مثلا جهانی !

به بهانه برگزاری سی وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که فقط عنوان جهانی را یدک می‌کشد

مثلا جهانی !

امروز سه‌شنبه سومین روز از اردیبهشت سال 98 در چهارمین سال جدایی جشنواره جهانی از جشنواره فجر قرار داریم و باگذشت این سال‌ها شاید بتوان با نگرش دقیق‌تری به بررسی آنچه تاكنون از این تفكیك به‌دست آوردیم و آنچه قرار بوده به‌دست بیاوریم، بپردازیم. سوای این‌كه نفس جداسازی بخش بین‌المللی جشنواره فجر از بخش داخلی آن تا چه حد مفید واقع شده، پر بیراه نیست اگر توقع داشته باشیم با گذشت چند سال از برگزاری این جشنواره،‌ نظم بیشتری بر روند برگزاری و مدیریت آن حاكم باشد و تبلیغات در حد و اندازه قابل قبولی انجام شود. پر بیراه نیست اگر توقع داشته باشیم یك جشنواره تاثیرگذار (حداقل در سطح منطقه) را داشته باشیم و جشنواره‌ای كه با چنین هزینه‌ای برگزار می‌شود، محلی نباشد صرفا برای عكس گرفتن از ستاره‌های داخلی و خارجی یا سلفی گرفتن با آنها.

«جشنواره جهانی فجر پل ارتباط ایران با سینمای جهان و با حدود ۲۵۰ مهمان و برنامه‌های متنوع فرصت‌ساز تبادل تجربه، دانش، اقتصاد و فناوری سینمایی است. با توطئه‌ها و تحریم‌ها نتوانستند این پل را واژگون كنند.
سینمای ایران تحریم پذیر نیست». این صریح‌ترین اعلام نظر مقام ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یعنی سیدعباس صالحی درباره جشنواره جهانی فیلم فجر است كه طی روزهای گذشته در حساب توییتری او درج شد. واقعیت اش هم همین بود. ظاهرا در مقام نظر قرار بود جشنواره جهانی براساس استانداردهای یك جشنواره معتبر و فراگیر در سطح بین‌المللی برگزار شود، اما امروز بیشتر شكل و شمایل یك پروژه تبلیغاتی به خود گرفته كه ظاهرا راهی ندارد جز این‌كه با آخرین روزهای به قول معروف استقلال خود خداحافظی كند، چرا كه با وجود اعلام خروجی‌های رنگارنگ و پر زرق و برق، اما نتایج غیر قابل قبول و ناملموس حرف دیگری می‌زند.
 فیلم‌های پرسروصدا
امسال هم مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با رونمایی از كتاب «دیده‌بان» و نسخه ترمیم شده فیلم سینمایی «دیده‌بان» به كارگردانی ابراهیم حاتمی‌كیا چهارشنبه ۲۸ فروردین‌ در سینما فلسطین تهران برگزار شد.
تا به امروز- كه حدودا در نیمه‌های برگزاری جشنواره هستیم- فیلم‌های زیادی اكران شد كه به معرفی برخی از پر سر و صداترین آنها می‌پردازیم. «بی حسی موضعی» به كارگردانی حسین مهكام به قول بعضی‌ها حال و هوای فیلم‌های كاهانی را دارد و ظاهرا استقبال خوبی هم از آن شد تا جایی كه به سئانس فوق‌العاده رسید. «شكستن همزمان بیست استخوان» به كارگردانی برادران محمودی هم با استقبال خوبی از سوی علاقه‌مندان و اصحاب رسانه مواجه شد و از آنجا كه تعداد زیادی از مخاطبان از سالن بیرون مانده بودند، سئانس ویژه‌ای برای نمایش مجدد فیلم در نظر گرفته شد.  شكستن همزمان بیست استخوان  با نام بین‌المللی «رونا مادر عظیم» تازه‌ترین فیلم جمشید و نوید محمودی درباره مهاجران افغان است. برادران فیلمسازی كه خودشان اصالتا افغانستانی هستند امسال فیلمی را روانه جشنواره جهانی فیلم فجر كردند كه به جرات از مهم‌ترین فیلم‌های این دوره از جشنواره تاكنون است. «جهان با من برقص» به كارگردانی سروش صحت از دیگر فیلم‌های قابل توجهی است كه تاكنون در این دوره از جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمده؛ علی مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی و پژمان جمشیدی در كنار هنرمندانی مثل كاظم سیاحی و مهراب قاسم‌خانی توانسته‌اند سروش صحت را به نحو احسن در خلق فیلمی شاد كمك كنند و دیگر فیلم «زغال» به كارگردانی اسماعیل منصف محصول مشترك ایران و فرانسه یكی از فیلم‌های ایرانی راه‌یافته به بخش رقابتی «سینمای سعادت» در جشنواره سی‌وهفتم است كه شاید تا اینجا بتوان آن را از غیرمنتظره‌ترین اتفاق‌های جشنواره جهانی دانست.
 بازاری خاموش
از بخش‌های جالب توجه جشنواره جهانی فجر می‌توان به بازار هم اشاره كرد كه از همان روز اول جشنواره آغاز به كار كرد و مانند هر سال اكثر غرفه‌داران و فروشندگان ایرانی منتظر مهمانان خارجی برای فروش فیلم‌هایشان بودند كه برای بعضی از آنها این انتظار هیچ نتیجه مثبتی به همراه نداشت. دیروز بیست و دومین بازار فیلم ایران كه در حاشیه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار می‌شد در حالی به كار خود پایان داد كه فرصتی بود برای عرضه فیلم‌های ایرانی و خارجی به خریداران و دیدار و گفت‌وگو میان شركت‌های پخش و نمایندگان كشورهای مختلف كه به دلایل مختلف این اتفاق حاصل نشد.
با وجود تمام این گفته‌ها بدیهی است كه فیلم‌های خوب و باكیفیت هم در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درمی‌آید و در كنار تمام نقاط ضعفی كه برگزاری این جشنواره دارد نقاط مثبتی هم شامل حالش می‌شود، اما در مجموع و با توجه به وضعیت اقتصادی كشور باید دید چقدر می‌توان چنین رویدادی را مطابق استانداردهای یك رویداد بین‌المللی دانست و بر استقلال آن تاكید كرد؟
 افق  جهانی نداریم
اساسا نمی‌توانیم جشنواره بین‌المللی برگزار كنیم و بنا بر مصالح سیاسی، اجتماعی یا اخلاقی باید بخش‌هایی از فیلم‌های خارجی را سانسور كنیم. فیلم‌هایی كه نسخه بدون ممیزی آنها به وفور قابل دسترسی است.
از سوی دیگر حضور سینماگران مجرب و متخصص خارجی در جشنواره جهانی فجر و برگزاری كارگاه‌های تخصصی در حوزه‌های مختلف سینمایی می‌تواند بستر مناسبی جهت انتقال دانش و تجربه به سینماگران ایرانی را فراهم كند كه غالب آنها به دلایل متعدد به ایران نمی‌آیند و اینجاست كه این سوال پیش می‌آید وقتی توان مقابله با این مشكلات نیست، چرا در چنین وضعیت اقتصادی هر ساله باید هزینه هنگفتی برای برگزاری این جشنواره هدر برود؟ شاید بهتر است قید جهانی شدن جشنواره را بزنیم و به همان جشنواره ملی فجر كه در یكی دو سال اخیر كم هزینه‌تر هم برگزار می‌شود، اكتفا كنیم. درست است كه استقلال جشنواره جهانی فیلم فجر از بخش ملی اتفاقی مهم است كه در صورت مدیریت حرفه‌ای و منسجم می‌تواند ایران را به قطب سینمایی جریان‌ساز در سطح منطقه و چه بسا دنیا تبدیل كند، اما وقتی افق دید ما افقی جهانی نیست، بهتر است به فكر جشنواره جهانی نباشیم، چون جز حیف و میل شدن سرمایه ملی هیچ خاصیتی ندارد.
در این شرایط نامناسب اقتصادی هزینه برگزاری دو جشنواره مستقل از یكدیگر، آن هم با یك نام، بیشتر شبیه یك شوخی است و مسؤولان به جای صرفه‌جویی اقتصادی دورهمی‌های تكراری و بی‌نتیجه‌ای را رقم می‌زنند كه دقیقا معلوم نیست چه عایدی برای سینمای ایران دارد؟
به نظر می‌رسد هزینه جشنواره جهانی بهتر است صرف گسترش و تجهیز سالن‌های سینما، كمك به رشد استعدادهای جوان و غیره شود. امیدواریم این پیشنهاد مورد پسند مسؤولان محترم قرار بگیرد.