در طرحهای فصلی حمایت از كتاب برای كتابهای تالیف و ترجمه یارانه پرداخته میشود
ز بیگانه تمنا میكرد؟
تابستانه كتاب 1398 هم شروع شد. طرح ویژه فروش كتاب كه چند سالی است حس و حال تازهای به كتابفروشیها میدهد و طی آن دولت در قالبهای عیدانه، تابستانه و پاییزه به كتابفروشیها یارانه میدهد. این طرح كه در واقع حمایت از كتابفروشی هاست، دقیقا همان بخش از چرخه نشر و فروش كتاب در ایران را هدف قرار میدهد كه بیش از همه نیاز به حمایت دارد. این طرح تلاش میكند چراغ كتابفروشیهای كمتری یا لااقل دیرتر خاموش شوند و هر چند طرحی نیست كه مشكل را ریشهای حل كند، اما نمیتوان از خوبیهایش هم گذشت و نادیده شان گرفت. این طرحها همانطور كه یارانه دولتی را به كتابفروش میرساند، برای ناشر و مخاطب هم فرصت خوبی است، مخاطب بهطور مستقیم از یارانه موجود بهرهای میبرد و ناشر هم میتواند به فروش بیشتر كتاب و تجدید چاپ احتمالی برخی آثار امید ببندد. اتفاقی كه اغلب دورهها برای كتابهای پرفروش هم افتاده و آنها را روانه چاپهای بعدی كرده است. حالا هم همانطور كه اول كاری گفتیم یك دوره دیگر از طرح با عنوان تابستانه از روز گذشته در استانها شروع شده و بهزودی تابستان كتابی برای تهرانیها را رقم میزند. اما در این دوره از طرح مورد علاقه كتابفروشان و كتابخوانان چه خبر است؟
در طرح تابستانه امسال هم میتوانید مثل همه دورههای قبل كارت ملی به دست راهی فروشگاهی شده و برای كتابهای تالیفی 25 درصد و كتابهای ترجمه 15 درصد تخفیف بگیرید. این تخفیفها هم برای خرید تا مبلغ 120 هزار تومان در نظر گرفته میشود. اتفاقی كه با كمی اینطرف و آن طرفتر طی سالهای گذشته و دورههای قبلی هم رخ داده است. این كه حسابش تمام و حرفی نیست، اما رفتهایم سراغ ماجرا از دو بعد دیگر و نگاه و بررسی كردهایم.
بعدهایی که نشان می دهد این طرح های کتابی می تواند بهتر و پربارتر هم پیش برود. البته ممکن است مسئولان هم در برابر انتقادات و نکاتی که ما مطرح می کنیم حرف و توضیحی داشته باشند و دلایلی برای کارهایشان مطرح کنند. اما ما در جمع بندی و بحث هایی که در جمع روزنامه نگارانه مان انجام دادیم با خودمان گفتیم کاش مبلغی که برای سقف طرح در نظر گرفته شده بیشتر بود؛ قیمت کتاب در طرح قبل کجا بود و حالا کجاست...
نکته دیگر هم برمی گردد به یارانه کتاب های ترجمه. ما گفتیم اصلا چرا یارانه به این کتاب ها اختصاص پیدا کند، هر چند ممکن است مترجمان از ما برنجند و ...
امان از ترجمه
ترجمهها بازار كتاب را گرفتهاند. خیلی وقت است و كم و بیش هم پذیرفته شده كه در جهان امروز، تولید علم و دانش، ادبیات و... هم مثل همه چیز سرعت بسیاری دارد. باید با جریان روز پیش رفت و خواند، اما بازار ترجمه در ایران كم آشفته نیست. ما خودمان بهعنوان نمونه سراغ ترجمه آثار ارنست همینگوی و اورهان پاموك در ایران رفتیم و ابعاد مختلف ماجرا را برایتان گزارش كردیم. حالا در این آشفته بازار كتابهای ترجمه كه خودشان هم نه سر دارند و نه سامان و هر ناشر و مترجمی سراغ هر اثری كه دلش بخواهد میرود، این دسته از آثار یارانه هم میگیرند.
آیا بهتر نیست این یارانهها به بخش كتابهای تالیفی تعلق بگیرد و رونق بیشتر به كتابهای این بخش بدهد كه بسیاری برخلاف كیفیت بالا چندان هم شناخته شده نیستند؟ ما هم حواسمان است كه كتابهای ترجمه فروش خوبی دارند و میتوانند خیلیها را به كتابفروشیها بكشانند، اما این را هم میدانیم و میدانید كه كتابهای داخلی بسیاری هم این سالها جزو پرفروشها قرار گرفته و مخاطبان را به خود جذب كردهاند.
بازار كتاب و سلیقه مخاطبان حالا اندازه یكی دو دهه قبل مقهور نامها نمیشود و مخاطب لااقل آنقدر از خودش شناخت پیدا كرده كه بداند دنبال چه است و میخواهد چه بخواند. حالا اگر قرار است از كتابهای ترجمه هم حمایتی بشود، آیا بهتر نیست ابتدا این عرصه سامان بگیرد و قانون پیدا كند، بعد این اتفاق برایش بیفتد؟ از شما چه پنهان بسیار دوست داشتیم دغدغههایمان در این زمینهها را با جناب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح كنیم كه بهرغم پیگیریهای فراوان موفق به دیدار و مصاحبه با ایشان نشدیم. حالا هم از همین جا میگوییم كتابهای تالیفی هم تولید داخل هستند دیگر! نباید بنای حمایت بر این دسته از آثار قرار گیرد؟
بیچاره كتابخوانها
خودتان كه میدانید چه خبر است... قیمتها با هم مسابقه گذاشته اند و از سر و كول هم بالا میروند. انگار كالاهای مختلف قصد كرده باشند با هم حالی كنند که زور چه كسی بیشتر است. ما بیچارهها هم شدهایم تماشاگر و فقط نگاه میكنیم. شدهایم ماجرای همان بیت معروف سنایی كه میگوید: «گفت اندوه شام و غصه چاشت/ در دلم حب و بغض كس نگذاشت...» هر چند جماعت معدود عشق كتابها بالاخره هر طور شده خودشان را به كتابفروشیها میرسانند، اما باور بفرمایید قیمت كتاب كمرشكن شده است. یعنی اگر حساب و كتاب كنید میبینید افزایشی بیشتر از گوشت و مرغ و دیگر نیازهای اولیه مردم را پشت سر گذاشتهاند. آخرین آمارها نشان میدادند قیمت كتاب نسبت به شش ماه اول سال گذشته 246درصد رشد داشته است. بله درست خوانده اید، رقم همین است... حالا اگر طرح قبلی كتاب را با این دوره مقایسه كنیم میبینید سقف مبلغ خرید برای كتاب تنها 20 درصد رشد داشته است. عیدانه كتاب دوره قبل كه برگزار نشد، اما طرح پاییزه كتاب 97 با همین درصدهای تخفیف و مبلغ صد هزار تومان بوده كه حالا به 120 هزار تومان افزایش پیدا كرده است. آن عدد نجومی افزایش قیمت كتاب را بگذارید كنار این عدد، میبینید رشد قیمت سقف خرید چقدر نحیف به نظر میرسد! حالا برویم حساب كنیم با این 20 درصد بالا رفتن قیمتها چه میتوانیم بكنیم و چه كتابی بخریم. ببینیم اصلا با این 20 درصد و چند 20 درصد دیگر میتوانیم حریف آن افزایش 246درصدی شویم.