نسخه Pdf

صفرنامه

«سفرنامه با صاد» سفرنامه‌ای منظوم از زیارت اربعین است

صفرنامه

سیف‌الله نجاریان / روزنامه‌نگار

 حرف از شعر و شاعری كه می‌شود اغلب یاد حافظ و فردوسی و سعدی و مولوی می‌افتند و اگر خیلی آوانگارد باشند اسم چندتایی از شاعران نوپرداز معاصر را می‌برند. مثلا فروغ فرخزاد یا سهراب سپهری! عاشقانه‌ها هم كه معمولا در صدر جدول توجه مخاطبان شعر فارسی هستند و اصولا شعر فارسی است و عاشقانه‌هایش. مثلا حسین منزوی كه او را سلطان غزل می‌خوانند یا محمدعلی بهمنی كه تغزل‌هایش دل را می‌برد و عقل را زایل می‌كند و دهان را می‌بندد و دل را پرواز می‌دهد. برای همین وقتی حرف از شعر می‌شود اول دفتر عشق و عاشقی باز می‌شود و بعد شاعر و شعر بودن سروده‌هایش مطرح می‌شود. اینهایی كه گفتم تصور عمومی است و چه قاضی و داوری بهتر از مردم؟ مردم می‌توانند با انتخاب یك نفر او را اوج ببرند و همان مردم با گرفتن نگاهشان كسی را از اوج به قعر بیاورند. برای همین وقتی نام فروغ یا سهراب یا منزوی و بهمنی برده می‌شود بی‌درنگ اشعاری زمزمه می‌شود كه وجه عاشقانه آنها پررنگ است.
حالا یك شاعر جوان هم عاشقانه‌هایش را برای خوانندگانش در قالب نیمایی سروده و در كتابی با عنوان «سفرنامه با صاد» منتشر كرده است. عاشقانه‌هایی كه متفاوت از عاشقانه‌های منزوی و فروغ و بهمنی هستند و عشقی در آن دیده می‌شود كه خواننده را مجذوب خود می‌كند. شاید این شاعر جوان به پای بزرگان شعر معاصر نرسد و قیاس اشعارش با قله‌های شعر امروز از پایه غلط باشد ولی او تلاش كرده مشاهداتش را در قالب شعر برای خوانندگان بریزد و آنها را در سفری روحانی شریك كند تا بعد منزل معنای خود را از دست بدهد. سیدمهدی موسوی با اشعارش در این مجموعه خواننده را گام به گام با زائران اربعین حسینی پیش می‌برد تا او را به قبله دل‌ها برساند.
بهتر است در ازای هر قدم
كشف شاعرانه‌ای
نذرِ كفشداری حرم كنم
سینه سرخ‌ها یكی‌یكی
لانه می‌كنند
در میان كفش‌ها و من
این درنگ‌های شاعرانه را مرور می‌كنم
شاعر در این مجموعه تصاویری را به خواننده نشان می‌دهد كه اگر خودش تجربه این سفر را داشته باشد، با آنها همذات‌پنداری خواهد كرد و آنهایی كه تجربه این سفر را نداشته‌اند حسی وصف‌نشدنی را تجربه می‌كنند. موسوی در این مجموعه تلاش می‌كند از زبان یك زائر اتفاقات را بازگو كند، بر همین اساس مواجهه او با اتفاقات از همین زاویه است و نقشی جز نقش راوی در شعر ندارد.
شاعر از ترفند پیوند زدن اتفاقات و مشاهداتش در امروز با عاشورای سال ۶۱ بهره برده و بارها از این روش روضه‌اش شاعرانه برای خواننده نقل كرده است.
مرد عاشقی
پابه‌پای جاده می‌رود
از خودم سوال می‌كنم:
«چتر او كجاست؟»
ناگهان
هر دو آستین او میان بادها
به هر طرف كشیده می‌شود
با سوال دیگری به خود جواب می‌دهم:
«با كدام دست؟»
   
می‌روم به عمق ماجرا
پهلوان لشكری به روی اسب
مشك آب بر دهان
وای اگر...»
قالبی كه شاعر برای بیان روایتش از سفر اربعین انتخاب كرده با زبانی كه در این قالب به خدمت گرفته همخوانی نزدیكی دارد و خواننده ارتباط تنگاتنگی با قطعات این كتاب برقرار می‌كند و این نقطه قوت بزرگی برای این كتاب است.
سیدمهدی موسوی در «سفرنامه باد صاد» منزل به‌منزل با اشعارش خواننده را به موقف نهایی نزدیك می‌كند. او با اشعارش می‌كوشد تصویری شاعرانه از این حماسه به نمایش بگذارد، تصویری كه عاطفه در آن موج می‌زند و خواننده خود را در میان این همایش بزرگ حس می‌كند. این كتاب تجربه‌ای تكرارنشدنی از یك اتفاق مهم است. همان‌طور كه این حركت یك حماسه بزرگ است شاعر نیز از این مساله غافل نبوده و سعی كرده آن را در اشعارش بازتاب دهد به همین خاطر اشعار این كتاب از منظر حماسی نیز در خور توجه بوده و خواننده می‌تواند از این منظر نیز با آنها ارتباط برقرار كند.
پابرهنه با عصای چوبی بلند
رو به گنبد حرم، ادای احترام می‌كند
بغض در گلوی او شكست
قطره‌های اشك
بر صلیب روی سینه‌اش نشست
ساعت دلش
با چهار عقربه تپید
رفت و در میان ازدحام جمع
گوشه ضریح را گرفت
دامنِ حقیقتِ مسیح را ...
   
یاد جان‌فشانی وهب بخیر 
ضمیمه کلیک