قتل مستانه به جای گوشمالی
سه پسر جوان که در عالم مستی قصد داشتند پسری را به خاطر کلکل گوشمالی دهند، با پنج ضربه چاقو باعث مرگ او شدند. متهمان در دادگاه مدعی شدند هیچ قصدی برای قتل نداشتند.
به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از سال گذشته و با گزارش درگیری مرگباری در شرق تهران آغاز شد. در بررسیهای اولیه مشخص شد، پسرجوان شب حادثه ازخانه بیرون رفته وساعت ۸شب وقتی برای خرید قهوه جلوی یک کافه ایستاده بود، دو نفرکه صورت خود را باماسک مشکی پوشانده بودند وچاقو به دست داشتند به اوحمله کردند و پس از مجروح کردن او گریختند. دقایقی بعدامدادگران اورژانس به محل رسیدندامااقدامات آنها فایده نداشت وپسرجوان جان خود رااز دست داد.کارآگاهان با تحقیق از خانواده و دوستان مقتول دریافتند، شاهین با یکی ازدوستانش به نام یاسر مدتی است اختلاف دارد و کلکل آنها به فضای مجازی هم کشیده بود.یاسر ردیابی ودستگیرشدودرتحقیقات اعتراف کرددراین درگیری مرگبارحضورداشته اماضربههای مرگباررادونفر از دوستانش به نامهای میثم و کامران به مقتول زدند.
در ادامه میثم وکامران هم خود را تسلیم کرده به شرکت دراین قتل اقرار کردند. آنها در تحقیقات گفتند؛ شب حادثه اتفاقی از آن محل رد میشدیم و مست هم بودیم. مقتول را دیدیم و با او درگیر شدیم و ضربههای چاقو را زدیم و فرار کردیم. بعد به خانه رفتیم، وسایلمان را برداشتیم و فراری شدیم. روز بعد بچههای قهوهخانه به ما گفتند کسی که به او چاقو زدهایم فوتشده است، ما که ترسیده بودیم و فکر نمیکردیم ضربات کشندهای زده باشیم به شمال رفتیم؛ ویلایی اجاره کردیم و چند روز آنجا ماندیم اما عذاب وجدان باعث شد برگردیم و خودمان را معرفی کنیم. با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه قرار گرفتند. براساس کیفرخواست میثم و کامران به اتهام مشارکت در قتل و یاسر به اتهام معاونت در قتل باید از خود دفاع میکردند. در ابتدای این جلسه اولیایدم برای قاتلان پسرشان درخواست قصاص کرده و گفتند؛ پسرمان را بیگناه و ناجوانمردانه کشتند. سپس یاسر در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و شاهین مدتی با هم درگیری و کلکل داشتیم. شب حادثه به جگرکی رفته و جگر و مشروب خوردیم. درحال رفتن به خانه بودیم که شاهین را مقابل کافهای دیدیم. تصمیم گرفتیم گوشمالیاش بدهیم پس ابتدا پلاک ماشین را پوشاندیم تا شناسایی نشویم. بعد به او حمله کردیم اما کامران و میثم با پنج ضربه چاقو او را کشتند. قرارماکشتن شاهین نبود. سپس دو متهم دیگر درجایگاه قرارگرفتند وگفتند؛ با شاهین اختلاف نداشتند و شب حادثه به خاطر یاسر با او درگیر شده و با چاقو به بدنش ضربه زدند. فقط قصد داشتند او را زخمی کنند اما ضربهها باعث مرگ پسر جوان شده بود. به همین دلیل دچار عذاب وجدان شده و خود را تسلیم کردند. پس ازآخرین دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
راز مرگ مرد میانسال در قلب راننده
پلیس جنایی بهدنبال مرد رانندهای است که با پرتکردن مردی از خودروی خود باعث مرگ او شده است.
به گزارش خبرنگار جامجم، دو روز پیش مردی جوان با حضور در شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران پرونده نیابتی را در اختیار او قرارداد واعلام کرد که پدرش به قتل رسیده واکنون ردقاتل را درتهران به دست آورده است.این پرونده نیابتی باهماهنگی قضایی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: یک هفته قبل پدرم برای انجام کاری از خانهمان در ملارد بیرون رفت و دیگر بازنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش بود. همهجا را جستوجو کردیم، سراغ او را از همسایهها، دوستان و اقوام گرفتیم اما کسی از پدرم خبری نداشت. حتی گفتیم شاید تصادف کرده باشد و به بیمارستانهای ملارد، کرج و اطراف آن سرکشی کردیم اما خبری از او نبود. به پلیس آگاهی شهرمان مراجعه کردیم و گمشدن پدرم را اطلاع دادیم.ماموران دنبال ردی ازسرنوشت پدرم بودندکه اطلاعاتی به دست آوردندکه نشان میداد فیلم دوربینهای شهری تصویر پدرم را در حالی یافته که سوارخودرویی بهعنوان مسافرشده و به سمت تهران رفته است؛ بنابراین ما بهدنبال این مرد بودیم تا اینکه بعد از چند روز به ما خبررسید پدرم در یکی از بیمارستانهای تهران بوده و اکنون فوت کرده است. جسدش را در پزشکی قانونی یافته و هویت او را تایید کردیم. وقتی موضوع را پیگیر شدیم، معلوم شد پدرم در همان روزی که گم شده، از خودرویی به بیرون انداخته شده و در میان شمشادها افتاده و رهگذری او را یافته و به بیمارستان رسانده است. تصور میکنیم آن راننده بلایی سر پدرم آورده و باعث قتل او شده است. آخرین رد وی در تهران به دست آمده و خواستار بازداشت راننده هستیم.
موسی رضازاده، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با توجه به اظهارات این خانواده، پلیس تهران بهدنبال دستگیری راننده فراری است تا ابعاد مرگ این مرد فاش شود.
در ادامه میثم وکامران هم خود را تسلیم کرده به شرکت دراین قتل اقرار کردند. آنها در تحقیقات گفتند؛ شب حادثه اتفاقی از آن محل رد میشدیم و مست هم بودیم. مقتول را دیدیم و با او درگیر شدیم و ضربههای چاقو را زدیم و فرار کردیم. بعد به خانه رفتیم، وسایلمان را برداشتیم و فراری شدیم. روز بعد بچههای قهوهخانه به ما گفتند کسی که به او چاقو زدهایم فوتشده است، ما که ترسیده بودیم و فکر نمیکردیم ضربات کشندهای زده باشیم به شمال رفتیم؛ ویلایی اجاره کردیم و چند روز آنجا ماندیم اما عذاب وجدان باعث شد برگردیم و خودمان را معرفی کنیم. با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه قرار گرفتند. براساس کیفرخواست میثم و کامران به اتهام مشارکت در قتل و یاسر به اتهام معاونت در قتل باید از خود دفاع میکردند. در ابتدای این جلسه اولیایدم برای قاتلان پسرشان درخواست قصاص کرده و گفتند؛ پسرمان را بیگناه و ناجوانمردانه کشتند. سپس یاسر در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و شاهین مدتی با هم درگیری و کلکل داشتیم. شب حادثه به جگرکی رفته و جگر و مشروب خوردیم. درحال رفتن به خانه بودیم که شاهین را مقابل کافهای دیدیم. تصمیم گرفتیم گوشمالیاش بدهیم پس ابتدا پلاک ماشین را پوشاندیم تا شناسایی نشویم. بعد به او حمله کردیم اما کامران و میثم با پنج ضربه چاقو او را کشتند. قرارماکشتن شاهین نبود. سپس دو متهم دیگر درجایگاه قرارگرفتند وگفتند؛ با شاهین اختلاف نداشتند و شب حادثه به خاطر یاسر با او درگیر شده و با چاقو به بدنش ضربه زدند. فقط قصد داشتند او را زخمی کنند اما ضربهها باعث مرگ پسر جوان شده بود. به همین دلیل دچار عذاب وجدان شده و خود را تسلیم کردند. پس ازآخرین دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
راز مرگ مرد میانسال در قلب راننده
پلیس جنایی بهدنبال مرد رانندهای است که با پرتکردن مردی از خودروی خود باعث مرگ او شده است.
به گزارش خبرنگار جامجم، دو روز پیش مردی جوان با حضور در شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران پرونده نیابتی را در اختیار او قرارداد واعلام کرد که پدرش به قتل رسیده واکنون ردقاتل را درتهران به دست آورده است.این پرونده نیابتی باهماهنگی قضایی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: یک هفته قبل پدرم برای انجام کاری از خانهمان در ملارد بیرون رفت و دیگر بازنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش بود. همهجا را جستوجو کردیم، سراغ او را از همسایهها، دوستان و اقوام گرفتیم اما کسی از پدرم خبری نداشت. حتی گفتیم شاید تصادف کرده باشد و به بیمارستانهای ملارد، کرج و اطراف آن سرکشی کردیم اما خبری از او نبود. به پلیس آگاهی شهرمان مراجعه کردیم و گمشدن پدرم را اطلاع دادیم.ماموران دنبال ردی ازسرنوشت پدرم بودندکه اطلاعاتی به دست آوردندکه نشان میداد فیلم دوربینهای شهری تصویر پدرم را در حالی یافته که سوارخودرویی بهعنوان مسافرشده و به سمت تهران رفته است؛ بنابراین ما بهدنبال این مرد بودیم تا اینکه بعد از چند روز به ما خبررسید پدرم در یکی از بیمارستانهای تهران بوده و اکنون فوت کرده است. جسدش را در پزشکی قانونی یافته و هویت او را تایید کردیم. وقتی موضوع را پیگیر شدیم، معلوم شد پدرم در همان روزی که گم شده، از خودرویی به بیرون انداخته شده و در میان شمشادها افتاده و رهگذری او را یافته و به بیمارستان رسانده است. تصور میکنیم آن راننده بلایی سر پدرم آورده و باعث قتل او شده است. آخرین رد وی در تهران به دست آمده و خواستار بازداشت راننده هستیم.
موسی رضازاده، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با توجه به اظهارات این خانواده، پلیس تهران بهدنبال دستگیری راننده فراری است تا ابعاد مرگ این مرد فاش شود.