این نكته غمانگیز
كار در حوزه محتوا، یكی از مشاغل و حرفههای رایج در عصر ماست. مگر یك استاد دانشگاه چه كار میكند؟ محتوایی خاص را با روشی خاص، به دانشجوها منتقل میكند. مگر نویسنده چه كار میكند؟ اطلاعاتی خاص را با روشی خاص به دیگران منتقل میكند. یك شاعر و مدیر سایت و روزنامهنگار و حتی فروشنده مگر چه كار میكند؟ همه اینها محتوا و پیامی دارند كه بر آن احاطه پیدا كردهاند؛ سپس این اطلاعات را با دیگران به اشتراك میگذارند، به همین راحتی.
شما هم احتمالا در یك یا چند حوزه، اطلاعات و محتوای خاص را جمع آوردهاید كه میتوانید درباره آنها، ساعتها و حتی روزها صحبت كنید. باید بپذیریم كه در عصر تخصصها و كار تخصصی، اینكه بتوانید خودتان را به شیوهای پایبند كنید تا در نهایت به تخصص برسید، مهمترین كار و ایده است. خیلیها این نكته را نمیدانند و به همین دلیل است كه نه به تخصص محتوایی میرسند، نه میتوانند ارزشافزوده خاص مالی یا علمی از این دانستههای خودشان به دست بیاورند. میگویند كه انسان محتواست؛ نه ابزار و وسیله. راست هم میگویند. یعنی در اصل اطلاعات و دانستههای مهم ماست كه اهمیت دارد؛ وگرنه ابزارها را همه دارند.
همانطور كه در گزارش اصلی این صفحه آمده، احاطه بر محتوایی خاص، میتواند به تولید درآمد هم منجر شود. اما نكته اصلی اینجاست كه چطور میتوانید به این سطح از تخصص برسید؟ در این مورد توصیههای مختلفی مدنظر قرار گرفته است.
سعی كنید بیشتر كتابهای حوزه خودتان را بخوانید.
سعی كنید آدمهای معتبر حوزه خودتان، از قدیم تا الان را بشناسید.
سعی كنید رویدادها و وقایع مهم حوزه خودتان را همیشه توی ذهن داشته باشید و دنبال كنید.
سعی كنید مجلات و كلیپها و سخنرانیهای مرتبط با حوزه خودتان را جمعآوری كنید.
در نهایت با توسل به چنین تكنیكهایی، شما به حدی از بصیرت حرفهای و شغلی و محتوایی در حوزه اختصاصی و كاریتان میرسید كه كمكم شما را مستعد مراجعه دیگران میكند. اصل ماجرا هم همین است؛ اینكه مستعد این مراجعه و مرجعیت حرفهای شدن باشید و بشوید. به این منظور نیز باید بخواهید و در كنار خواستن، تمركز رویه هم داشته باشید. در غیر این صورت گذر زمان و سابقه كار نیز كمكی به شما نخواهد كرد.
نكته بسیار مهم در این حوزه، آن است كه بخش قابل توجهی از مردم، موضوعات و اطلاعات بسیار خوبی دارند كه میتوانند مورد نیاز دیگران هم باشند، اما به واسطه نداشتن اعتماد به نفس یا آشنایی با مهارتهای مورد نیاز، از خیر آنها گذشته و هیچ اتفاقی در این حوزه نمیافتد. این آیا غمانگیز نیست كه شما میتوانید چقدر مفیدتر باشید، اما از كنار آن بیتفاوت گذر
میكنید؟