گفتوگوی صریح و بیپرده جامجم با یكی از مسؤولان سازمان هنری و رسانهای اوج در سالروز تشكیل این سازمان
بله! ما وابسته هستیم!
حالا تقریبا هشت سال و اندی از روزی میگذرد كه با دوستی در كافهنخلستان خیابان برادران مظفر(صبای سابق) قرار داشتیم. دوست جوانمان در پاسخ به نگاههای متعجبانه ما كه اینجا را از كجا پیدا كردهای حرف مركز جدیدی را پیش كشید كه قرار است در طبقات بالایی كافه راهاندازی شود. اسمش را هم برای اولین مرتبه همانجا شنیدم: «اوج». بعد هم شروع كرد به توضیحات اضافه دادن و شرح جزئیات. حالا هشت 9 سال از آن روز میگذرد. سازمانی كه آن روز تازه اسمش را شنیده بودم امروز به یك اسم مهم در حوزه فرهنگ به خصوص سینما تبدیل شده است. بخشی تولیدات جدی و استراتژیك سینما در سالهای اخیر مدیون فعالیت این سازمان است. سازمانی كه هرچند انتقادهایی هم به آن وارد است با این حال نمیشود منكر این قضیه شد كه كل حركتش قابل دفاع است. همین مناسبت سالروز تشكیل این سازمان مهم سه چهار طبقه خیابان برادران مظفر در مركز تهران باعث شد كه برویم سراغشان. تصمیم گرفتیم بعضی از مهمترین نقدهایی كه در افكار عمومی وجود دارد را با آنها در میان بگذاریم.سراغ محمد ذوقی معاون جوان روابط عمومی این سازمان رفتیم. ذوقی هم به صراحت پاسخگوی سوالاتمان بود. هرچند مراتبی از دیپلماتمآبی و حرفهایگری را در پاسخهایش میشود دید. دیدگاههای چند چهره فرهنگی درباره این سازمان را هم میتوانید در این دو صفحه بخوانید.
همانطور كه آقای محمدحسنی مسؤول سازمان اوج در نشست خبری دو سال گذشته اعلام كرد، این مجموعه از مجموعههای مرتبط با سپاه پاسداران است. این بدان معنی است كه بخشی از بودجه ما از این طریق تامین میشود. بخش قابل توجه دیگری از بودجه سازمان اما از محل درآمدهای پخش و فروش آثار و محصولات است.
یعنی درآمدزایی دارید؟
بله!
به عنوان مثال درآمد سال گذشتهتان چقدر بوده؟!
در سال 97 سازمان هنری رسانهای اوج 36 میلیارد تومان درآمدزایی داشته كه از طریق فروش اینترنتی آثار، اكران فیلمهای سینمایی و فروش بینالمللی آثار با عرضه و توزیع محصولاتش در كشورهایی از جمله روسیه، كره جنوبی، ژاپن، تایوان، لبنان، عراق و سوریه داشته است.
منتقدان میگویند این سازمان در فعالیتهای خود از نوعی مصونیت برخوردار است؛ از برخورد در ممیزیها در سینما و تلویزیون بگیرید تا موارد دیگر. این مساله را چقدر قبول دارید؟
ببینید، سازمان نهتنها از مصونیتی در ممیزیها برخوردار نیست بلكه خود را مقید به رعایت اخلاق و مباحث فرهنگی فراممیزی میداند. در سینمایی كه متاسفانه استفاده از واژگان، صحنهها، سوژهها و دیالوگهای سخیف و غیراخلاقی رواج پیدا كرده، مشخص است چه كسانی از مصونیت برخوردارند. دلیل اعتماد و آرامشی كه خانوادهها در تماشای آثار اوج دارند مربوط به خودكنترلی این سازمان است. البته این به معنای خودسانسوری نیست بلكه به معنای مراقبت و رعایت ملاحظات اخلاقی، عرفی و اسلامی جامعه است.
اجازه بدهید در همین بخش مصداقیتر صحبت كنیم. در برابر انتقاداتی كه به سریال «پایتخت5» شد و بخشی از آنها ناظر به همین بحثهای اخلاقی و حتی تبلیغ تلویحی برای جاذبههای گردشگری كشور همسایه بود، نظرتان چیست؟ این انتقادات را قبول دارید و وارد میدانید یا نه؟
بر كسی پوشیده نیست كه یكی از آثار موثر و مورد رضایت مخاطبانِ سازمان اوج، سریال «پایتخت 5» بود كه سالگذشته از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. مهم ترین پیام مورد اشاره در این سریال به اذعان مردم و جو حاكم در شبكههای اجتماعی، موضوع مدافعان حرم و مقاومت در منطقه بوده است. برخی انتقادات مورد اشاره شما ناظر به سكانسهای اتفاقات و مرگ راهبر بالن در سریال بود كه شائبه تبلیغ مشروبات الكلی را پیش آورده بود. «آركاداش ما مسلمانیم نماز میخوانیم»، «استفاده از كلمه نجسی در مورد مشروب»، «راهبر بالن پس از خوردن آن سكته میكند» یا «هیچكس حاضر به تنفس مصنوعی به او نمیشود». خب چگونه باید شرب خمر و مشروب را تقبیح كرد؟ در این بخشها عدهای بهدنبال بهانهجویی بودند و انتقادات، منصفانه نبود. در مورد موضوع تبلیغ جاذبههای گردشگری هم سوال من این است كه آیا آمار گردشگری و مسافر از ایران به تركیه پس از این سریال افزایش پیدا كرده است؟! بر اساس چه معیاری چنین ادعایی میشود؟ مگر میشود بگوییم نقی معمولی تركیه رفته ولی تبریز را نشان دهیم؟ آیا نشان ندادن تركیه اثر هنری را باورپذیر میكند؟ اساسا مردم ما پیش از پخش سریال پایتخت، تركیه ندیده بودهاند؟ حجم وحشتناك مسافر به تركیه را نمیدانید؟ آیا در فیلمهای دیگر كه خارج از كشور را نشان میدهد تبلیغ آن اقلیم محسوب میشود؟
سوال دیگری كه در همین بخش وارد است اینكه ورود اوج به حوزههایی مانند سریالسازی را رقابت با سازمان صداوسیما نمیدانید؟
ببینید سازمان اوج خود را یك مجموعه هوشمند تولیدكننده آثار متنوع رسانهای و هنری تعریف كرده است، به همین علت هم در بسترهای توزیع از جمله اداره شبكههای تلویزیونی، راهاندازی و اداره ویاودیها، راهاندازی شركت پخش سینمایی و امثالهم با حساسیت ورود میكند. در دیگر سو از اساسیترین كاركردهای صداوسیما، توزیع و پخش آثار هنری است. در مقوله تولید، سازمان اوج نه تنها خود را رقیب صداوسیما نمیداند بلكه نقش خودمان را رفیق و یاریگر این مجموعه تعریف كردهایم و همراهی و هماهنگی با تلویزیون، سیاست جدی اوج بوده است. در حیطه اجرا هم آثار تولیدی خود را جهت پخش البته در اختیار شبكههای مختلف سیمای جمهوری اسلامی و سپس شبكههای برون مرزی و غیرایرانی قرار میدهد.
با توجه به جایگاه و موضع مشخصی كه سازمان اوج دارد، این سازمان در همكاری با اهالی فرهنگ و هنر چه خط قرمزهایی برای خود تعریف كرده است؟
در مواجهه با اهالی فرهنگ و هنر سعی كردهایم توامان خطوط قرمز و خطوط سبز را مد نظر قرار دهیم. در خطوط قرمز طبیعتا چارچوبها و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی و همچنین انقلاب اسلامی مدنظرمان بوده است. البته این را بگویم كه در سازمان اوج، كار و تولید در درجه دوم اهمیت قرار دارد. مهمتر از تولید برای ما توجه به هنرمند به مثابه یك انسان خلاق اهمیت دارد برای همین هم رعایت ادب، اخلاق و احترام اصل اول ما در اوج است.
از نكات مهم دیگر در این زمینه كه باعث تمایز سازمان اوج با مجموعههای دیگر فرهنگی بوده، توجه همزمان سازمان به مقوله فرم و محتواست. در توجه به خطوط سبز نیز تلاش كردهایم دو مورد را مدنظر قرار دهیم؛ اول تمركز بر سوژهها و موضوعات مهم انقلاب اسلامی كه غالبا به آن كمتوجهی میشود و دوم تعامل و استفاده از هنرمندان جوان كه در زمینههای مختلف هنری بوده است. در این راستا در سال98 شش فیلم سینمایی را به كارگردان اولیها سپردیم كه انشاءا... بهزودی وارد فرآیند تولید خواهد شد.
با وجود حركت رو به رشد چند سال اخیر اما در كارنامه اوج مواردی هم وجود دارند كه در نگاه اول خیلی قابل دفاع به نظر نمیرسند. با توجه به اینكه انتظار نمیشود در مقام تولیدكننده نتوانید مشخص و مصداقی صحبت كنید ما هم اشارهای نمیكنیم اما سوال این است كه در این مسیر كه تا الان آمدهاید و حالا كه به گذشته نگاه میكنید، احساس میكنید كدام طرحها بدون ضرورت و اهمیت یا حتی ورود اوج به آنها اشتباه بوده؟
از حیث ورود به موضوعات و فرمهای مختلف هنری، هیچ پروژهای! به این معنی كه نه تنها ورود سازمان اوج به فرمهای مختلف هنری از جمله فیلم سینمایی،سریال، مستند، موشنگرافی، پویانمایی، نمایشهای میدانی، سرود، موسیقی، نماهنگ، برنامههای تلویزیونی و... اشتباه نبوده بلكه ضروری است. این وسط اما طبیعی است كه مشق نوشته شده غلط هم دارد. حتما برخی تولیدات و آثار این سازمان مورد رضایت دستاندركاران خودش هم نبوده. البته این نوع از آثار بیشتر در سالهای ابتدایی و آغازین تاسیس این مجموعه بودند كه در ادامه اصلاح شدهاند؛ مجموعهای كه در هشت سال حدود 17هزار اثر هنری و رسانهای شاخص تولید كرده ممكن است ریزش و تلفات حداقلی هم در آثارش باشد.
اخیرا خبر تعطیلی مركز كودك و نوجوان اوج هم منتشر شده. احساس نمیكنید تعطیلی این مركز اشتباه بود؟
تغییر در ساختار داخلی یك سازمان و مجموعه به معنی تعطیلی و كمتوجهی به مخاطب كودك و نوجوان و موضوعات مبتلا به آن نیست، بلكه اتفاقا این تغییر ساختار در جهت افزایش راندمان صورت گرفته است. سازمان اوج هر ساله عملكرد ستاد خود را بررسی و بازبینی كرده و از فربه شدن آن جلوگیری میكند. در سازمان اوج نه تنها توجه به مخاطب كودك و نوجوان كمرنگ نشده بلكه روز به روز به آن توجه بیشتری شده است. در این راستا میتوان به سری جدید برنامه «اقیانوس آرام»، سریال حدودا 60 قسمتی «محرمانه» ویژه نوجوانان، انیمیشن 90 قسمتی «حسنا كوچولو» و برخی نماآهنگها و مستندهای اخیرا تولید شده اشاره كرد.
سوال آخر! حاضرید هزینه تمام پروژههای سینمایی اوج را شفاف اعلام كنید؟
سازمان اوج با اعلام صادقانه هزینه ساخت فیلمهای سینمایی «تنگه ابوقریب» و «به وقت شام» در این بخش پیشگام بوده است، ولی ما این بحث را یك فیگور رسانهای میدانیم تا بحثی كه مایه زلال و شفاف شدن عرصه هنر باشد. به نظر ما این مورد بیشتر یك شوی تبلیغاتی است. ما كه درآمد سال گذشته خود را صادقانه و صریح براساس تراكنشهای مالی سازمان اوج اعلام كردیم؛ بقیه چطور؟ آیا افراد و رسانههای بیانكننده این مهم حاضرند منابع مالی و بودجه دقیق خود را اعلام كنند؟!