نسخه Pdf

نویسنده مكاشفه‌های نورانی

مروری بر كارنامه ادبی علی موذنی

نویسنده مكاشفه‌های نورانی

حسام آبنوس

 بگذارید این‌طور شروع كنم كه اولین بار با نام علی موذنی در وبلاگم آشنا شدم. دوستی كه او را به‌خاطر نمی‌آوردم و او مرا می‌شناخت. نام رمان «نه آبی نه خاكی» علی موذنی را برد و گفت شبیه شخصیت اصلی داستان هستم. كنجكاو شدم ببینم چه شكلی هستم و این‌طور شد كه رمان نه آبی نه خاكی را تهیه كردم و خواندم و هیچ شباهتی بین خودم و شخصیت اصلی قصه پیدا نكردم ولی با نام نویسنده‌ای آشنا شدم كه بعدها آثار مختلف او را مطالعه كردم و جهان تازه‌ای از داستان و داستان‌نویسی پیش رویم گشوده شد.
متولد ۱۳۳۷ است و امسال ۶۱ ساله شده است. شاید یكی از مصاحبه‌های مهم و جنجالی روزهای كاری‌ام را با علی موذنی انجام داده باشم. نویسنده رمانی با محوریت امام زمان(عج) كه با  حاشیه‌های زیادی مواجه شد. رمان «دوازدهم» اثری است كه با محوریت ولی‌عصر(عج) نوشته شده و در آن نویسنده كوشش كرده تصویری از روزهای شهادت امام یازدهم و جانشینی فرزند ایشان ولی عصر(عج) و مشكلاتی را كه برسر راه ایشان بوده به خواننده نشان دهد. در واقع نویسنده كوشش می‌كند علاوه بر تبيین مفهوم «امام زمان» برهه‌ای كمتر گفته شده از زندگی و حیات طیبه امام عصر(عج) را روایت كند. از آنجا ارتباط بیشتری با نویسنده دوازدهم پیدا كردم و آثارش را می‌خواندم و به بهانه مصاحبه با او همصحبت می‌شدم. در طول این سال‌ها آنچه علی موذنی را در نظرم همواره برجسته می‌كند سلوك و نوع تعامل او با افراد است. او به‌دور از این مسأله كه در چه جایگاهی است با افراد معاشرت می‌كند و كاری به سن و رتبه اجتماعی و دیگر نكات از این دست ندارد و این اخلاق فردی او سبب شده تا هیچ‌كس باور نكند فردی كه مقابلش ایستاده یكی از نویسنده‌های مهم سال‌های اخیر است كه در خلق آثار داستانی در موضوعات مختلف همواره مایه شگفتی خوانندگانش بوده است.
علی موذنی به فرم توجه خاصی دارد و اگر آثار او مانند دوازدهم، احضاریه، ملاقات در شب آفتابی، نه آبی نه خاكی او را خوانده باشید این نكته را تایید می‌كنید كه زبان و فرم بیانی قصه‌های موذنی، او را از دیگر داستان‌نویسان این روزها متمایز می‌كند. به قول دوست نویسنده‌ای، علی موذنی پیشنهادی برای بعد از برخی از نویسندگان فرم‌گرای رفته از دار دنیاست، اما افسوس او آن‌طور كه باید درك نشد و به دلیل علایق دینی‌اش از سوی جریان‌های ادبی شبه‌روشنفكر مورد توجه قرار نگرفت.
نكته بعدی كه می‌خواستم بگویم همین رویكردهای دینی و میهنی علی موذنی بود. او به عنوان یك داستان‌نویس همواره به مبانی دینی توجه بسیار دارد و سعی می‌كند آنها را در داستان‌هایش وارد كند. آثاری كه در آنها شخصیت‌ها دین‌باور هستند و برای باورهای دینی خود تلاش می‌كنند. او شخصیت‌های داستان‌هایش را در نسبتی میان گذشته و حال طراحی كرده و تلاش می‌كند این ارتباط میان گذشته و حال برقرار شود كه یكی از ابزارهای آن ایجاد مكاشفه است و به همین خاطر می‌توان به موذنی لقب «نویسنده مكاشفات» داد. برای مثال داستان‌های دوازدهم و احضاریه از این جنس از مكاشفه‌ها برخوردار هستند و خواننده خود را در موقعیت مكاشفه شخصیت‌ها می‌بیند كه این تمهیدی برای پل زدن به زمان گذشته است كه البته با خواب و رویا تفاوت‌های عمیقی دارد و جنس مكاشفه از جنس شهود و مشاهده است. علاوه بر این موذنی در آثارش رویكردهای قوی و محكم ملی دارد و از این كه بخواهد این عقاید (هم دینی و هم میهنی) را بیان كند ابایی ندارد. به تعبیر دقیق‌تر موذنی نویسنده باورهایش است و از این‌كه در مسیر معرفی آنها داستان بنویسد هیچ پرهیزی ندارد. آثار بسیاری هستند كه می‌توان در آنها خطوط برجسته عقیدتی نویسنده مكاشفات را دید؛ ملاقات در شب آفتابی، نه آبی نه خاكی، ارتباط ایرانی و حتی فیلمنامه «شب‌نامه» اثری بلند در معرفی واقعیت روزگار پهلوی است كه خواننده را با روایتی دراماتیك در بستر تاریخ قرار می‌دهد. جنگ دیگر عنصر آثار موذنی است و او از رزمندگان و ایثارگران با بزرگی یاد می‌كند و آنها را در داستان‌هایش به نمایش در می‌آورد.
باید یادآور شد فعالیت علی موذنی در زمینه خلق داستان‌های دینی سبب شد كه از او با عنوان «خادم قرآن» یاد شده و به عنوان نویسنده‌ای پركار در این عرصه معرفی شود. او در جایی اشاره می‌كند كه «قرآن مسیر زندگی‌اش را تغییر داده» و اضافه می‌كند: «آنچه بیشترین تاثیر را در زندگی من گذاشت و مسیر زندگی‌ام را تغییر داد قرآن است كه روند آن را عوض كرد، به من جهان‌بینی و به نوشته‌هایم جهت داد و مرا از سرگردانی فلسفی درآورد. بیش از 15 كتاب من برگرفته از قرآن است و این نشان‌دهنده تاثیر این كتاب مقدس در ذهن من است كه نقطه عطفی در زندگی نویسندگی من شد. بعضی از كتاب‌ها هم كه مستقیما از قرآن برگرفته نشده تفكر دینی بر آن حاكم است.»
موذنی در آثارش از اتفاقات و موضوعات روز اجتماعی هم غافل نیست و به فرهنگ و تاثیر سیاست بر آن توجه می‌كند. او در آثارش تلاش می‌كند نشان دهد كه یك مسأله چه ابعادی دارد و حتی زمانی كه می‌خواهد داستانی دینی خلق كند تلاش می‌كند كه اثری همه‌جانبه‌نگر به مخاطبان خود ارائه دهد. برای مثال می‌توان آثاری نظیر خوش‌نشین، آپارتمان روباز، ارتباط ایرانی و حتی رمان احضاریه را كه اثری دینی محسوب می‌شود نام برد كه در آنها مقوله انسان و ارتباطش با موضوعات روز مطرح است.
موذنی نویسنده‌ای بی‌هیاهوست كه نوشتن برایش از هر امری مهم‌تر است و اگر احساس كند ممكن است حرف‌هایش تاثیری نداشته باشد حرف نمی‌زند: «می‌نویسم كه خود و دنیای پیرامونم را كشف كنم. می‌نویسم تا از تنهایی به درآیم و به جمع بپیوندم. می‌نویسم تا مگر از ظاهر قضایا به باطن آنها برسم. می‌نویسم تا به لایه‌های زیرین زندگی دست پیدا كنم. می‌نویسم تا وجدانم را برای محكوم كردن خودم به كار بگیرم...»