بزرگترین میراث ما برای فرزندانمان چیست یا چگونه زندگی کنیم که فرزندان تنبلی نداشته باشیم ؟
سختكوش باش و سختكوش بمان
در این شماره از مجموعه مقالات اقتصاد و موفقیتهای مالی خانواده، قصد داریم از چه چیزی صحبت كنیم؟ خیلی ساده است: از بزرگترین میراثی كه میتوانید برای فرزندان خود بهجا بگذارید. این میراث چیست؟ قطعا نه خانه است، نه ماشین و نه حساب بانكی پرپول و نه چیزهایی از این قبیل. البته همه اینها خوبند، اما آن چیزی نیستند كه بهعنوان میراث بزرگ شما برای فرزندانتان مطرح باشند. بزرگترین میراث شما برای فرزندانتان، خصلتهایی است كه دارید به آنها منتقل میكنید. نه قصد توصیه اخلاقی داریم و نه نیتمان پند و اندرز دادن است. صرفا میخواهیم از مسیری صحبت كنیم كه در صورت پایبند بودن به آن، نتیجه طبیعیاش فرزندانی سختكوش با موفقیتهای همیشگی خواهد بود و در صورت پایبند نبودن به آن، فرزندانی خواهید داشت كه با اولین بحران، دچار ضعف درونی شده و از هم فرو خواهند پاشید. دوست دارید چنین فرزندانی داشته باشید؟ دوست دارید چنین سرنوشتی برای فرزندان خودتان رقم بزنید؟ ما نمیگوییم كدام شیوه بهتر است؛ فقط نتایج این مسیرهای طبیعی را نشانتان میدهیم.
این سؤال بسیار پرسیده میشود كه مهمترین خصلتهایی كه منجر به موفقیت مالی فردی و خانوادگی میشوند، كدامها هستند؟ البته تیزهوشی، دانش مالی، نظم و انضباط، شانس، ارتباط داشتن با حرفهایها و شبكهسازی و... مطرح هستند؛ اما بزرگترین خصلتی كه در این میانه وجود دارد، استقامت ذهنی شماست. دكتر آنجلا داك ورث، در كتاب «عزم» خود، براساس پژوهشهای دانشگاهی و روانشناختی و علمی ثابت كرده قدرت استقامت ذهنی مشخص میكند شما در مسیر موفقیت ماندگار خواهید بود یا خیر.
بهواقع شما با این قدرت استقامت ذهنی، میل به تمرین و تلاش بیشتری هم پیدا میكنید. در جایی از كتاب آمده است شما اگر دو برابر تلاش بیشتر و نیمی از استعداد را داشته باشید، از افرادی كه استعدادشان دو برابر شما ولی تلاششان معمولی است، موفقتر خواهید بود. از نگاه او، همین استقامت ذهنی جوهره عزم و اراده واقعی در افراد است؛ امری كه مشخص میكند به كجا
خواهند رسید.
درس بزرگ برانكو
این روزها پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شده و توانسته طی اتفاقی كمسابقه، در قهرمانی لیگ برتر هت تریك كند. الان پرسپولیسیها فوقالعاده خوشحالاند و در آسمانها سیر میكنند. اما برداشتی كه میخواهیم از این پیروزی داشته باشیم، به مربی این تیم بازمیگردد. چطور یك مربی كروات، طی چهار سال، اینهمه افتخار برای تیمی به دست آورد كه در زمان ورود او، در قعر جدول بود و حتی خطر سقوط تهدیدش میكرد؟ این همه ثبات و استمرار در موفقیت، آنهم با این كه نتوانسته بودند بازیكنان جدیدی بخرند، از كجا میآید؟ بدون شك از فلسفه و نگرش شخصی برانكو. این مربی نگاه جالبی دارد. بخشهایی از این فلسفه شخصی را مرور میكنیم:
چه لذتبخش است برنده شدن. اعضای خانواده را میبینی كه دارند به تو افتخار میكنند، اما این هدف اصلی نیست و نباید هدف اصلی باشد. هدف اصلی سختكوش بودن است.
سختكوشی اگر وسیله باشد، موفقیتهای مقطعی ایجاد میكند. اما اگر سختكوشی هدف تیم و مربی باشد، احتمال استمرار موفقیت و تكرار آن بالاتر میرود.
هدف، فراتر از پیروزی یا شاد دیدن عزیزان است؛ هدف سختكوش ماندن است. چیزی كه میتواند تیم را دور از خودفریبی و تنبلی و بینظمی و قطعیت شكست نگه دارد.
دقت میكنید كه این فلسفه، چقدر جالب و راهگشاست؟ لابد شما هم تیمهای زیادی را دیدهاید كه پس از یك دوره موفقیت از دور خارج میشوند. به بارسلونا و منچستریونایتد و بایرنمونیخ نگاه كنید. خانوادهها نیز چنیناند.
به اندازه كافی؛ نه به اندازه زیاد
از این فلسفه چه درسی میخواهیم بگیریم؟ یك درس فوقالعاده مهم: بیشتر خانوادهها شب و روز به سختی كار میكنند تا فرزندانشان در رفاه كامل و حداكثری باشند. این، یك مسیر اشتباه است. فرزندان شما باید در رفاه كافی باشند؛ نه در رفاه كامل و حداكثری. رفاه كافی، یعنی كه همهچیز به حد كفایت فراهم خواهد بود. یعنی میدانید كه میتوانید آنها را به مدرسه خوبی بفرستید، چیزهای مورد نیاز را در حد و اندازه كافی برایشان تهیه كنید، نگران مسائل تغذیه و پزشكی و پوشاكشان نباشید، به تفریح و سرگرمی آنها هم برسید و در نهایت، برای آینده آنها نیز طرح و نقشهای داشته باشید. این عالی است. اما رفاه كامل و حداكثری، یعنی تا فرزندتان اراده كرد، همه چیز در بهترین درجه و كیفیتش در اختیارش باشد، این نوعی نبود تعادل است.
احتمالا چون خودتان در چنین شرایطی نبودهاید، میخواهید فرزندتان كم و كسری در این زمینه نداشته باشد. یعنی كه ناكامیهای روزگار كودكیتان را به این طریق میخواهید جبران كنید و این، منطقی نیست. همهچیز باید به اندازه كافی وجود داشته باشد.
فرزندتان حتی باید طعم زندگی با برنامه و محدودیت را هم بچشد، وگرنه در نهایت خودش آسیب خواهد دید و بهترین ایده در این زمینه، آن است كه هدف شما سختكوشی خودتان و اعضای خانوادهتان باشد؛ یعنی كه هدف، سختكوش بودن و سختكوش ماندن باشد. در این صورت، هم خیالتان بابت آینده فرزندانتان آسوده خواهد بود، هم زندگی فعال و سرشاری را خواهید داشت و هم از نظر روانشناختی نیز رضایت خاطر بیشتری را كسب خواهید كرد.
ماجرای شكست خوردن فرزندان
افراد موفق
اما نكته مهمتری كه میخواهیم از آن برداشت كنیم، كجاست؟ اینكه دارن هاردی اشاره میكند گذشتگان و پدربزرگها و مادربزرگهای ما از این راز ساده باخبر بودهاند: «پدربزرگها و مادربزرگهای ما از این اصل خبردار بودند. آنها تمام عصر را سرگرم تماشای تلویزیون با برنامههایی دال بر این كه در 30 روز به تناسب اندام یا موفقیت یا... برسید، نبودهاند. با شما شرط میبندم آنها شش روز هفته و از صبح تا شب را كار میكردند و مهارتهایی به دست میآوردند و از آن در طول زندگیشان استفاده میكردند. راز آنها، سخت كار كردن، نظم و عادتهای خوبشان بود.»اما باز هم نكته جالب دیگری كه هاردی به آن اشاره دارد، ماجرای برخی خانوادههای ثروتمندی است كه بعد از چند نسل، آنها از چرخه ثروت خارج میشوند. چرا؟ خیلی ساده است. آنها راز اصلی را فراموش میكنند. چون با فراوانی پول و نعمت روبهرو هستند، درگیر و دچار ذهنیت بیمیلی شده و به سمتوسوی یك زندگی بیحركت میروند. «بیشتر فرزندان افراد پولدار مستعد چنین اتفاقی هستند. آنها را جزو كسانی نمیدانیم كه با انضباط و توسعه شخصیتشان به این ثروت و موفقیت رسیده باشند. كاملا طبیعی است كه برای موفقیت و ثروت ارزشی قائل نباشند و فكر كنند یك چیز طبیعی است. متأسفم، غالب فرزندان خانوادههای اشرافی، ستارگان سینما و اشخاص خیلی موفق چنین ذهنیتی دارند.»
بعد از بازی، قبل از بازی است
بگذارید همه گفتههای این مقاله را خلاصه كنیم در همین پاراگراف: موفقیت خانواده ابزارهایی دارد. مهمترین ابزار آن همین استقامت ذهنی و میل به تلاش تك به تك افراد خانوار است.
به واقع، به این اصل است كه آینده خانواده تضمین میشود. سعی كنید بزرگترین میراث شما همین سختكوشی باشد. سختكوش بودن و ماندن، تنها هدف شما میتواند باشد. این حدیث از حضرت امیر(ع) را فراموش نكنید كه فرموده، در روزگار خوشی و رغبت و نعمت، باید همانگونه كار كنید كه در روزگار شدت و مشقت. به واقع همه كلام، در همین جمله خلاصه میشود؛ به همین راحتی.