قتل پسر بچه در حمام
در این ستون زندگی قاتلان معروف ایران که سرنوشتی جز چوبه دار نداشتند، به نوعی از زبان خودشان و بر اساس اعترافاتشان در دادگاه مرور میشود . زن جوانی که به خاطر عصبانیت، پسر بچهای را قربانی خشم خود کرده بود ،مجرمی است که این هفته سراغش رفتهایم.
تیر ماه 95 بود. همه چیز در عرض چند دقیقه اتفاق افتاد و من را پای چوبه دار کشاند. چند وقت قبل از قتل متوجه شدم خانواده ای برای نگهداری مادرشان در کلاردشت به دنبال پرستاری هستند. برای کار به آنها مراجعه کردم و قبول کردند در خانه شان کار کنم. در گوشه حیاط، خانه ای به من دادند. روز حادثه نوه پیرزن شیطنت کرد و من عصبانی او را تعقیب کردم. پسرک به داخل حمام رفت و وقتی مرا رو به روی خودش دید، شروع به داد و فریاد کرد. دستانم را جلوی دهانش گرفتم و وقتی به خودم آمدم ، بدنش شل شد و روی زمین افتاد. خیلی ترسیدم. چند بار او را صدا کردم اما مرده بود. کسی در آن حوالی نبود. به سرعت جسد را لای پارچهای پیچیده و درفرصتی مناسب آن را به داخل رودخانه انداختم. چون لباسهایم خونی شده بود بعد از بازگشت به خانه آنها را درآورده و به حمام رفتم. لباس ها را داخل کیسهای سیاه رنگ گذاشتم و نیمه شب آن را نیز به داخل رودخانه انداختم تا اثری باقی نماند.در آن لحظه کسی نبود اما شب که میخواستم لباس هایم را ببرم داخل رودخانه بیندازم پدر بردیا مرا دید ودرباره کیسه پرسید. من هم گفتم زباله است. باورکنید دچار جنون شده بودم. شاید در شرایط عادی هرگز این کار را نمیکردم.
پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان مازندران با درخواست پدر و مادر پسر بچه به قصاص محکوم شدم. این حکم در دیوان عالی تائید شد . هرچه برای جلب رضایت تلاش کردم بی فایده بود و سرانجام 26 تیر امسال حکم اعدامم در زندان اجرا شد.
پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان مازندران با درخواست پدر و مادر پسر بچه به قصاص محکوم شدم. این حکم در دیوان عالی تائید شد . هرچه برای جلب رضایت تلاش کردم بی فایده بود و سرانجام 26 تیر امسال حکم اعدامم در زندان اجرا شد.