گفتوگو با مالك سراج، بازیگر آبادانی درباره حضور هنرمندان سرشناس در جمع بچههای خوزستان:
قرارمان شاد كردن بچههاست
فیلم خیلی زود دست به دست چرخید و در همه شبكههای اجتماعی دیده شد. رضا كیانیان و مالك سراج در جمع بچههای خوزستان كه این روزها درگیر سیل هستند، آواز جنوبی میخوانند، دست میزنند، و بچهها را به شادی وامیدارند.
رضا كیانیان كه تا دو سال قبل بهشدت در زمینه كمآبی ایران و مبارزه با خشكسالی و نجات دریاچه ارومیه فعال بود، میداند بچههای خوزستان دلشان پر از غم است. سیل آمده و دار و ندارشان را برده. مدرسه و كتابهای درسیشان را برده. تور گل كوچك را هم برده و آنها كه وسط آب ماندهاند دیگر نمیتوانند حتی بازی كنند.
رضا كیانیان همه اینها را میداند و به خوزستان رفته و قاطی بچهها شده تا آنها را برای ساعتی شاد كند. در كنارش مالك سراج هم هست. حبیب احمدزاده اهل خوزستان هم هست و چند هنرمند دیگر.
ایستاده در میانه سیل
مالك سراج از عربهای خوشغیرت ایرانی است. بچه آبادان است و هشت سال دفاع مقدس در خوزستان بوده و جنگیده. عاشق اروند است كه ساحلش خشكی ایران است.برادرش در جنگ شهید شده و خیلی از دوستانش نیز كه همه عرب بودهاند، عرب ایران.
سراج بازیگر است. از آن بازیگرهایی كه فرق نمیكند چه نقشی به او میدهند، هر چه باشد را خوب اجرا میكند، كم نمیگذارد. او را در فیلمهایی مانند روز سوم، ملكه، زخم شانه حوا، كودك و فرشته و ... دیدهایم. عاشق خوزستان و مردم این خطه است. به باور سراج مردم خوزستان آنقدر نداشتهاند و ندارند كه نداری شده سبك زندگیشان. برای همین وقتی سیل آمد و همه چیز را با خودش برد، آنها حتی به فكرشان هم خطور نكرد كه شهرها و روستاهایشان را رها كنند و بروند. آب فروكش خواهد كرد و آنها دوباره از صفر شروع میكنند و دوباره همان مقدار كم اسباب زندگی را فراهم میكنند. به گفته سراج دل این مردم همیشه شاد است و با قناعت. شاید برای همین است كه در میانه سیل، ماهیگیری میكنند و میخندند. آنها همیشه روی پای خود ایستادهاند برای همین است كه خودشان دست به كار شدهاند و هی سیلبند پشت سیلبند میسازند تا روستا و شهرشان را نجات دهند.
سنگ تمام یک ستاره در خوزستان
به سراج تلفن میكنم. در شادگان است و میگوید اوضاع شهر اصلا خوب نیست. باد شدیدی وزیدن گرفته، بادی كه از سمت عربستان به سمت خوزستان میآید. شدت باد زیاد است و همین آبهای مانده از سیل را پریشان كرده و مواج، جوری كه امان سیلبندها را بریده.
گرد و غبار افتاده روی آبهای باقیمانده از سیل و مردم را كلافه كرده. اما خوزستانیها كم نمیآورند. همه كنار هم هستند مثل دوران دفاع مقدس. در میان حرفهایش جملهای میگوید كه به دل مینشیند.
همه ایران آمده خوزستان برای كمك. هیچی كم نیست، نه آب و نه خوراكی و نه دارو و نه پمادهای ضد گزش حشرات. كمكها میرسد و مردم دلشان گرم است، هم به دولت، هم به سپاه و ارتش و هم به مردم ایران.
سراج درباره حضور رضا كیانیان در جمع بچههای خوزستان میگوید: آقای كیانیان خیلی همراه وهمدل خوبی است. برای شاد كردن بچهها سنگ تمام گذاشت. وقتی مردم خوزستان و بچهها او را در كنار خودشان دیدند دلگرمتر از سابق شدند.
باورشان نمیشد كه ستاره مملكت راه بیفتد بیاید كنار آنها و برای بچههایشان آواز بخواند و برقصد. وقتی او را در این قامت و هیبت دیدند دلشان گرم شد كه مردم رهایشان نمیكنند همانگونه كه سالهای دفاع مقدس پشت آنها را خالی نكردند. خانه سینما كلی اسباببازی و عروسك برای بچههای سیلزده جمعآوری كرده بود كه آنها را به بچهها رساندیم و خوشحالشان كردیم. باز هم كمكهای مردم برای بچهها خواهد رسید و ما آنها را به دست كودكان سیلزده خواهیم رساند. از خوزستان به لرستان میرویم و از آن طرف به شمال. قرارمان این است كه بچهها را شاد كنیم تا عمق آسیب اذیتشان نكند.
سنت خیر شهید مدافع حرم
مالك سراج در توضیح كاری كه انجام میدهند، میگوید: چند سال قبل به همت شهید سعید سیاح طاهری كه در سوریه شهید شدند و جزو شهدای مدافع حرم هستند، جشنوارهای راهاندازی شد به نام جشنواره دانشآموزی دفاعمقدس كه هدفش كمك به بچههایی است كه به دلایل مختلف آسیب میبینند و نیازمندند. سال قبل پانزدهمین دورهاش بود كه رفتیم یاسوج. امسال اما به دلیل سیل، راهی خوزستان شدیم تا در شرایط سختی كه پیش آمده به بچههای این منطقه رسیدگی كنیم و در حد بضاعتمان آنها را شاد كنیم.
برایشان فیلمهای كمدی پخش میكنیم و برنامههای مفرح دیگر تدارك میبینیم. دبیر جشنواره، سردار مكی یازع است و دبیر اجرایی آن آقای حبیب احمدزاده. شانزدهمین دوره جشنواره را از خوزستان شروع كردیم و به شهرهای سوسنگرد، اهواز و حمیدیه رفتیم و دو روز است در شادگان هستیم.
آقای كیانیان همیشه همراه خوبی برای جشنواره بوده و هر زمان كه نیاز و مشكل حاد بوده به كمك ما آمده است. روز میلاد حضرت مهدی( عج) با همه گرفتاریهایی كه داشت با ما به شادگان آمد و به منطقهای رفتیم كه كاملا در محاصره آب بود و حدود 20 خانواده در خشكی شبه جزیره زندگی میكردند.
آقای كیانیان از همه توان خود استفاده كرد تا مردم این منطقه و بچهها را شاد كند. واقعا دمش گرم و تنش سلامت باشد.
سراج درباره مردم خوزستان در شرایط سختی كه دارند، میگوید: مردم این خطه انگار ذاتا میدانند چطور باید با خشم درونشان سازش كنند و آن را بروز ندهند.
باورتان میشود فكر میكردیم اگر میان آنها برویم و بساط شادی برایشان پهن كنیم، ناراحت یا حتی عصبانی شوند و بگویند چه وقت این كارهاست؟ اما چنان با خوشرویی با ما رفتار كردند و خودشان شادی گستر شدند كه ما را شگفتزده كردند. هر چند این مردم همیشه تاریخ ایران و جهان را شگفتزده كردهاند با رفتار، گفتار و مرامشان.
رضا كیانیان كه تا دو سال قبل بهشدت در زمینه كمآبی ایران و مبارزه با خشكسالی و نجات دریاچه ارومیه فعال بود، میداند بچههای خوزستان دلشان پر از غم است. سیل آمده و دار و ندارشان را برده. مدرسه و كتابهای درسیشان را برده. تور گل كوچك را هم برده و آنها كه وسط آب ماندهاند دیگر نمیتوانند حتی بازی كنند.
رضا كیانیان همه اینها را میداند و به خوزستان رفته و قاطی بچهها شده تا آنها را برای ساعتی شاد كند. در كنارش مالك سراج هم هست. حبیب احمدزاده اهل خوزستان هم هست و چند هنرمند دیگر.
ایستاده در میانه سیل
مالك سراج از عربهای خوشغیرت ایرانی است. بچه آبادان است و هشت سال دفاع مقدس در خوزستان بوده و جنگیده. عاشق اروند است كه ساحلش خشكی ایران است.برادرش در جنگ شهید شده و خیلی از دوستانش نیز كه همه عرب بودهاند، عرب ایران.
سراج بازیگر است. از آن بازیگرهایی كه فرق نمیكند چه نقشی به او میدهند، هر چه باشد را خوب اجرا میكند، كم نمیگذارد. او را در فیلمهایی مانند روز سوم، ملكه، زخم شانه حوا، كودك و فرشته و ... دیدهایم. عاشق خوزستان و مردم این خطه است. به باور سراج مردم خوزستان آنقدر نداشتهاند و ندارند كه نداری شده سبك زندگیشان. برای همین وقتی سیل آمد و همه چیز را با خودش برد، آنها حتی به فكرشان هم خطور نكرد كه شهرها و روستاهایشان را رها كنند و بروند. آب فروكش خواهد كرد و آنها دوباره از صفر شروع میكنند و دوباره همان مقدار كم اسباب زندگی را فراهم میكنند. به گفته سراج دل این مردم همیشه شاد است و با قناعت. شاید برای همین است كه در میانه سیل، ماهیگیری میكنند و میخندند. آنها همیشه روی پای خود ایستادهاند برای همین است كه خودشان دست به كار شدهاند و هی سیلبند پشت سیلبند میسازند تا روستا و شهرشان را نجات دهند.
سنگ تمام یک ستاره در خوزستان
به سراج تلفن میكنم. در شادگان است و میگوید اوضاع شهر اصلا خوب نیست. باد شدیدی وزیدن گرفته، بادی كه از سمت عربستان به سمت خوزستان میآید. شدت باد زیاد است و همین آبهای مانده از سیل را پریشان كرده و مواج، جوری كه امان سیلبندها را بریده.
گرد و غبار افتاده روی آبهای باقیمانده از سیل و مردم را كلافه كرده. اما خوزستانیها كم نمیآورند. همه كنار هم هستند مثل دوران دفاع مقدس. در میان حرفهایش جملهای میگوید كه به دل مینشیند.
همه ایران آمده خوزستان برای كمك. هیچی كم نیست، نه آب و نه خوراكی و نه دارو و نه پمادهای ضد گزش حشرات. كمكها میرسد و مردم دلشان گرم است، هم به دولت، هم به سپاه و ارتش و هم به مردم ایران.
سراج درباره حضور رضا كیانیان در جمع بچههای خوزستان میگوید: آقای كیانیان خیلی همراه وهمدل خوبی است. برای شاد كردن بچهها سنگ تمام گذاشت. وقتی مردم خوزستان و بچهها او را در كنار خودشان دیدند دلگرمتر از سابق شدند.
باورشان نمیشد كه ستاره مملكت راه بیفتد بیاید كنار آنها و برای بچههایشان آواز بخواند و برقصد. وقتی او را در این قامت و هیبت دیدند دلشان گرم شد كه مردم رهایشان نمیكنند همانگونه كه سالهای دفاع مقدس پشت آنها را خالی نكردند. خانه سینما كلی اسباببازی و عروسك برای بچههای سیلزده جمعآوری كرده بود كه آنها را به بچهها رساندیم و خوشحالشان كردیم. باز هم كمكهای مردم برای بچهها خواهد رسید و ما آنها را به دست كودكان سیلزده خواهیم رساند. از خوزستان به لرستان میرویم و از آن طرف به شمال. قرارمان این است كه بچهها را شاد كنیم تا عمق آسیب اذیتشان نكند.
سنت خیر شهید مدافع حرم
مالك سراج در توضیح كاری كه انجام میدهند، میگوید: چند سال قبل به همت شهید سعید سیاح طاهری كه در سوریه شهید شدند و جزو شهدای مدافع حرم هستند، جشنوارهای راهاندازی شد به نام جشنواره دانشآموزی دفاعمقدس كه هدفش كمك به بچههایی است كه به دلایل مختلف آسیب میبینند و نیازمندند. سال قبل پانزدهمین دورهاش بود كه رفتیم یاسوج. امسال اما به دلیل سیل، راهی خوزستان شدیم تا در شرایط سختی كه پیش آمده به بچههای این منطقه رسیدگی كنیم و در حد بضاعتمان آنها را شاد كنیم.
برایشان فیلمهای كمدی پخش میكنیم و برنامههای مفرح دیگر تدارك میبینیم. دبیر جشنواره، سردار مكی یازع است و دبیر اجرایی آن آقای حبیب احمدزاده. شانزدهمین دوره جشنواره را از خوزستان شروع كردیم و به شهرهای سوسنگرد، اهواز و حمیدیه رفتیم و دو روز است در شادگان هستیم.
آقای كیانیان همیشه همراه خوبی برای جشنواره بوده و هر زمان كه نیاز و مشكل حاد بوده به كمك ما آمده است. روز میلاد حضرت مهدی( عج) با همه گرفتاریهایی كه داشت با ما به شادگان آمد و به منطقهای رفتیم كه كاملا در محاصره آب بود و حدود 20 خانواده در خشكی شبه جزیره زندگی میكردند.
آقای كیانیان از همه توان خود استفاده كرد تا مردم این منطقه و بچهها را شاد كند. واقعا دمش گرم و تنش سلامت باشد.
سراج درباره مردم خوزستان در شرایط سختی كه دارند، میگوید: مردم این خطه انگار ذاتا میدانند چطور باید با خشم درونشان سازش كنند و آن را بروز ندهند.
باورتان میشود فكر میكردیم اگر میان آنها برویم و بساط شادی برایشان پهن كنیم، ناراحت یا حتی عصبانی شوند و بگویند چه وقت این كارهاست؟ اما چنان با خوشرویی با ما رفتار كردند و خودشان شادی گستر شدند كه ما را شگفتزده كردند. هر چند این مردم همیشه تاریخ ایران و جهان را شگفتزده كردهاند با رفتار، گفتار و مرامشان.