روز خبرنگار، فرصتی شد تا عدهای از نوجوانان علاقهمند به این حرفه به ساختمان جامجم بیایند و از نزدیک با دنیای خبر آشنا شوند
مــن و جـامجـم یـــهویـــی!
استرس و اضطراب، هدیه همیشگی شغل خبرنگاری است. خبرنگاران هر روز باید خبرها را زنده كنند؛ مهم نیست حالشان چطور است، آن روز را خوب شروع كردهاند یا بد، عزیزی را از دست دادهاند یا اتفاق خوبی برایشان رخ داده است. تنها چیزی كه باید انجام بدهند و برایشان مهم باشد، تولید خبر است. مردم از آنها توقع دارند دقیقترین، درستترین و بهموقعترین خبرها را تولید كنند. به همین دلیل خبر هرگز متوقف نمیشود، میآید و میرود و حتی گاهی خبرها جامعهای را متحول میكند یا بر عكس به تنش منجر میشود. به هر حال خبرنگار در هر وضعیتی باید خبرش را تهیه كند. شاید حرفه خبرنگاری به ظاهر نماد زیبایی از دید مردم داشته باشد، اما این قضاوتها بیرون از گود است، چون تا زمانی كه داخل گود نرفته باشید، نمیتوانید اضطراب یك خبرنگار را زمانی كه نگاهش به عقربههای ساعت است و باید به موقع اطلاعرسانی كند، درك كنید. به مناسبت 17 مرداد روز خبرنگار، روزنامه جامجم میزبان دختران و پسران امروز جامعه بود كه در ردههای سنی مختلف به این رسانه آمدند تا یاد بگیرند چگونه میتوانند پا به دنیای خبرنگاری و عكاسی خبر بگذارند. به همین مناسبت گپ و گفت ما را با برخی از این خبرنگاران جوان میخوانید. البته تعداد بچهها زیاد بود و همه آنها دوست داشتند مصاحبه كنند، اما با توجه به حجم صفحه نمیتوانستیم با همه صحبت كنیم و به نمایندگی با چند نفر مصاحبهها را انجام دادیم. همچنین سراغ خبرنگاران قدیمی رادیو و تلویزیون و رسانههای مختلف رفتیم تا آنها از خاطراتشان برایمان بگویند.
پسری سبزه رو و لاغر. خودش را جواد شیروی معرفی میكند. او از اصفهان به تهران آمده است تا تجربه كند و قدم به دنیای خبرنگاری بگذارد. او اینطور تعریف میكند. به واسطه برنامه هشتگ رخداد، تجربههای جدید كسب میكنیم و خوشحالم فرصتی فراهم شد تا به شكل واقعی وارد دنیای روزنامهنگاری شوم. راستش تصور روشنی از كار یك خبرنگار در روزنامه نداشتم و حالا با آمدن به روزنامه جامجم نه تنها یك خاطره شیرین برای همیشه در ذهنم ثبت شد، بلكه متوجه سختی كار خبرنگاران شدم.
وی ادامه میدهد: این روزنامه شرایطی فراهم كرد تا من به همراه دوستانم در كلاس خبرنگاری كه روزنامه برگزار كرده بود، شركت كنم و با ساختار روزنامه و نحوه خبرها آشنا شوم. مسلما هم من و هم دوستانم از این كلاسها استفاده كردیم و بسیار هم تجربه كاربردی خوبی برایمان بود. بازدید از تحریریه از دیگر تجربههای خوبمان در روزنامه جامجم بود. مدیران، دبیران و خبرنگاران خیلی با طمانینه برایمان مراحل كار را توضیح دادند. راستش خانواده من مطبوعاتی نیستند، ولی خودم علاقه زیادی به حرفه خبرنگاری دارم و دلم میخواهد در این رشته تحصیل كنم و وارد جامعه شوم.
خبرنگاری، حرفه هیجان انگیزی است
پسری قد بلند و خوش سر و زبان است. در كلاس روزنامهنگاری كه در روزنامه جامجم برگزار شد با علاقه نشسته بود و مرتب از استادی كه مباحث روزنامهنگاری را توضیح میدهد، سؤال میپرسید. آن هم سؤالاتی كه نشان میدهد روی حرفه خبرنگاری تمركز زیادی كرده و آنها را از سر دانش و آگاهی میپرسد. برایش جالب است كه چرا تیترهای روزنامه جامجم در بیشتر روزها فرهنگی است، حتی این سؤال برایش پیش آمده كه چرا ماكت صفحه اول روزنامه هر روز متفاوت از روز قبل است و... سؤالات امیرحسین علینیافرد تمامی ندارد. او 17 سال دارد و درباره حضورش در جامجم میگوید: راستش شغل خبرنگاری نهتنها برایم جذاب است، بلكه هیجانانگیز هم هست. سر و كله زدن با خبرهای متفاوت كه روزانه باید تولید شوند را دوست دارم. وی با اشاره به اینكه در كلاس روزنامهنگاری با فرآیند تولید خبر و چاپ آشنا شده، میگوید: خانم! من به حرفه روزنامهنگاری و گویندگی علاقه زیادی دارم. به همین دلیل با اشتیاق در این حوزه مطالعه میكنم. خوشحالم بهواسطه یكی از شبكههای اجتماعی با برنامه رخداد آشنا شدم و فرصتی برایم فراهم شد تا بتوانم هم به روزنامه جامجم بیایم و هم با كار خبرنگاران آشنا شوم. البته میخواهم در كنار رشته حسابداری، خبرنگاری و گویندگی را دنبال كنم. وی درباره اینكه اما این سه رشته كاملا از هم جدا هستند؟ میگوید: به نظرم هر روز باید تلاش كرد برای یك زندگی بهتر. توانایی هركدام از ماها كم نیست و میتوانیم در هر كاری موفق شویم، به شرط آنكه وقتمان را صرف مسائل بیهوده نكنیم. به همین دلیل فكر نمیكنم دنبال كردن این سه رشته برایم سخت باشد. البته هیچیك از اعضای خانوادهام در فضای مطبوعات فعالیت ندارند، اما پدربزرگ در حوزه هنری كار میكرد.
دنیای شلوغ و پرشور خبرنگاری
خودشان را فرحانه سبحانی و امینمحمد احدی معرفی میكنند. فرحانه 14 سال دارد و امینمحمد 17 سال. هر دو در كلاس مدیریت رسانه شركت كردند و با هیجان از كلاس خارج میشوند. لبخند روی لبهایش رضایت قلبی آنها را نشان میدهد كه تا چه میزان به وجد آمدند. فرحانه میگوید: خیلی دلم میخواست درباره مدیریت رسانه بدانم و اینكه چطور یك رسانه اداره میشود. خوشحالم روزنامه جامجم به ما این فرصت را داد تا هم بیایم اینجا و هم اینكه در كلاس مدیریت رسانه شركت كنیم. من و دوستانم قبل از اینكه به روزنامه شما بیاییم، برای خودمان تصویرسازی كرده بودیم و امروز از نزدیك متوجه شدیم كه یك رسانه چطور مدیریت میشود. راستش كار سخت و در عین حال جذابی است. خیلی دوست دارم وارد این كار شوم. دنیای شلوغ و پرهیاهوی خبرنگاری را دوست دارم.
امینمحمد هم با تایید حرفهای فرحانه میگوید: از بچگی من مینویسم و عاشق نوشتن هستم. انگار هرروز چیزی در وجودم هست و به من میگوید كه بنویسم. حتی سال گذشته در كلاسهای خبری هم شركت كردم. دلم میخواهد بیشتر از دنیای خبرنگاری بدانم. خیلی دنیای باحالی است! علاقهام به نویسندگی باعث شده تا به خبرنگاری هم علاقهمند شوم.
فرصت دوباره جامجم
هر سه از كلاس عكاسی روزنامه خارج میشوند. لبخند روی لبهایشان است و خیلی خوشحالند كه تجربه آموزش عكاسی خبری را داشتهاند. سیدمهدی موسوی، صابره مسلمزاده و فاطمه حبیبی نامهایشان است. مهدی 19سال دارد و دخترها 15 ساله هستند. اینقدر از مصاحبه به وجد آمدهاند كه مرتب در حرف همدیگر وارد میشوند. هرسه میگویند كه به واسطه برنامه هشتگ رخداد كه از شبكه دو پخش میشود، برایشان فرصتهایی فراهم شده تا با دنیای جدید آشنا شوند.
مهدی علاقه زیادی به عكاسی خبری دارد و میگوید كه كم و بیش هم با حرفه روزنامهنگاری آشناست. او میخواهد در آینده همین رشته را ادامه بدهد. البته او شوخطبع هم هست و وقتی از او سؤال میپرسم با یك شوخی پاسخ میدهد. او توضیح میدهد: امروز از نزدیك با حرفه عكاسی خبری و مبانی آن آشنا شدم. كلاس عكاسی روزنامه جامجم را خیلی دوست داشتم و علاقهمندم كه دوباره از این دورهها در این روزنامه برگزار و فرصتی فراهم شود تا من و دوستانم در این كلاسها شركت كنیم. دخترها هم تجربه حضور در جامجم را خیلی مفید ارزیابی میكنند و تاكید میكنند:
ای كاش چنین دورهای باز هم در روزنامه جامجم برگزار شود. وقتی از نزدیك با حرفه خبرنگاری آشنا شویم و كنار خبرنگاران دورهها را بگذرانیم، مسلما برایمان مفیدتر خواهد بود. چون تجربه كلاس را در یك محیط واقعی خواهیم داشت و همین كمك زیادی به ما میكند.