سه‌گانه انتقادی امروز

سه‌گانه انتقادی امروز


 «...از ابرها،آن تكه كه تویی
نخواهد بارید»
وقتی نیم‌قرن پیش هوشنگ چالنگی این سطر را در آغاز یكی از درخشان‌ترین شعرهایش می‌نوشت، هوای تهران چگونه بود كه آقای شاعر به تفكیك ابرهای آسمان پرداخته بود؟ یك ابر زبر، یك ابر نرم، یك ابر سیاه، یك ابر سفید. نیم‌قرن پس از نوشته‌شدن آن شعر، دیروز یكی از این ابرها كه نمی‌بارید، ما را در تحریریه جام‌جم در میرداماد غافلگیر كرد. در ایوان كوچك گروه اجتماعی باز بود كه توفان شد و باران داخل زد. چند لحظه‌ای بیشتر طول نكشید كه آفتاب برآمد و سوزاند و ما در آسمان تهران تكه‌ابری دیدیم كه وسط آن باد و باران، نمی‌بارید و نهایتا به همسایه‌هایش فائق آمد و مچشان را خواباند، كنارشان زد و خورشید را نشاند آن وسط.
خلاصه، این آسمان بالای سر ما، وصفِ گروهمان هم بود... یك تكه از ابرهای‌مان كه مرتضایی‌فرد پر شر و شور باشد، نمی‌بارید. نبود.
یك تكه از ابرهای‌مان در صفحه 10 می‌بارد؛ آنجا كه آذر مهاجر و گهگاه دیوسالار، یك روز مانده به برگزاری نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران رفته توی نخ مناسبات برگزاری این رویداد فرهنگی تا ببیند آخرین خبرها چیست و بوی بهبود می‌شود از مصلای تهران شنید یا نه. او هم از دردسرهای بی‌ثباتی نرخ ارز و كاغذ كه دامنگیر كتاب‌بازهاست نوشته و هم از پیش‌بینی‌هایی كه قبلا مطرح كرده‌ایم و حالا باید ببینیم چقدر به آن گمانه‌ها نزدیك شده‌ایم.
تكه دیگری از ابرها در صفحه 11 می‌بارد... ساناز قنبری كه از معدود جماعت نسوانِ بیزار از باران است و آفتابِ پس از باران دیروز حسابی حالش را جاآورد، انرژی گرفته بود تا یقه برگزاركنندگان جشنواره جهانی فیلم فجر را بگیرد. او از این جشنواره و لزوم برگزاری‌ مستقلش با این دبدبه و كبكبه و بریز و بپاش در حال و روز اقتصادی‌مان نوشته و پرسیده این رویداد چه عایدی برای سینمای ایران خواهد شد.
یكی دیگر از خاكریزها [فكر كردید می‌خواهیم دوباره بنویسیم یكی دیگر از ابرها؟!] كه اپل حالا فتحش كرده و احتمالا لبخند كجی هم از این بابت حالا روی لبش نشسته، فیدیبو است؛ برنامه‌ای فرهنگی كه نسخه دیجیتال كتاب‌ها را می‌فروشد و حالا از اپ‌استور بیرونش گذاشته‌اند. میثم اسماعیلی كه خودش یكی از ابرهای زبر گروه ماست، با مدیرعامل فیدیبو در این باره گفت‌وگو كرده است.
و نهایتا در همین صفحه 9، محمدصادق علیزاده كه در پرداخت سوژه‌های سخت، به سان باروركننده ابرهای اردیبهشت است، به جای این‌كه به دعواهای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی بپردازد از در بغل وارد شورا شده و به ماجرایی دیگر پرداخته. این‌كه چرا اهمیت مصوبات این شورا به هیچ گرفته می‌شود و سران قوا، به عنوان اعضای حقوقی این شورا آن را چندان جدی نمی‌گیرند.