصوص یك دوره زمانی نیست. این اثر به خاطر سوژه و نحوه پرداخت اثری جسورانه محسوب میشود كه نویسنده دست به آن زده و اثری درخور توجه خلق كرده است. البته این ویژگی علی موذنی است كه در آثارش معمولا دنبال خلافآمد عادت است و با نوشتن داستانهایی در موضوعات متفاوت با فرمهای بدیع مسیر خود را از نویسندههای دیگر جدا كرده است. زاویهای كه موذنی از آن برای ورود به روایت داستانش انتخاب كرده درخور توجه است، وی به امامزمان(عج) از این منظر نگریسته كه ایشان صاحب واقعی مفهوم «زمان» است و گذر زمان بر جسمشان تاثیر نمیگذارد و این مسأله از الطاف و معجزات الهی است كه اثباتی در حقانیت این وجود نورانی به شمار میرود.
وقت نیایش ماهیها
مصطفی جمشیدی، دیگر نویسندهای است كه همواره در آثارش دغدغه منجی و موعودگرایی دارد. به لحاظ محتوایی خطوط طلایی این داستان ترسیمكننده انسان منتظر است، همچنین پرداختن به موضوع منجیگرایی یكی از علتهای برجسته شدن این اثر است كه در واقع باید گفت این اثر دربرگیرنده دغدغه اصلی بشریت است. از آنجا كه جمشیدی نویسندهای تجربهگراست و در فرمهای مختلفی آثار داستانی خلق كرده در اثر داستانیای هم كه قرار است مقوله انتظار طرح شود در فضاهایی متفاوت و سمبلیك به نبرد خیر و شر و مسأله انتظار میپردازد و در واقع به خوانندهاش پیشنهاد تازهای برای مطالعه یك اثر با محوریت انتظار ارائه میكند. مصطفی جمشیدی به عنوان نویسنده وقت نیایش ماهیها عقیده دارد؛ این داستان بازتعریفی است از جستوجوی انسان برای یافتن درمان دردهایش و این همان مسیری است كه به انتظار ختم میشود.