نقد و بررسی قسمت سوم سری اتحاد نهایی مارول
قهرمانان متحد شوید!
نظرات در مورد Marvel Ultimate Alliance 3: The Black Order تاكنون یكسان نبوده و باوجود ستایشهای بسیاری از منتقدان، بعضی دیگر آن را ضعیف دانستهاند كه البته در سایه موفقیت قسمت آخر فیلم سینمایی انتقامجویان ـ كه بهزودی با ترجمه اینجانب دوبله خواهد شد ـ طبیعی است انتظارات بالا رفته و نقدهای زیادی روانه این اثر جدید شود. در كل، انتظار میرود هواداران جهان مارول ـ بهخصوص نوجوانان ـ حسابی از این اثر لذت ببرند.
سیاوش شهبازی
گروهی بازی كنید
مانند دو قسمت قبلی، این عنوان نیز یادآور بازیهای دانجن ـ كرالر (دخمهپویی) با تمركز بر همكاری دو نفره است. تا چهار بازیكن میتوانند همزمان با یك نینتندو سوئیچ قرار گرفته روی پایه در یك تصویر بازی كنند، یا با چهار سوئیچ مجزا، اما متصل به یكدیگر. علاقهمندان به بازی آنلاین هم میتوانند بهراحتی وارد لابیهای آنلاین شده و با بازیكنان سراسر دنیا همكاری كنند.
بازیكنان چهار شخصیت از دنیای مارول را انتخاب كرده و در مراحلی خطی به سفر، مبارزه با دشمنان و شكست دادن رئیسها میپردازند. كنترلهای شخصیتها پایه یكسان دارد. هركدام پرش، ضربه سبك، ضربه سنگین، جاخالی، بلاك و چهار قابلیت ویژه دارند. در صورت استفاده همزمان قدرتهای ویژه هر چهار قهرمان، تواناییای به مراتب قویتر آزاد میشود و نیرویی مضاعف به دشمنان وارد خواهد شد. با طی كردن مراحل داستانی یا انجام چالشهای اختیاری
Infinity Rift، شخصیتهای بیشتری بازمیشوند. البته به مرور شخصیتهای بیشتری بهصورت رایگان و پولی در اختیار كاربران قرار خواهد گرفت. پیشرفت شخصیتها سبك و سیاقی مشابه آیین مرسوم بازیهای نقشآفرینی دارد. با شكست دشمنان و رئیسها، اعضای گروه ارتقا مییابند. سوای تقویت خصایص، تقویتكنندههای منفعل دیگر نیز در دسترس است كه میتوان به شخصیتها افزود. درخت توانایی هم وجود دارد كه با جذب و خرج ارز درون بازی، میتوان افزایشی مضاعف به خصایص شخصیتها داد.
باز هم گوهرهای ابدیت
طی یك دهه اخیر، جهان مارول بهشدت سر زبانها افتاده و بسیاری از شخصیتهای آن كه قبلا تنها عدهای خاص آنها را میشناختند، اكنون در سراسر دنیا هوادار دارند. سری
Ultimate Alliance همیشه در زمینه ارائه این شخصیتها بهصورت فاخر و جذاب موفق بوده و قسمت سوم آن هم از این قاعده مستثنا نیست. شخصیتهای كمتر شناختهشدهای مانند السا بلادستون و كریستال از سری Inhumans هم در این عنوان حضور دارند. شخصیتهای معروفی مانند هاكای، آیرون من و... هم برای بازی در دسترس هستند. ماجرای بازی، حول محور گوهرهای ابدیت (یا سنگهای بینهایت) چرخیده و از آنجا آغاز میشود كه نگهبانان كهكشان افتضاحی بالا میآورند و موجب پخششدن گوهرهای ابدیت در سراسر عالم و افتادنشان
به دست افراد ناتو میشوند. تانوس و فرقه سیاه بیرحمش نقش خود را ایفا میكنند، اما حال و هوای این اثر به كارتونهای روتین مارولی شبیه است تا دنیای سینماییاش و این دقیقا به نفع بازی بوده و صداپیشگیهای شاد و پرانرژی به جذابیت آن دامن زدهاند.
ساده، ولی خوشایند
سازندگان با سبك مناسب گرافیكی بهخوبی توانستهاند هارمونی دنیای بازی را حفظ كنند. از طرف دیگر، تنوع مناسبی در سبك مبارزه شخصیتها دیده میشود. برای مثال، كاپیتان آمریكا به مبارزه رودررو تمایل دارد، در حالی كه استارلرد، بیشتر مناسب حمله از دور است و به كمك چكمههای موشكی خود، این سبك را تقویت میكند یا هالك كه كلا دچار ازدیاد نیروست و حسابی برای درب و داغانكردن دشمنان مناسب است. قدرتهای خاص شخصیتها به این تنوع میافزایند. خوشبختانه بازی در بازگرداندن میزان انرژی شخصیتها سخاوتمندانه عمل میكند و از این رو به كرات میتوانید از این نیروها استفاده كنید. برای كسانی كه اهل بازیهای پیچیدهتر مانند DMC باشند، حجم دكمهزنیها در این بازی میتواند آزاردهنده شود. با وجود این، در شرایطی كه صحنه نبرد شلوغ میشود باید با دقت بیشتری به جایگیری و نحوه حمله فكر كنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید و حداقل در این مورد، كمی از زهر تكرار بازی گرفته میشود. همانطور كه بالاتر گفته شد، پس از واردكردن خسارت كافی به دشمنان، تمام اعضای تیم میتوانند نیروی خود را تركیب كرده و حملهای جانانه به دشمنان كنند كه حجم افكتهایش تمام تصویر را پر میكند. اما پیش از آن، گزینه جذاب دیگری هم دارید. اگر به میزان كافی به هر كدام از یاران خود نزدیك باشید، میتوانید یك حمله قدرتی تركیبی انجام دهید.
حتی ابرقهرمانها هم ضعف دارند
گیمپلی خیلی سرراست است و بیشتر مراحل در راهروهای بسته میگذرد كه گاهی به مسیرهای متفرقه ختم میشود. گاهی دوربین، بازی درمیآورد و وسط مبارزه قاطی میكند، اما حتی این مشكل را هم میتوان تاب آورد.
سازندگان به زیبایی از تنوع بدمنهای موجود در دنیای مارول بهره گرفتهاند و همین باعث شده بهندرت احساس یكنواختی كنید. به ازای هر دشمن، زمینه و ظواهر متنوع و چشمنوازی پیش رویتان قرار میگیرد. در كنار اینها، جزئیاتی دیگر در بازی تعبیه شده كه هر كدام به نوبه خود آن را عمیق میكنند. مثلا اگر قهرمانانی را انتخاب كنید كه به نوعی با هم میسازند ـ مثلا عضو یك تیم یا تشكیلات باشند ـ یكسری از خصایصشان تقویت شده و بازی را برایتان سادهتر میكند. مثلا اعضا را از تیم اصلی انتقامجویان، مردان ایكس، مدافعان و... انتخاب كنید. این وسط مشكلی هست! از آنجا كه هر قهرمان، فقط در صورت استفاده ارتقا مییابد، در نیمه پایانی بازی، ضعف و عقبماندگی بسیاری از آنها آزاردهنده شده و باعث میشود بسیاری را كنار بگذارید. البته برای این هم چارهای وجود دارد. در مراحل، گاهی به بستههای ارتقای تجربه برمیخورید كه با برداشتن آنها میتوانید قهرمان موردنظر خود را سریعتر به پیشرفت برسانید. راه دیگر هم این است كه چالشهای Rift بیشتری را انجام دهید. متاسفانه اینها هم چندان دست شما را باز نمیگذارند و در هر صورت برای ارتقای قهرمانان محدودیت دارید كه توی ذوق میزند.
مانند دو قسمت قبلی، این عنوان نیز یادآور بازیهای دانجن ـ كرالر (دخمهپویی) با تمركز بر همكاری دو نفره است. تا چهار بازیكن میتوانند همزمان با یك نینتندو سوئیچ قرار گرفته روی پایه در یك تصویر بازی كنند، یا با چهار سوئیچ مجزا، اما متصل به یكدیگر. علاقهمندان به بازی آنلاین هم میتوانند بهراحتی وارد لابیهای آنلاین شده و با بازیكنان سراسر دنیا همكاری كنند.
بازیكنان چهار شخصیت از دنیای مارول را انتخاب كرده و در مراحلی خطی به سفر، مبارزه با دشمنان و شكست دادن رئیسها میپردازند. كنترلهای شخصیتها پایه یكسان دارد. هركدام پرش، ضربه سبك، ضربه سنگین، جاخالی، بلاك و چهار قابلیت ویژه دارند. در صورت استفاده همزمان قدرتهای ویژه هر چهار قهرمان، تواناییای به مراتب قویتر آزاد میشود و نیرویی مضاعف به دشمنان وارد خواهد شد. با طی كردن مراحل داستانی یا انجام چالشهای اختیاری
Infinity Rift، شخصیتهای بیشتری بازمیشوند. البته به مرور شخصیتهای بیشتری بهصورت رایگان و پولی در اختیار كاربران قرار خواهد گرفت. پیشرفت شخصیتها سبك و سیاقی مشابه آیین مرسوم بازیهای نقشآفرینی دارد. با شكست دشمنان و رئیسها، اعضای گروه ارتقا مییابند. سوای تقویت خصایص، تقویتكنندههای منفعل دیگر نیز در دسترس است كه میتوان به شخصیتها افزود. درخت توانایی هم وجود دارد كه با جذب و خرج ارز درون بازی، میتوان افزایشی مضاعف به خصایص شخصیتها داد.
باز هم گوهرهای ابدیت
طی یك دهه اخیر، جهان مارول بهشدت سر زبانها افتاده و بسیاری از شخصیتهای آن كه قبلا تنها عدهای خاص آنها را میشناختند، اكنون در سراسر دنیا هوادار دارند. سری
Ultimate Alliance همیشه در زمینه ارائه این شخصیتها بهصورت فاخر و جذاب موفق بوده و قسمت سوم آن هم از این قاعده مستثنا نیست. شخصیتهای كمتر شناختهشدهای مانند السا بلادستون و كریستال از سری Inhumans هم در این عنوان حضور دارند. شخصیتهای معروفی مانند هاكای، آیرون من و... هم برای بازی در دسترس هستند. ماجرای بازی، حول محور گوهرهای ابدیت (یا سنگهای بینهایت) چرخیده و از آنجا آغاز میشود كه نگهبانان كهكشان افتضاحی بالا میآورند و موجب پخششدن گوهرهای ابدیت در سراسر عالم و افتادنشان
به دست افراد ناتو میشوند. تانوس و فرقه سیاه بیرحمش نقش خود را ایفا میكنند، اما حال و هوای این اثر به كارتونهای روتین مارولی شبیه است تا دنیای سینماییاش و این دقیقا به نفع بازی بوده و صداپیشگیهای شاد و پرانرژی به جذابیت آن دامن زدهاند.
ساده، ولی خوشایند
سازندگان با سبك مناسب گرافیكی بهخوبی توانستهاند هارمونی دنیای بازی را حفظ كنند. از طرف دیگر، تنوع مناسبی در سبك مبارزه شخصیتها دیده میشود. برای مثال، كاپیتان آمریكا به مبارزه رودررو تمایل دارد، در حالی كه استارلرد، بیشتر مناسب حمله از دور است و به كمك چكمههای موشكی خود، این سبك را تقویت میكند یا هالك كه كلا دچار ازدیاد نیروست و حسابی برای درب و داغانكردن دشمنان مناسب است. قدرتهای خاص شخصیتها به این تنوع میافزایند. خوشبختانه بازی در بازگرداندن میزان انرژی شخصیتها سخاوتمندانه عمل میكند و از این رو به كرات میتوانید از این نیروها استفاده كنید. برای كسانی كه اهل بازیهای پیچیدهتر مانند DMC باشند، حجم دكمهزنیها در این بازی میتواند آزاردهنده شود. با وجود این، در شرایطی كه صحنه نبرد شلوغ میشود باید با دقت بیشتری به جایگیری و نحوه حمله فكر كنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید و حداقل در این مورد، كمی از زهر تكرار بازی گرفته میشود. همانطور كه بالاتر گفته شد، پس از واردكردن خسارت كافی به دشمنان، تمام اعضای تیم میتوانند نیروی خود را تركیب كرده و حملهای جانانه به دشمنان كنند كه حجم افكتهایش تمام تصویر را پر میكند. اما پیش از آن، گزینه جذاب دیگری هم دارید. اگر به میزان كافی به هر كدام از یاران خود نزدیك باشید، میتوانید یك حمله قدرتی تركیبی انجام دهید.
حتی ابرقهرمانها هم ضعف دارند
گیمپلی خیلی سرراست است و بیشتر مراحل در راهروهای بسته میگذرد كه گاهی به مسیرهای متفرقه ختم میشود. گاهی دوربین، بازی درمیآورد و وسط مبارزه قاطی میكند، اما حتی این مشكل را هم میتوان تاب آورد.
سازندگان به زیبایی از تنوع بدمنهای موجود در دنیای مارول بهره گرفتهاند و همین باعث شده بهندرت احساس یكنواختی كنید. به ازای هر دشمن، زمینه و ظواهر متنوع و چشمنوازی پیش رویتان قرار میگیرد. در كنار اینها، جزئیاتی دیگر در بازی تعبیه شده كه هر كدام به نوبه خود آن را عمیق میكنند. مثلا اگر قهرمانانی را انتخاب كنید كه به نوعی با هم میسازند ـ مثلا عضو یك تیم یا تشكیلات باشند ـ یكسری از خصایصشان تقویت شده و بازی را برایتان سادهتر میكند. مثلا اعضا را از تیم اصلی انتقامجویان، مردان ایكس، مدافعان و... انتخاب كنید. این وسط مشكلی هست! از آنجا كه هر قهرمان، فقط در صورت استفاده ارتقا مییابد، در نیمه پایانی بازی، ضعف و عقبماندگی بسیاری از آنها آزاردهنده شده و باعث میشود بسیاری را كنار بگذارید. البته برای این هم چارهای وجود دارد. در مراحل، گاهی به بستههای ارتقای تجربه برمیخورید كه با برداشتن آنها میتوانید قهرمان موردنظر خود را سریعتر به پیشرفت برسانید. راه دیگر هم این است كه چالشهای Rift بیشتری را انجام دهید. متاسفانه اینها هم چندان دست شما را باز نمیگذارند و در هر صورت برای ارتقای قهرمانان محدودیت دارید كه توی ذوق میزند.