الگوی تجاری بازارهای آنلاین
بازارهای آنلاین متعددی داریم، اما تقریبا هرکدام به نوعی زیرمجموعه یکی از مواردی هستند که در ادامه ذکر میکنیم. با توجه به این که روش شما، بازاریابی چند شبکهای یا تکشبکهای باشد، اینها الگوهای مطرح سایتهای خرید و فروش آنلاین هستند:
بر پایه تبلیغ
مثال:
Yelp, Houzz, Craigslist, Indeed
در بسیاری از وب سایتها، معمولا فضایی رایگان برای حضور تامینکنندهها وجود دارد که شامل فهرستهای "ترینها" هم میشود – مانند ده رستوران برتر یا ده ساندویچی کثیف تهران! هر تامینکنندهای که مایل باشد، میتواند در ازای پرداخت مبلغی، در صدر چنین فهرستها یا – آنچنان که در سایت دیوار خودمان نمونهاش را داریم – در جستوجوها بهعنوان نتیجه اصلی به مخاطب نمایش داده شوند. در مواردی هم مانند کرگزلیست یا وبسایتهای متعدد استخدامی تنها راه نمایش پیدا کردن در نتایج جستوجوها، پرداخت مبلغ است.
تراکنشی
مثال:
Uber, LawnStarter, Ebay, Expedia, Upwork
این شرکتها زمانی سود بهدست میآورند که تراکنش انجام شود و معمولا کارشان بهاین صورت است که درصدی از کل تراکنش انجام شده را برای خود برمیدارند. خوبی این بازارها این است که تامینکننده اول سود میکند و سپس کمیسیون میپردازد. شرکتهایی مانند اوبر یا اوبرهای وطنی خودمان، در این دسته قرار دارند.
بعضی بازارهای دیگر، کلا مراحل تراکنش را
به عهده گرفته و خودشان درآمد فروشندهها را به آنها میدهند، البته منهای هزینهها و کمیسیون. بازارهای دیگری هم هستند که از طریق ارتباطات همکاری و به عبارت بهتر، واسطهگری به درآمد میرسند.
سرنخسازی (فرصتیابی)
مثال:
Homeadvisor, Thumbtack, Upcounsel
برخی از بازارها، اطلاعاتی را از افراد خواهان خدمات دریافت میکنند و آن اطلاعات را – موسوم به سرنخ یا به قول ما فرصت – به تامینکنندهها میدهند. یعنی چه؟ حتما تازگیها اسم شرکتهای نوپایی مانند استادکار به گوشتان خورده است. اگر کار تعمیراتی داشتید، میتوانید با مراجعه به این
وب سایتها، تقاضای خود را با توضیحات کافی ثبت کنید. سپس، وبسایت مربوطه با توجه به توضیحات شما – و احتمالا جوابهایتان به سوالهایی که ازتان شده – مناسبترین تعمیرکارهایی را که حس میکند برای انجام کار شما مناسب هستند خبر کرده و سهمش را بابت این خبررسانی دریافت میکند.
بر پایه تبلیغ
مثال:
Yelp, Houzz, Craigslist, Indeed
در بسیاری از وب سایتها، معمولا فضایی رایگان برای حضور تامینکنندهها وجود دارد که شامل فهرستهای "ترینها" هم میشود – مانند ده رستوران برتر یا ده ساندویچی کثیف تهران! هر تامینکنندهای که مایل باشد، میتواند در ازای پرداخت مبلغی، در صدر چنین فهرستها یا – آنچنان که در سایت دیوار خودمان نمونهاش را داریم – در جستوجوها بهعنوان نتیجه اصلی به مخاطب نمایش داده شوند. در مواردی هم مانند کرگزلیست یا وبسایتهای متعدد استخدامی تنها راه نمایش پیدا کردن در نتایج جستوجوها، پرداخت مبلغ است.
تراکنشی
مثال:
Uber, LawnStarter, Ebay, Expedia, Upwork
این شرکتها زمانی سود بهدست میآورند که تراکنش انجام شود و معمولا کارشان بهاین صورت است که درصدی از کل تراکنش انجام شده را برای خود برمیدارند. خوبی این بازارها این است که تامینکننده اول سود میکند و سپس کمیسیون میپردازد. شرکتهایی مانند اوبر یا اوبرهای وطنی خودمان، در این دسته قرار دارند.
بعضی بازارهای دیگر، کلا مراحل تراکنش را
به عهده گرفته و خودشان درآمد فروشندهها را به آنها میدهند، البته منهای هزینهها و کمیسیون. بازارهای دیگری هم هستند که از طریق ارتباطات همکاری و به عبارت بهتر، واسطهگری به درآمد میرسند.
سرنخسازی (فرصتیابی)
مثال:
Homeadvisor, Thumbtack, Upcounsel
برخی از بازارها، اطلاعاتی را از افراد خواهان خدمات دریافت میکنند و آن اطلاعات را – موسوم به سرنخ یا به قول ما فرصت – به تامینکنندهها میدهند. یعنی چه؟ حتما تازگیها اسم شرکتهای نوپایی مانند استادکار به گوشتان خورده است. اگر کار تعمیراتی داشتید، میتوانید با مراجعه به این
وب سایتها، تقاضای خود را با توضیحات کافی ثبت کنید. سپس، وبسایت مربوطه با توجه به توضیحات شما – و احتمالا جوابهایتان به سوالهایی که ازتان شده – مناسبترین تعمیرکارهایی را که حس میکند برای انجام کار شما مناسب هستند خبر کرده و سهمش را بابت این خبررسانی دریافت میکند.