مهم‌ترین نهاد حاكمیتی در فرهنگ

مهم‌ترین نهاد حاكمیتی در فرهنگ


سازمان اوج، محصولاتی ساخته كه مخاطبان بسیاری داشته و جریان فكری تاثیرگذاری در سینما شكل داده است. قبل از سازمان اوج، نهادهای حكومتی بسیاری وارد عرصه فرهنگ شده، فیلم ساخته، كتاب منتشر كرده و فعالیت‌هایی از این نوع داشته‌اند، اما بسیاری از آنها جریان فكری ایجاد نكرده‌اند.
 اوج در مدت زمان كوتاهی كه در عرصه رسانه فعالیت كرده موفق شده جریان فكری اثر گذار به وجود بیاورد. این محصول یك اتفاق مهم در این سازمان است.
اوج تفكر قبلی، شیوه‌های قبلی، آدم‌های قبلی و نگاه قبلی به موضوع فرهنگ و رسانه را كنار گذاشته، بنابراین از این شیوه نگاهی تازه، آثاری جدید و جریان فكری تاثیرگذاری خلق شده كه حتی نگاه ما به محصولات پروپاگاندا را عوض كرده است. یعنی ما می‌توانیم فیلمی ببینیم كه نگاه تبلیغاتی دارد، به حاكمیت متصل است اما تبلیغاتش گل درشت نیست و این آثار درگیر كننده، خوش ساخت و جذاب هستند.
ما در سینما گاهی با آثاری مواجه‌ایم كه دولتی است. دولت در آنها سرمایه‌گذاری و مشاركت دارد و فیلم‌هایی كه حكومتی هستند. نهادهایی هستند كه بر اساس وظایف و اولویت‌هایشان فیلم می‌سازند و «اوج» یكی از مهم‌ترین آنهاست.
كاری كه «اوج» انجام داده این بوده كه توانسته طیف بیشتری را درگیر تولیداتش كند. فیلم‌ها و مستندهایی ساخته كه گروه وسیع و متنوعی مخاطب داشته‌اند و این یك امتیاز بزرگ است. این تغییر روش و شیوه، این تغییر نگاه و راهبردی برای ساخت فیلم، مستند و سریال و جذب مخاطب بالا، نشانه خوبی است.
بیشتر محصولات این سازمان متوسط و خوب هستند. طبیعی است همه دارای یك كیفیت ممتاز نبوده‌اند. من بیشتر فیلم‌های سینمایی اوج را دیده‌ام. «تنگه ابوقریب»، «به وقت شام» و حتی «23 نفر» از آثار شاخص این سازمان هستند.
امیدوارم با وجود هجمه‌هایی كه نگاه، تفكر و شیوه قبلی به سازمان اوج داشته، دوستان در این سازمان در ادامه مسیرشان موفق باشند و تلاش كنند با وجود مخالفت‌ها به راهشان
ادامه بدهند.
به روز بودن و مطالعه جریان‌های اجتماعی و گرایش مردم می‌تواند باعث ساخت آثاری جذاب‌تر در این سازمان باشد. به نظر می‌رسد یكی از دغدغه‌های این سازمان، جلب نظر طیف‌های گسترده‌ای از اجتماع است. به روز بودن و مطالعه و شناخت وضعیت اجتماعی می‌تواند آنها را به این هدف نزدیك كند.
درباره نقدها و از جمله این نقد كه سازمان «اوج» فیلمسازی را گران كرده، من این قدر ساده به موضوع نگاه نمی‌كنم، به نظرم ساخت فیلمی مانند «تنگه ابوقریب» كاری سخت و گران است. اما این پروژه ارزش هزینه كردن را داشته است.
 به نظرم اتفاقی كه با اوج در فضای فرهنگی افتاده باید بررسی شود، این جریان فكری كه شكل گرفته و تاثیری كه بر سینما و مخاطبان داشته، اهمیت بیشتری از این مباحث دارد. به نظرم تبلیغات درباره این سازمان و محصولاتش چندان مفید و قوی
 نبوده است.
نیاز است مدیران این سازمان در این زمینه بیشتر فكر و برنامه‌ریزی كنند و در تبلیغات هم پیرو همان شیوه‌های تازه و خلاقانه تولید اثر باشند.