ساخت فیلم مذهبی  هزینه دارد

گفت‌وگو با روح‌ا... سهرابی؛ كارگردان سینما و تلویزیون:

ساخت فیلم مذهبی هزینه دارد

یكی از وظایف سینما بازنمایی و ترویج ابعاد اعتقادی، عاطفی، رفتاری، دانشی و پیامدی دین در جامعه است. آثاری كه می‌تواند انسان معاصر را در مقابل بحران‌های پیرامونش حمایت كند و پنجره‌های نو و بدیعی بر ذهن مخاطب باز كند. فیلم‌های دینی، چنانچه باكیفیت ساخته شوند از جمله آثاری هستند كه در گذر زمان علاوه بر حفظ ارزش‌های خود همواره از اقبال مخاطبان بهره برده‌اند. در این راستا فیلم‌های «توبه نصوح» و «افق» در دهه 60، «از كرخه تا راین» و «به رنگ خدا» در دهه 70، «خیلی دور- خیلی نزدیك» و «طلا و مس» در دهه 80 و فیلم «شیار 143» در دهه 90 از جمله آثاری است كه بیشترین نزدیكی را با سینمای دینی و مذهبی داشته‌. روح‌ا... سهرابی، قائم‌‌مقام اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، كارگردانی است كه نامش با فیلم‌های مذهبی گره خورده. آثاری از جمله «محدوده ابری» و «خاكستر و برف» از فیلم‌های بلند این كارگردان است. در گفت‌وگویی كه به بهانه شب‌های قدر با سهرابی ترتیب دادیم، با او درباره سینمای دینی، دغدغه‌های سینمای دینی، حمایت از این گونه سینمایی و... به گفت‌وگو پرداخته‌ایم كه در ادامه می‌خوانید.

 با چه انگیزه‌ای به دنبال ساخت فیلم‌هایی با رگه‌های مذهبی كه اخلاق و تحول شخصیتی در آنها نقش به‌سزایی دارند، هستید؟
این موضوع مبحث گسترده و ریشه‌داری است، به این دلیل كه بخشی از آن به عقبه ذهنی و اعتقادی خود فیلمساز برمی‌گردد. وقتی شما استعداد و تخصصی در زمینه‌ای دارید، طبیعتا آن را در مسیر اعتقادات و باورهای عمیق خودتان به كار می‌گیرید. این موضوع فقط منحصر به فیلمسازان نیست و در هر عرصه‌ای هر آن‌كه تخصص و استعدادی دارد در مسیر باورهایش آن را خرج می‌كند. كمااین‌كه در كشورهایی كه به اصول و باورهای ما اعتقاد ندارند هم می‌بینیم كه فیلمسازان در جهت بازنمایی تفكرات و باورهایشان فیلمسازی می‌كنند. من هم مسیری كه برای فیلمسازی انتخاب كرده‌ام را دوست دارم و با اعتقاد كامل آن را ادامه می‌دهم.
 با توجه به تجربیاتی كه دارید ارتباط مخاطبان با این‌گونه آثار را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
میزان استقبال مخاطبان از این‌گونه آثار ارتباط مستقیمی باكیفیت اثر دارد. در واقع ارتباطی دوسویه در این زمینه برقرار است. یك سوی قضیه علاقه خود مخاطب به تماشای آثار مذهبی است و سوی دیگر عملكرد فیلمساز كه در چه قالب و فرمی اثر مورد نظر را به مخاطب ارائه می‌دهد. به نظرم فرم و محتوا اگر به‌خوبی بتوانند یكدیگر را همپوشانی كنند در جذب حداكثری مخاطب بسیار مثمرثمر خواهند بود.
 به نظر شما مشكلات ساخت فیلم‌های مذهبی چیست؟
مسؤولان از ساخت اینگونه آثار كمتر حمایت می‌كنند و بنابراین فیلمسازان انگیزه چندانی برای ساخت فیلم‌های مذهبی ندارند. نمونه‌های این اتفاقات تا به حال زیاد افتاده. فیلمسازان آثار مذهبی مختلفی را به ارگان‌ها و نهادهای مختلف ارائه می‌دهند، اما آنقدر به در بسته می‌خورند كه به مرور زمان شادابی و انگیزه‌شان را از دست می‌دهند. به طوری كه ترجیح می‌دهند دیگر به این حوزه ورود نكنند. ضمن این‌كه ما نهادهای موازی هم زیاد داریم كه هركدام از این شوراها دارای علایق و سلایق خاص خودشان هستند. فیلمنامه‌ای كه در یك شورا مورد استقبال قرار بگیرد، ممكن است در شورای دیگر رد شود یا بودجه‌ای برای تولید آن مهیا نباشد. می‌خواهم بگویم مشكلات زیاد است. ما نمی‌توانیم یك بام و دو هوا كار كنیم. اگر قرار است به سمت ساخت فیلم‌های مذهبی برویم باید هزینه هم تقبل كنیم. فیلم‌های مذهبی و ارزشی با فیلم‌های آپارتمانی متفاوت هستند. اگر قرار است به ارزش‌ها بپردازیم باید شش دانگ بپردازیم و این یعنی هزینه. امیدوارم هر سازمانی نسبت به توانمندی‌اش به كلیتی برسد كه بتواند كارهایی را تولید كند.
 بین آثار مذهبی سینمای ایران كدامیك را بیشتر می‌پسندید؟
بهتر است نام نبرم. چون ممكن است بعضی‌ها از قلم بیفتند، اما سالانه معمولا یك یا دو اثر ارزشمند در این حوزه
ساخته می‌شود.
 وضعیت فعلی سینمای ایران را چطور ارزیابی می‌كنید؟
وضعیت كنونی سینمای ما تفاوت چندانی با سال‌های قبل نكرده. به قول معروف دست فرمانی در سینماست كه طبق آن پیش می‌روند. به نظرم تلاشی برای جریان‌سازی در سینما نیست. حداقل در 20 سال اخیر من به یاد ندارم كه در سینما موضوعی باعث جریان‌سازی در سینما شود و همین باعث می‌شود كه ما هرازگاهی فیلم خوب در سینما ببینیم كه آن هم متكی به فرد است. به این معنا كه سینمای ما برای مبنای تخصص افراد است كه فیلم شاخصی تولید می‌كنند و تا چند سال از تبعات آن فیلم بهره‌مند می‌شود، اما در این بین نباید فراموش كرد كه سینما تنها برای سینما، فریبی بیش نیست و اگر سینما در خدمت آرمان‌های بشر نباشد یك فریب مدرن و در خوشبینانه‌ترین حالت، تنها یك سرگرمی است. سینمای ما مسیری خسته و معمول را طی می‌كند و من نكته قابل دفاعی را طی این سال‌ها در آن نمی‌بینم. مدیران هم از آنجا كه عموما علاقه‌مند آثار زودبازده هستند و دوست دارند كه خروجی كارشان را زود ببینند به سمت تغییرات بنیادی نمی‌روند و بنابراین سینمای ما بی‌روح است.