13 واقعیت درباره تحولات اخیر منطقه که نشاندهنده دست برتر جریان مقاومت و افول غرب در خاورمیانه است
رستاخیز مقاومت
طرح آمریكاییها برای ایجاد خاورمیانه بزرگ، پس از تحمیل هزینههای سنگین بر آمریكا و گرفتار كردن این كشور در منطقه، بیش از هر زمان دیگری غیر ممكن به نظر میرسد و جای خود را به طرحهای جدید برای غرب آسیا داده؛ طرحی كه برخلاف سناریو، آمریكاییها بازیگر اصلی آن نه رژیم صهیونیستی كه جبهه مقابل آن، یعنی جبهه مقاومت است. ریشه طرح خاورمیانه بزرگ، همان طرح شیمون پرز در مورد خاورمیانه بود كه سال 1993 (1372شمسی) در كتاب خاورمیانه جدید خود مطرح كرد. این طرح در نظر داشت كشورهای عربی منطقه خاورمیانه، تركیه، ایران، پاكستان، كشورهای مسلمان قفقاز و رژیم صهیونیستی را در یك نظام اقتصاد آزاد به بلوكی با محوریت رژیم صهیونیستی تبدیل كند. براساس این طرح، كشورهای منطقه به كشورهای كوچكی تبدیل میشد كه هر یك برای گرفتن امتیازات بیشتر با اسرائیل رابطه برقرار كرده و به متحدین این رژیم تبدیل میشدند. برای عملیاتی كردن این طرح، گامهایی از سوی آمریكا برداشته شد كه از جمله آنها میتوان به حمله آمریكا به افغانستان در سال 2001 و حمله به عراق در سال 2003 اشاره كرد كه در ظاهر، عملیات موفق در همان مقطع بودند اما این طرح در ادامه وقتی به لبنان رسید با مقاومت حزبا... لبنان به بنبست خورد و با شكست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه مقابل حزبا...، پایان زودهنگام این طرح آغاز شد. سیدحسن نصرا... اخیرا در یكی از سخنرانیهای خود درباره جنگ 33 روزه اینطور گفته است: «هدف از جنگ جولای (جنگ 33 روزه)، درهم كوبیدن مقاومت در لبنان و نابودی آن در فلسطین و پایان دادن به حكومت رئیسجمهور اسد در سوریه و نابودی مقاومت جدید در عراق و منزوی كردن ایران با هدف از بین بردن آن بود و اگر این طرح به موفقیت منجر میشد، آمریكا بر منطقه ما سیطره مییافت.» اما هیچیك از این مواردی كه نصرا... به آن اشاره كرد محقق نشد و شرایط منطقه به گونهای تغییر كرد كه پس از فراز و نشیبهای زیاد اكنون به جایی رسیده كه هیچكس نمیتواند منكر برتری جبهه مقاومت در تحولات این بخش از جغرافیای بینالملل باشد. بررسی شرایط كشورهای مختلف منطقه از افغانستان و پاكستان در شرق ایران گرفته تا كشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، یمن و كشورهای شرق و شمال ایران، همگی نشاندهنده تحولاتی همراستا با جبهه مقاومت است كه در برخی از این كشورها دست برتر مقاومت و همپیمانان آن به روشنی قابل مشاهده است و در برخی دیگر نیز اگرچه جبهه مقاومت هنوز به برتری كامل دست نیافته، اما جبهه مقابل مقاومت در حال تضعیف است.
با ایران؛ پررنگتر از همیشه
نیروی مقاومت حزبا... را باید نزدیكترین متحد نظامی و ایدئولوژیك ایران و یكی از ستونهای مهم محور مقاومت محسوب كرد. این جریان شیعی كه از مدتها پیش به عنوان نیرویی بیرقیب در درون دولت لبنان عمل كرده و حتی در عرصه تشكیل مجلس و كابینه و انتخاب وزرا نیز تصمیمسازی میكند اكنون در شرایطی قرار دارد كه با بهرهگیری از قدرت نظامی و موشكیاش به صورت كابوسی برای رژیم صهیونیستی درآمده و از چنان توانی برخوردار است كه هیچ تعرضی ازسوی اسرائیل را بی پاسخ نمیگذارد. همین اقتدار و قاطعیت باعث شده تا هر زمان دبیركل حزبا...، موضعی اتخاذ میكند صهیونیستها مطمئن هستند كه این موضعگیری عملی خواهد شد. بر همین اساس بود كه چندی قبل هشدار سیدحسن نصرا... مبنی بر پاسخگویی حزبا... به تجاوز پهپادی صهیونیستها به جنوب بیروت، خواب را از چشم اسرائیلیها ربود و یوآف لیمور، كارشناس نظامی رژیم صهیونیستی در واكنش به سخنان سید حسن نصرا...، تاكید كرد این تهدیدها باید جدی گرفته شود.
البته با وجود پیشبینی همه تمهیدات، حزبا... با حمله موشكی به خودروی نظامی صهیونیستها، انتقام تجاوز به جنوب بیروت را گرفت. همچنین هلنا كوبان، نویسنده آمریكایی نشریه لوبلاگ بر این باور است كه عملیات حزبا... در سپتامبر جاری كه یك خودروی زرهی اسرائیل را در شمال سرزمینهای اشغالی هدف قرار داد حاكی از آن است كه معادله بازدارندگی بین حزبا... و تلآویو كه بعد از جنگ جولای تثبیت شده همچنان پابرجا و برقرار است. وی تاكید کرد توانمندیهای حزبا... و آمادگی آن برای همراهی با ایران در هر جنگی مهمترین عاملی است كه هر طرفی كه قصد جنگ علیه ایران را دارد باید آن را مد نظر قرار دهد. وی تاكید میكند: نمیتوان حزبا... را در خانهاش شكست داد و این حزبا... قادر است زیانهای گستردهای به جبهه داخلی اسرائیل وارد كند. پیام اخیر سیدحسن نصرا... در روز عاشورا و بهكار بردن تعبیر حسین زمان برای مقام معظم رهبری نشان داد در شرایط كنونی این جریان شیعی بیش از گذشته بر گسترش روابط خود با ایران تاكید میكند و بدون هیچگونه ملاحظهای نسبت به معادلات داخلی لبنان، اتحاد و همبستگی خود را با ایران عیانتر از همیشه علنی میكند. در كنار این مسائل، به حاشیه رفتن سعد حریری در لبنان، زمینه حضور بیشتر ایران را در این كشور فراهم كرده است.
سر امارات به سنگ خورد
امارات متحده عربی با اتكا به نقش دبی به عنوان قلب تجاری منطقه، طی دو دهه گذشته همواره یكی از بزرگترین شركای تجاری ایران محسوب میشد و سالانه میلیاردها دلار از صادرات مجدد كالاها به ایران سود میبرد، اما از چند سال قبل اماراتیها با یك اشتباه محاسباتی در دام آمریكا و عربستان افتادند و ضمن مشاركت در جنگ یمن، در تحریمها علیه ایران هم نقش مهمی برعهده گرفتند و تصور كردند كه با قطع روابط بانكی و تجاری با ایران میتوانند به اقتصاد ایران ضربه كاری بزنند.
اماراتیها از جمله كشورهای پیشرویی بودند كه در دو سه سال گذشته میدان را برای تحریمهای آمریكا باز گذاشتند و در گام اول روابط صرافیهای خود با ایران را قطع كردند كه نقش زیادی در گرانی ارز در ایران داشت، اما ایران نهایتا توانست با جایگزین كردن شركای منطقهای به جای دبی، مشكل انتقال ارز را برای انجام عملیات تجاری رفع كند و در ماههای اخیر ثبات را به بازار ارز بازگرداند. به این ترتیب اماراتیها به عینه مشاهده كردند كه در حال از دست دادن سود چند میلیارد دلاری از تجارت با ایران هستند، در حالی كه رقبای منطقهای جای آنها را گرفتهاند و ضربه كاری به اقتصاد ایران نیز خیال خام بوده است.
اما در سال جاری چند تحول مهم دیگر رخ داد كه اماراتیها را به اشتباه بودن محاسباتشان درباره ایران واداشت. از یك سو، جنگ علیه مردم یمن برخلاف تصور اولیه حكام امارات، به زیان آنها و به سود جریان مقاومت ادامه پیدا كرد و هر آن احتمال ضربه زدن موشكهای مبارزان یمنی به اقتصاد امارات وجود داشت. ضمن آن كه هزینههای مالی این جنگ نیز بر اقتصاد امارات فشار وارد كرد. از سوی دیگر، دست برتر نظامی ایران در خلیج فارس با ساقط كردن پهپاد پیشرفته آمریكایی برای همگان خصوصا امارات مسجل شد. همچنین حمله به چند نفتكش اماراتی هم آسیبپذیر بودن اقتصاد این كشور را نشان داد. واكنش كاخ سفید به سرنگون شدن پهپاد آمریكایی توسط سپاه پاسداران ایران نیز دیگر دلیل تغییر راهبرد امارات از تقابل به انعطاف بود؛ زیرا در حالی كه همپیمانان منطقهای آمریكا توقع داشتند سرنگونی آن پهپاد بهانهای برای اقدام نظامی علیه ایران باشد، آمریكا نشان داد كه حاضر نیست با چنین بهانهای وارد مهلكه رویارویی با ایران شود. بهاین ترتیب امارات كه تا چند ماه قبل سیاست خصمانه علیه ایران اتخاذ كرده بود اكنون دوباره دست دوستی به سوی ایران دراز كرده و در گام اول برای نشان دادن حسن نیت خود، فشار بر روابط صرافیها با ایران را كاهش داده است.
تغییر سیاستهای منطقهای قطر پس از شكستهای داعش
قطر یكی از كشورهایی بود كه در ماجرای سوریه، در جبهه مقابل بشار اسد قرار داشت و حمایتهای مالی این كشور از داعش در كنار حمایتهای مالی و تسلیحاتی عربستان از این گروه تروریستی، یكی از عوامل قدرتنمایی داعش در سالهای گذشته بود. بر همین اساس در سالهای گذشته به لحاظ منطقهای، سیاستهای قطر در مقابل ایران قرار داشت و حتی شبكه قطری الجزیره به رسانه داعش تبدیل شده بود. اما رفته رفته با شكستهای داعش در عراق و سوریه و بازگشت تدریجی ثبات به سوریه، قطر سیاستهای خود را تغییر داد تا جایی كه اواسط سال 2017 میلادی، كشورهای عربی تحت فشار عربستان، كشور قطر را به بهانه حمایت از ایران تحت تحریمهای شدید قرار دادند و روابط دیپلماتیك خود را با این كشور قطع كردند.
در آن مقطع، كشورهای عربی متحد عربستان تلاش بسیاری برای اعمال فشار علیه ایران داشتند و از آنجا كه قطر با آن فشارها همكاری نكرد، قطر را مورد تحریم قرار دادند. این كشورها ادعا كرده بودند پادشاه قطر (تمیم بن حمد بن خلیفه آلثانی) چندی پیش طی یك سخنرانی ایران را قدرتی بزرگ و ضامن ثبات در منطقه خوانده و حماس را نماینده فلسطینیان دانسته بود. با این حال، ایران از اولین كشورهایی بود كه از قطر در آن بحران دیپلماتیك حمایت كرد و دولت قطر با كمكهای ایران و تركیه توانست به مقابله با این فشارهای اقتصادی بپردازد. ایران، مرز هوایی خود را روی پروازهای شركتهای هوایی قطر از جمله هواپیمایی قطر باز گذاشت و با صادرات مواد غذایی به این كشور، مانع از آن شد كه تحریم مواد غذایی به مردم قطر فشار وارد كند.
كشورهای عربی به ریاست عربستان در این مدت چند بار شروطی را برای رفع تحریمها علیه قطر مطرح كردهاند كه سرلیست آنها قطع روابط دیپلماتیك با ایران بوده اما قطر هیچگاه این شروط را نپذیرفت.
در این مدت شاهد نزدیكی هر چه بیشتر قطر به ایران بودهایم به طوری كه دولت قطر از جمله كشورهایی بود كه رسما با تحریم نفتی ایران از سوی آمریكا مخالفت كرد. قطریها حتی اقدام آمریكا در تروریست خواندن سپاه پاسداران را نیز محكوم كردند. اكنون دو سال از تحریمهای عربستان علیه قطر گذشته و تقریبا هیچ پیشرفتی كه منجر به پایان این تحریم شود، رخ نداده اما آنچه مسلم است اینكه راهبرد تحریم عربستان و دوستانش علیه قطر شكست خورده است.
احیای سوریه
سوریه كه یكی از اصلیترین اضلاع جبهه مقاومت در منطقه محسوب میشود، از سال 1389 درگیر یك جنگ عظیم تحمیلی با هدایت كشورهای غربی و حمایت مالی كشورهای عربی مرتجع منطقه شد كه ابتدا با نام مخالفت با حكومت بشار اسد بهپا خاست، اما در عمل شاهد تشكیل گروههای تروریستی همچون داعش بودیم كه جنایات وسیع و بیسابقهای انجام دادند. گروه داعش در اوج فعالیت خود در سالهای 94 تا 96 تقریبا نیمی از خاك سوریه را به اشغال درآورد.
اما با همت نیروهای مردمی داخلی سوریه و حمایت ایران و سایر كشورهای همسو، به تدریج داعش مجبور به عقبنشینی شد تا این كه در آبان 96 سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی به محضر مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) پایان سیطره داعش بر سرزمینهای اسلامی را اعلام كرد.
اكنون با گذشت دو سال از نابودی داعش، كشور سوریه به تدریج در حال خروج از شرایط جنگی و ورود به شرایط بازسازی پس از جنگ است. در حالی كه همین چند سال قبل، موضوع اصلی در سوریه، جنگ با داعش بود و جبهه مقاومت تمام تلاشش را در این زمینه به كار بسته بود، اكنون ثبات به كشور سوریه بهعنوان یكی از اضلاع اصلی جبهه مقاومت بازگشته است. علاوه بر این كه هماكنون سوریه با قدرت بیشتری به جبهه مقاومت و كشورهای متحد ایران بازگشته، فرصتهای اقتصادی بینظیری هم برای ایران به وجود آمده ا ست، زیرا در دوره بازسازی اقتصاد سوریه، اولویت اصلی این كشور، واگذاری پروژههای بزرگ و اصلی به پیمانكاران ایرانی است.
روزهای پایانی عمر گاو شیرده
روابط ایران و عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره فراز و نشیب زیادی داشته، اما میتوان گفت در حال حاضر یكی از تیرهترین مقاطع خود را میگذراند. در سالهای گذشته پس از شروع بحران سوریه و شكلگیری داعش و تلاش ایران برای برقراری ثبات در منطقه، حاكمان حجاز كه در آرزوی شكلگیری مناسبات جدیدی در خاورمیانه بودند، اقدامات ایران را مخالف و مغایر اجرایی كردن اهداف خود دانستند و بر طبل مقابله با جمهوری اسلامی كوبیدند. عربستان سعودی بعد از روی كار آمدن ملك سلمان و در دست گرفتن زمام امور این كشور از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد جوان آن تلاش كرد با دست و پاكردن متحدانی برای خود از بین برخی سران عرب منطقه حلقه محاصره علیه ایران را تنگتر كند. از سوی دیگر هجوم عربستان به یمن و مقابله با حوثیها كه به عنوان همپیمان ایران تلقی میشدند زمینه را برای شكاف بیشتر میان تهران و ریاض فراهم آورد. در عرصه داخلی حاكمان حجاز تلاش كردند با راهاندازی برخی اصلاحات نمایشی در حوزه اجتماعی و فرهنگی چهره داخلی و خارجی خود را بزك كنند، اما این روند با توجه به اینكه هنوز پایههای اصلی دموكراسی در این كشور شكل نگرفته و تاكنون انتخابات آزادی در عربستان برگزار نشده به نتایج دلخواهی برای حاكمان سعودی نرسیده است. روی كار آمدن دونالد ترامپ و اتخاذ سیاستهای سختگیرانه علیه جمهوری اسلامی ایران این ذهنیت را برای عربستان و برخی متحدانش ایجاد كرد كه گویی شرایط برای مقابله با ایران بیش از گذشته مهیاست، اما روند تحولات نشان داد محاسبات آلسعود اشتباه بوده است. گرفتاری عربستان در باتلاق یمن یكی دیگر از سیاستهای شكست خورده حاكمان سعودی است كه در بین فهرست ناكامیهای این رژیم رنگ و لعاب بیشتری دارد.
عراق، مهمترین شریك راهبردی ایران، میان كشورهای عربی
عراق امروز را میتوان بدون هیچ تردیدی، مهمترین شریك راهبردی ایران چه از لحاظ سیاسی و چه از نظر اقتصادی نام برد. عراق كه در زمان رژیم صدام بزرگترین دشمن منطقهای ایران بود، اكنون بزرگترین متحد سیاسی ایران محسوب میشود. كمكهای گسترده ایران به عراق در جنگ با داعش، نقش كلیدی در تعمیق روابط دو ملت داشته است. سفرهای متقابل مردم ایران و عراق هماكنون به یكی از بزرگترین مبادلات در سطح جهان تبدیل شده است. همه ساله میلیونها ایرانی برای زیارت یا حضور در مراسم اربعین به عراق سفر میكنند و در مقابل، صدها هزار عراقی هم یا برای زیارت مشهد مقدس یا برای درمان به ایران میآیند. این تبادلات موجب افزایش پیوندهای ملتهای دو كشور شده است. در سطح سیاسی هم عراق هماكنون قدرتمندترین متحد ایران در منطقه غرب آسیا محسوب میشود و اولین كشوری است كه به تحریمهای آمریكا علیه ایران، «نه» گفته است و آنها را اجرایی نكرده است. با توجه به روابط دیرینه دو كشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، مشتركات فرهنگی و مذهبی فراوانی بین مردم دو كشور وجود دارد كه این موضوع توانسته در كنار روابط خوب سیاسی شرایط مراودات تجاری را هم بین دو كشور ایجاد كند، طوری كه دو كشور برای رساندن مبادلات تجاری به 20 میلیارد دلار تا سال1400 برنامهریزی كردهاند.
از جنبه اقتصادی، عراق چند سالی است به سودآورترین شریك تجاری ایران بدل شده است. با اینكه عراق، رتبه دوم صادرات كالای ایران را پس از چین در اختیار دارد اما تراز تجاری ایران با این كشور با فاصله بسیار زیادی به نفع ایران است؛ در حالی كه به علت واردات گسترده ایران از چین، تراز تجاری دو طرف به نفع چین است. سال گذشته ایران بالغ بر 9 میلیارد دلار كالا به عراق صادر كرد، در حالی كه واردات از این كشور كمتر از صد میلیون دلار بوده است.
همراهی افغانستان با ایران
در نبرد علیه داعش
در باب بهبود روابط اقتصادی ـ سیاسی ایران و افغانستان، شاید همین بس باشد كه اكنون افغانستان به چهارمین بازار بزرگ كالاهای ایرانی تبدیل شده است. در سال گذشته كه اوج فشارهای تحریمی آمریكا علیه ایران بود، نزدیك به سه میلیارد دلار كالای ایرانی به افغانستان صادر شد تا مشخص شود روابط این كشور با ایران به هیچ وجه تحت تاثیر تحریمهای آمریكا نیست.
البته روابط افغانستان و ایران، فراتر از این آمار تجاری است و از دیرباز بر مبنای مشتركات تاریخی، فرهنگی و دینی استوار بوده است. پس از افول طالبان در افغانستان، در چند سال گذشته ثبات نسبی به این كشور بازگشته و شرایط برای همكاریهای نزدیكتر سیاسی و اقتصادی دو كشور بهبود یافته است. ضمن آن كه طالبان هم كه زمانی دشمنی با ایران را راهبرد خود میدانست، اكنون مدتی است به آمدن پای میز مذاكره با ایران رضایت داده است. این در حالی است كه مذاكرات آمریكا با طالبان در روزهای اخیر منتفی شد كه شكستی برای سیاست خارجی آمریكا محسوب میشود. همچنین حضور افغانها در جنگ با داعش و تحت فرماندهی سردار قاسم سلیمانی، جنبه جدیدی از همكاریهای راهبردی دوکشور بود كه پیش از آن سابقه نداشت. توسعه بندر چابهار ایران، عامل دیگری در افزایش وابستگی اقتصادی افغانستان به ایران بوده است، چرا كه افغانستان بهترین كانال را برای دسترسی به آبهای آزاد، بندر چابهار میداند و دیگر وابستگی انحصاری به پاكستان در این زمینه ندارد. در مجموع میتوان گفت شرایط برای توسعه همكاریهای تجاری و اقتصادی ایران با افغانستان نسبت به سالیان قبل، بسیار مناسبتر شده است.
انصارا... یمن
کابوس حاکمان سعودی
بیش از چهار سال پیش که حمله اتئلاف عربی به سردمداری عربستان، علیه مردم یمن آغاز شد کمتر تحلیلگری تصور می کرد که مقاومت یمنیها در برابر سعودی ها و هم پیمانانشان اینقدر دوام داشته باشد و حتی کار به جایی برسد که ارتش مردمی یمن در کنار هستههای مقاومت انصارا... مراکز نظامی و اقتصادی و صنعتی عربستان را با موشکهای پیشرفته مورد حمله قرار دهد و حتی به عملیات بازدارنده روی بیاورد. تصویر اولیهای که در برخی از رسانههای عربی حامی عربستان نقش بسته بود تصرف یک هفتهای یمن بود اما در شرایط کنونی آنچه که بیش از همه از سوی کارشناسان سیاسی و نظامی مورد توجه قرار میگیرد گیر کردن حاکمان سعودی در باتلاقی است که خود ایجاد کردهاند و تلاش برای رهایی از این مصیبت است. انصارا... یمن پس از سالها نبرد با متجاوزان سعودی و اماراتی اکنون به جایگاهی رسیده که به درستی میتوان آن را تثبیت اقتدار داخلی و منطقهای دانست.
پایگاه اینترنتی نشریه میدل ایست آی در گزارشی نوشت دستگاه اطلاعاتی امارات اعلام کرده است شمار حملاتی که از یمن ضد اهداف سعودی و در داخل خاک این کشور اتفاق میافتد از آنچه که ریاض میپذیرد و اعلام میشود بسیار بیشتر است. در گزارش دستگاه اطلاعاتی امارات فاش شده است دفاع هوایی عربستان سعودی در برابر حملات هوایی انصارا... آسیب پذیر است.
کامیابیهای مقاومت یمن البته تنها به مقوله نظامی محدود نمیشود بلکه در عرصه سیاسی و دیپلماتیک هم تلاشهای گسترده ای را انجام داده است. انصارا... از زمانی که پا گرفت از سوی برخی کشورهای عربی به عنوان گروهی شورشی تلقی شد اما در پی پیروزیهای نظامی این جریان، همان کشورهایی که حوثی ها را شورشی می نامیدند ناچار شدند که در تهران به همراه نمایندگان برخی از کشورهای اروپایی نشست چندجانبه ای را با فرستادگان سیاسی یمنی ها برگزار کنند. در اتفاق دیپلماتیک دیگری، ابراهیم الدیلمی به عنوان سفیر فوقالعاده یمن در تهران انتخاب شد. از همه مهمتر دیدار هیأت انصارا... با رهبر معظم انقلاب و تقدیم نامه سیدعبدالملک بدرالدین رهبر جنبش انصارا... به ایشان بود. این دیدار در فضای سیاسی بسیار مهم ارزیابی شد و نشانه محکمی از پیوندهای استراتژیک میان محور مقاومت یمن با جمهوری اسلامی ایران بود. افزایش اقتدار یمنیها هراس صهیونیستها را در پی داشت.
اسرائیل در گرداب تلاطمات سیاسی و امنیتی
دولت رژیم صهیونیستی و نتانیاهو در آستانه انتخابات پارلمانی تلاش داشتند كه شرایط را برای فشار به محور مقاومت در منطقه تنگتر كنند و با استفاده از این ترفند موقعیت خود را برای پیروزی در انتخابات آتی تقویت كنند. اما این دست و پا زدنهای انتخاباتی و نظامی كه البته از حمایت جان بولتون، مشاور ایرانستیز دونالد ترامپ در منطقه برخوردار بود با پاسخ قاطعانه حزبا... مواجه شد. از یك سو، حزبا... پاسخ محكمی به تجاوز پهپادی رژیم صهیونیستی به جنوب بیروت داد و از سوی دیگر پهپادهای صهیونیستها توسط حزبا... منهدم شدند و حتی محل سخنرانی نتانیاهو در اشدود نیز در معرض شلیك راكتهایی قرار گرفت كه از سوی حزبا... شلیك شد.
سفرهای دیپلماتیك نخستوزیر رژیم صهیونیستی بهویژه به روسیه و معطلی سه ساعته او برای ملاقات با پوتین نیز هیچ دستاوردی برای او نداشت. اكنون نتانیاهو و رژیم صهیونیستی در گردابی از تلاطمات اجتماعی، سیاسی و امنیتی قرار دارند و از سویی دیگر روز به روز هم بر اقتدار محور مقاومت افزوده میشود. از همین رو است كه مركز مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی با تكیه بر تحولات حال و آینده با تدوین گزارشی موقعیت این رژیم را بسیار نگرانكننده میداند. طبق ارزیابی ارائه شده، ثبات در سوریه و بازیابی توان تسلیحاتی این كشور با حمایت روسیه و همچنین حضور ایران در این كشور از جمله مهمترین تحولاتی است كه عرصه را برای رژیم صهیونیستی دشوار میكند و از آزادی عمل ارتش این رژیم در آسمان سوریه میكاهد و كارایی حملات گاه و بیگاه موشكی به این كشور را با چالش جدی مواجه میكند. طبق ارزیابی مركز مطالعات امنیتی ملی رژیم صهیونیستی، ابزارها و تجهیزات نظامی كه حزبا... در دو سال اخیر به آن دست یافته است و همچنین تلاش این جنبش برای افزایش دقت موشكها و تقویت قدرت سامانه پدافند هوایی خود و مجهز كردن آن به موشكهای دوربرد زمین به دریا، از اصلیترین نگرانیهای رژیم صهیونیستی به شمار میرود و با توجه به این نگرانیها، جبهه شمال از قابلیت بسیار بالایی برخوردار است. ولی در عین حال در سال ۲۰۱۹ امكان بروز جنگ در همه جبههها وجود دارد. علاوه بر این براساس گزارش دیگری كه از سوی مركز مطالعات راهبردی بگین -سادات
تهیه شده، رژیم صهیونیستی با تهدید گستردهای با ابعاد بیسابقه از جانب موشكها و راكتهای پیشرفته و بسیار دقیق روبهروست.
مقاومت فلسطین در برابر معامله قرن
در فلسطین و طی سالهای اخیر شاهد بازگشت قوی محور مقاومت و افزایش مناسبات با تهران همچنین تلاش برای ترمیم روابط با سوریه بودهایم. در طول سالیان اخیر بهخصوص بعد از اینکه توطئه ها علیه سوریه سرانجام خوبی برای توطئه گران نداشت و اوضاع در این کشور به نوعی به سمت تثبیت و بهبود قرارگفت نوعی تحول مثبت را در جریان مقاومت مشاهده کردیم و گروه های فلسطینی به این نتیجه رسیدند که در هر حال نظام سوریه ماندنی است، از سوی دیگر متوجه شدند که همبستگی و اتحاد بین اجزای مقاومت در منطقه می تواند فضا را کاملا به نفع آنها تغییر دهد. اجلاس اخیر منامه یعنی همان معامله قرن نیز باعث شد که گروههای فلسطینی و جریان مقاومت بیش از قبل به این نتیجه برسند که باید در مقابل جریان سازش ایستادگی کرد. از سوی دیگر پیروزیهای میدانی جریان مقاومت در مقابل داعش و خط و نشان نظامی و سیاسی ایران در مقابله با آمریکا شرایطی را فراهم کرد که در مجموع زمینه خوبی برای نزدیکی اجزای مقاومت به لحاظ استراتژیک فراهم شد. در بین گروه های فلسطینی، حماس پس از شکستهای متعدد طرحهای صلح در منطقه برای حل موضوع فلسطین به این نتیجه رسیده که تنها راه رسیدن به حقوق مردم این کشور مقاومت است، روی همین نگاه تلاش دارد تا سیاستها و راهبردهای خود را در نزدیکی به کشورهایی دنبال کند که از این روش حماس حمایت و پشتیبانی میکنند و ارتباط نزدیکی نیز با سوریه دارند. همچنین اظهارات پرشور اخیر سید حسن نصرا... و اعلان تبعیت کامل از رهبری، همچنین دیدارهای مسؤولان گروههای فلسطینی از جمله نایب رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه با رهبر انقلاب، همگی شاهدی از تحولات و گرایش بیشتر گروه های فلسطینی به سمت ایران است.
سیاستهای دوگانه پاکستان نسبت به مقاومت
دوری و نزدیکی ایران و پاکستان بههم همواره به وضعیت منطقه و جهان ارتباط داشته است، در عین حال میتوان گفت که پاکستان در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت سیاست خنثی و دوگانهای را در پیش داشته و سعی کرده است به نوعی توازنی را در مناسبات بین ایران و کشورهای عربی حفظ کند. سال گذشته و همزمان با روی کار آمدن عمران خان نخست وزیر پاکستان به نظر میرسید که روابط دو کشور رو به بهبود رفته و بیش از قبل مستحکمتر شود. یکی از موضوعاتی که عمران خان در ارتباط با ایران مایل به نوعی میانجیگری برای کاهش تنش ها بود مربوط به ایران و عربستان بود. در این ارتباط اگرچه عمران خان پیش از پیروزی در انتخابات گفته بود که تهران اولین مقصد سفرهای خارجی اوست اما در نهایت ابتدا به ریاض رفت که به نظر میرسد در مجموع با وجود برخی تحلیلها درباره دیدگاههای منطقهای عمرانخان، نگاه پاکستان به عربستان مثبتتر از نگاهش به ایران است. در ارتباط با دلایل چنین گرایشی از سوی پاکستان نسبت به عربستان، پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل پاکستان به جام جم میگوید: «تعداد زیادی از کارگران و نیروی کار پاکستان در حوزه کشورهای خلیجفارس از جمله عربستان مشغول کار هستند. همچنین بخشی از نیروهای ارتش پاکستان در کشورهای عربی از جمله عربستان بوده و با این کشورها همکاری امنیتی دارند. کمک های مالی و اقتصادی عربستان به پاکستان از دیگر موضوعاتی است که موجب نزدیکی این کشور با عربستان است چرا که آمریکا بعد از روی کار آمدن عمرانخان کمک های مالی خود را به پاکستان قطع کرد و در مقابل عربستان وعده کمک به این کشور را داد.»
جدای از موضوع عربستان، پاکستان بهدنبال این است که در قبال برخی کشورهای منطقه از جمله سوریه؛ به نوعی در هماهنگی با ایران باشد، به این معنی که این کشور در سوریه نیز در مقابل مخالفانی که بهدنبال سرنگونی بشار اسد بودند از دولت مرکزی این کشور حمایت کرد اما در عین حال به نظر میرسد نگاه پاکستان به محور مقاومت با نگاهی که ایران به این محور دارد تفاوتهای بسیار زیادی دارد.
از سوی دیگر به نظر می رسد دولت، نقش چندانی در سیاست خارجی پاکستان نداشته و اساسا ارتش تعیینکننده است و دولت ها تاثیر چندانی در جهتگیریهای خارجی پاکستان ندارند.
گسترش روابط اقتصادی ایران و اوراسیا
روابط سیاسی و اقتصادی ایران با همسایگان شمالی به خصوص روسیه، در سالهای اخیر بهبود قابل ملاحظهای پیدا كرده است. تحریمهایی كه اروپا و آمریكا از پنج سال پیش علیه روسیه وضع كردند، نقش كاتالیزور را در بهبود روابط ایران و منطقه اوراسیا ایفا و شرایط را برای همكاری ایران با همسایگان شمالی با سرعت زیادی مهیا كرد. مناقشات بین روسیه و غرب بر سر موضوع اوكراین، نقطه آغاز تحریمهای غرب علیه روسیه بود. این تحریمها كه با وضع محدودیتهای مالی و مسافرتی علیه برخی اتباع روسی آغاز شد، طی چند ماه محدودیتهای سرمایهگذاری و هرگونه همكاری در حوزه انرژی و نیز بانكی روسیه افزایش یافت. اما اقتصاد قدرتمند روسیه توانست با ابتكاراتی در مقابل این تحریمها مقاومت كند، ضمن آن كه شرایط را برای اقدامات متقابل روسیه در برابر تحریمها فراهم كرد. مثلا كاهش وابستگی به دلار و یورو در تجارت خارجی با انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه و كاهش وابستگی به زیرساختهای تبادلات بانكی بینالمللی كه تحت سیطره آمریكاست، اقداماتی بود كه روسها اتخاذ كردند.
مجموع این اتفاقات، موجب افزایش همكاری تجاری و سیاسی ایران با روسیه شد و بهتدریج این همكاری تجاری به یك همكاری استراتژیك هم تبدیل شد كه در جنگ با داعش در سوریه به اوج خود رسید.
علاوه بر آن، روسها از ایران برای حضور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا هم دعوت كردند تا بزرگترین توافق تجاری تاریخ ایران با این اتحادیه وضع شود. اتحادیه اوراسیا شامل پنج كشور روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، بلاروس و ارمنستان است كه در سال 2014 تشكیل و یكسال بعد به صورت رسمی آغاز به فعالیت كرد. ظرفیت بازار اوراسیا برای واردات كالاهای ایرانی بسیار بالاست، اما براساس گزارش سازمان توسعه تجارت، میزان تراز تجاری بین ایران و كشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۱۷ فقط 2درصد كل مبادلات بازرگانی ایران را شامل میشد. اگر كشورمان بتواند همكاری خود را با این اتحادیه افزایش دهد، میتواند تا 10درصد مبادلات این بازار را تصاحب كند و بهراحتی حدود هشت میلیارد دلار عایدی از این راه داشته باشد. این در حالی است كه میزان صادرات نفت ایران به اروپا بسیار كمتر از این رقم است، بنابراین به نوعی میتوان گفت عواید پیوستن ایران به این اتحادیه از عواید تجارت با اروپا در قالب برجام و اینستكس بسیار مهمتر است.
ایران در سال ۱۳۹۵ به كمیسیون اقتصادی اتحادیه اوراسیا پیشنهاد ایجاد یك منطقه آزاد تجاری میان ایران و این اتحادیه را مطرح كرد؛ پیشنهادی كه از جانب اعضای آن نیز مورد استقبال قرار گرفت و طی دو سال مذاكرات متعدد و ارزیابی كمی و كیفی اقلام و میزان تعرفه ترجیحی آنها، بالاخره این موافقتنامه در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ در شهر آستانه قزاقستان به امضا رسید و در تابستان سال جاری این موافقتنامه به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران رسید و قرار است از آبانماه اجرایی شود.
چرخش ترکیه
ترکیه طی چند سال اخیر و پس از چالشهایی که یکی دو سال گذشته با غربی ها داشت از سیاستهای یک بام و دوهوای اروپا و آمریکا ناامید شد و چرخش قابل توجهی در سیاست های خود نسبت به غرب ایجاد کرد که از مهمترین تاثیرات این چرخش می توان به نزدیکی این کشور به محور ایران و روسیه اشاره کرد. این در حالی است که ترکیه در سالهای ابتدایی بحران سوریه، تمام عزم خود را برای سرنگونی دولت اسد جزم کرده بود اما پس از ناکامی در پیشبرد سیاستهای خود و اطمینان از اینکه نخواهد توانست دولت سوریه را ساقط کند به محور مقاومت نزدیک شد و تصمیم گرفت با کشورهای ایران و روسیه همکاری کند.
تغییر رویه ترکیه در سیاستهای منطقهای خود مورد توجه رسانهها و تحلیلگران مسائل بین المللی قرار گرفت که البته در یکی دو سال گذشته سناریوهای مختلفی نیز در مورد علت این نزدیکی عملگرایانه ترکیه به ایران و روسیه مطرح شد، اینکه آیا ترکیه در عرصه واقع هم به این نتیجه رسیده است که بعد از سالها قرار گرفتن در جبهه غرب و حضور در قامت متحد استراتژیک آمریکا و اروپا، در راهبرد کلان خود تجدید نظر کرده یا اینکه این تغییر رویه صرفاً تغییری تاکتیکی است با هدفِ اعمال فشار بر غرب و ناتو برای گرفتن امتیازهای بیشتر؟