طبیب خود باش
درختان هم مبتلا به بیماری میشوند. عوامل بیماریزایشان ممكن است قارچ باشد یا ویروس و باكتری. مثلا یكی از این بیماریها شانكر باكتریایی درختان میوه است كه احتمالا علائم آن را كه نشانه واضحش صمغزدگی است، روی درختان گیلاس، هلو، بادام و زردآلو دیدهاید. از راههای اصلی نفوذ عامل بیماری به درختان وجود زخم یا ترك خوردگی روی پوست است. زخم ممكن است بر اثر هرس (زخم شدن با قیچی و اره) ایجاد شود.
ترك خوردن هم به علت سرما زدگی در پاییز و زمستان به وجود میآید. درست مثل تركخوردگی در پوست دست و پای انسان.
یك راه دیگر ورود باكتری این است كه در پاییز كه برگ درختان میریزد جایی كه برگ میافتد منافذی دارد و این منفذها میتوانند محل ورود باكتری باشند.
دقت كنید همه راههای نفوذ به وجود منافذ برمیگردد. یعنی تا راه نفوذی نباشد آلودگی هر چند در باغ هم لانه كرده باشد كاری از دستش بر نمیآید. البته پیش آمدن بعضی شرایط محیطی هم كار را برایش راحت میكند مثلا وجود شرایط سرد و مرطوب در بهار. با شرایطی كه بهار امسال داشتیم، باران زیاد و هوای سرد. وظیفه باغدار در این میان چیست؟ مراقبت بر راههای نفوذ. كه با اینكار درختانش را از گزند چنین بیماری خطرناكی محافظت میكند. آدم هم باید دائم روی خودش كار كند. مراقب این گذرگاههای ورودی باشد.
اول سعی كند آنها را بشناسد مثل همان عامل بیماری. تا جایی كه میتواند راه نفوذ را ببند. نفوذ با خودش سلطه و سیطره میآورد. این همان خودسازی دائمی است كه نتیجهاش سلامت نفس است. «ایاكنعبدوایاكنستعین» را روزی ده بار تكرار كردن؛ برای چیست؟ كه یادمان بماند دائم مشغول خودسازی باشیم.