برای تامین كاغذ چاپ كتابهای درسی چه میشود كرد؟
شوت پای درختهای شاهتوت
تازه جابهجا شدهاند به این خانه و كلی روزنامه و كتابهای پدر را البته آنها را كه دیگر به دردش نمیخوردهاند جمع كرده و به عنوان كاغذ باطله فروخته. كتابهای باطله را كیلویی 2500تومان و روزنامهها را كیلویی 6000 تومان. باورش نشده وقتی آقای خریدار ده تا تراول پنجاهی را شمرده و به دستش داده. 500 هزار تومان برای كاغذ باطله! حالا میگوید با این وضع گرانی و كمبود كاغذ چرا بچهها این بلاها را سر كتابهای درسیشان میآورند. من هم انگار كه انتقاد متوجهم نیست چرا كه برای زمانهای بودهام كه كاغذ بهایی نداشته است، موضع منتقد مادرم را اتخاذ میكنم كه بله! نباید بچهها این بلا را سر كتابهایشان بیاورند. اما چه میشود كرد؟ مسؤولان گفتهاند اگر حتی بتوانند به زحمت كتابهای درسی سال تحصیلی آینده را چاپ كنند، حتما برای تامین كاغذ كتابهای دو سال بعد به مشكل اساسی برخواهند خورد.
چند روز پیش بود كه در صفحه 9 جامجم از ماجرای دانشآموزان در خردادماه نوشتیم؛ ماه بیمهری برای كتابهای درسی. آمارهایی كه علی باقرزاده، معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به دست داده بود، آن هم دقیقا مقارن با روزهایی كه بچهها مشغول انتقام گرفتن از یك سال سخت تحصیلی از كتابها هستند، تكاندهنده بود و از همین رو بر لزوم توجه به خلأ كاغذ برای چاپ كتاب را در سالهای آینده را تاكید میكرد. او درباره تامین كاغذ و سایر ملزومات مورد نیاز تامین كتاب درسی برای سال تحصیلی آینده گفته: قریب به اتفاق كتابهای درسی سال آینده چاپ شده و مشكلی نیست اما از سویی هشدار داده برای تامین كاغذ كتابها در دو سال تحصیلی بعد دچار مشكل هستند. ابتدا برویم و بدانیم برای چاپ كتابهای درسی، چه مقدار كاغذ و دیگر ملزومات لازم داریم؟
400 هزار تُن
این مقدار كاغذی است كه برای چاپ كتابهای درسی یك سال تحصیلی نیاز است.
۴۵۰ تُن
این مقدار مركب برای چاپ كتابهای درسی یك سال تحصیلی نیاز است.
[جالب است بدانید ما هنوز به فناوری جداكردن رنگها در بازیافت نرسیدهایم. مسؤولان میگویند به شركتهای دانشبنیان سفارش دادهاند به چنین فناوری ای برسند اما تا كنون یافتهای به دست نیامده است.] حالا به اینها اضافه كنید مقدار قابل توجهی چسب برای صحافی كه البته دقیقا مقدارش اعلام نشده است.
بالاخره كدام خوب است؛ ارز دولتی و واردات یا تولید داخلی؟
اگر از دنبالكنندگان صفحه ادبیات و هنر روزنامه جامجم باشید، لابد دیدهاید كه یكی از سیاستهای راهبردی این صفحه، تمركز بر ماجراهای بازار كاغذ به عنوان كالایی استراتژیك در حوزههای مختلف فرهنگ است. بارها به خلآهای مختلف پرداختهایم؛ از جمله كمبود تولید كاغذ داخلی و نیز پیوستن تولیدكنندگان به واردكنندهای كه یارانه دولتی میگیرند كار دیگر میكند.
نكتهای كه اما هنوز مجهول است این كه چه مقدار از كاغذ مصرفی برای چاپ كتابهای درسی را از واردات و چه مقدار را از تولید داخلی تامین میكنیم؟ این نكتهای است كه وقتی معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به آن اشاره كرده، به جای ارائه آمار دقیق از «بخش قابل توجه» در سخنانش بهره برده است. او میگوید بخش قابل توجهی از كاغذ مورد نیاز چاپ كتابهای درسی از طریق كشورهای خارج از كشور تامین میشود. این در حالی است كه آقای معاون به آثار منفی تحریم بر تهیه كاغذ كتابهای كمكدرسی هم اشاره كرده است.
نكته متناقض فقط همین نیست؛ او ابتدا گفته با توجه به حجم بالای نیاز به كاغذ در تهیه كتاب درسی و تحریمها، فرصت طلایی برای تولیدكنندگان داخلی كاغذ به وجود آمده و از سوی دیگر تاكید كرده كه دولت باید همت كند تا ارز دولتی به این كالا اختصاص یابد كه قرارداد تامین كاغذ از كشورهای مربوطه منعقد شود.
بالاخره كدام وضع برای تامین كاغذ چاپ كتابهای درسی مناسب است؟!
با كتابها بعد از امتحانها چه كنیم؟
شاید وقتی مقدمه این گزارش را میخوانید به این فكركنید چرا كتابهای درسی را بعد از پایان امتحانات از بچهها پس نمیگیرند تا دوباره از آنها استفاده شود؟ بله فكر خوبی است. اتفاقا معاون توسعه منابع و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی آموزش و پرورش هم وقتی با طرح چنین ایدهای مواجه شده، همین حرف ما زده: بله، فكر خوبی است!
او كه با خبرنگار مهر درباره مشكل تامین كاغذ بای چاپ كتابهای درسی گفتوگو میكرده، در پاسخ به اینكه آیا برنامهای برای جمعآوری كتابهای درسی دانشآموزان و استفاده دوباره آنها دارند یا نه، گفته: حتما باید سازمان پژوهش در این زمینه كاری انجام دهد و حرف درستی است.
اما در پاسخ او میتوان چهار مشكل را رصد كرد:
مشكل پایدارسازی
یك بحث پایدارسازی كتابهای درسی است؛ یعنی كتاب را طوری تولید كنیم كه حداقل سه سال قابل استفاده باشد. یك سری كارهای نرمافزاری نیاز است كه برنامهمان و محتوایمان اینقدر ثبات داشته باشد كه كتابهایمان را حفظ كنیم.
مخالفان پایدارسازی چه میگویند؟ آنها میگویند محتوا و طراحی كتاب در این صورت باید سه سال حفظ شود و از این رو بیتوجهی به موضوعات روز رخ میهد.
مشكل كیفیت چاپ
بخشی هم به صنعت چاپ و امكانات چاپ مربوط است ؛ یعنی به گونهای باشد این كیفیت بر اثر استفاده از بین نرود. ما چون میخواهیم كتابمان ارزان تمام شود ناگزیریم به برخی متغیرهای كیفیت توجه خاصی نكنیم.
بدیهی است بالابردن كیفیت چاپ كتابهای درسی مخالفی
نداشته باشد.
مشكل نیمكتهای كوچك
در برخی كشورها كتاب را تحویل مدرسه میدهند نه اینكه به دانشآموز بفروشند.
كتابها در این كشورها از حجم قابل توجهی برخوردار است كه معلم میتواند بخشهایی از كتاب را انتخاب كند . كتابها همیشه در مدرسه میماند و دانشآموز نباید آن را با خود ببرد و بیاورد و حتی قطع كتابها نیز بزرگ است.
درحالی كه ما به دلیل اینكه دانشآموزان فشرده روی نیمكتها مینشینند باید ابعاد را كوچك بگیریم.
در این مورد هم بدیهی است كسی بدش نمیآید هم فضای كلاسهایمان بزرگتر شود هم قطع كتابها، تا بتوان این ایده را اجرا كرد.
مشكل فروش كتابها
در برخی ادارات و مدارس امروز كتابها جمعآوری میشود تا
خمیر شوند، البته ما نمیتوانیم افراد را وادار كنیم كتابهایشان را تحویل دهند چون آن را میخرند و مالك آن كتاب هستند.
و یك نكته جامعهشناسانه كه پایش را حسابی كرده توی كفش مشكل كتابهای درسی: در حالی كه داریم به سمت تكفرزندی پیش میرویم، بسیاری از خانوادهها كتاب فرزندانشان را به عنوان مستندات تحصیلی او به یادگار نگه میدارند.