محمد دلاوری، مجری برنامه «منِ او» از ویژگیهای کار جدیدش میگوید
سفر به قلب عشیرهها
محمد دلاوری مجری، خبرنگار و نویسنده است. مخاطب تلویزیون او را بیشتر با اجرای برنامه «صرفا جهت اطلاع» كه پنجشنبهشبها در اخبار ۲۰ و 30 دقیقه شبكه دو سیما روی آنتن میرفت، میشناسد. دلاوری در این سالها اجرای برنامههای اقتصادی «توقف ممنوع» و «پایش» را نیز بهعهده داشته است. او در اسفند ۹۷ به همراه احسان علیخانی، رضا رشیدپور و رامبد جوان در جشنواره تلویزیونی جامجم به عنوان مجریان برتر انتخاب شدند. از مستندهای ساخته شده توسط دلاوری میتوان به مجموعه مستندهای «انقلاب جنسی»، كه توانست ركورد فروش مستند را در فضای مجازی بشكند و «متولد اورشلیم» اشاره كرد. ویژه برنامه «منِ او» به تهیهكنندگی حمید مراوندی، كارگردانی محمدهادی نعمتاللهی كه از ۲۱ مهر تا شام اربعین به مدت هفت شب در ساعت ۱۹ و 45دقیقه از استودیوی زنده بینالحرمین روی آنتن شبكه یك سیما رفت، تازهترین فعالیت دلاوری است. با او درباره اجرای متفاوت برنامه «منِ او» و تجربههای جالبی كه در مسیر پیادهروی اربعین داشته است، گفتو گویی داشتیم كه در ادامه میخوانید.
پیشنهاد اجرای برنامه «مناو» از طرف حمید مراوندی به من داده شد. مراوندی، تهیهكنندهای خوشذوق و خوشنام است و میل اصلی من بر این است كه هر كاری به من پیشنهاد بدهد، بپذیرم؛ به ویژه این كه شنیدم كارگردان این برنامه هادی نعمتا... و نویسنده آن رضا محبی است و این دو نفر به همراه حمید مراوندی مثلثی را تشكیل میدهند كه به شكل مرگباری دوست داشتنی است. من هم به دلیل علاقهمندی به كاركردن با این گروه پیشنهاد اجرای این برنامه را پذیرفتم. «مناو» از دید من به عنوان برنامه مناسبتی تعریف نمیشد. ما در بستر یكرویداد معارفی و مذهبی كاری جامعهشناسانه و مردمشناسانه میكردیم. در برنامه كمترین میزان حرف مذهبی را داشتیم، چراكه نه من تخصصش را دارم و نه برنامه اقتضا میكرد. علاوهبر آن برنامههای مناسبتی و معارفی بسیاری هم از تلویزیون پخش میشود كه به همه آنها خدا قوت میگویم اما این برنامه مانند یك برنامه مناسبتی نبود كه اگر اینچنین بود، من اجرای آن را نمیپذیرفتم.
تجربه بسیار مهم این كار همراهی با یكی از بزرگترین پیادهرویهای تاریخ جهان بود و علاوه بر آن تماشا و لمس این كه چه طبقهای از آدمها این برنامه را شكل میدهند، عقیدهای كه در حین این رویداد درحال شكل گرفتن است و اینكه این رویداد در حال بزرگ شدن است و این بزرگ شدن با چه فرآیندی اتفاق میافتد، اتفاق بسیار مهمی بود.
فضای مستندگونه این برنامه دلیلی برای رغبت به حضورتان در من او بود؟
پذیرفتن اجرای برنامه «مناو» دلایل متعددی داشت. یكی این كه من بهشدت اهل سفر هستم و پیشنهاد سفر را راحت میپذیرم بهویژه اگر پیشنهاد سفر به مناطقی كه تا به حال نرفتهام یا تماشای پدیدههایی كه كمتر دیده باشم. با وجود این كه بارها به كشور عراق سفر كرده بودم اما این اتفاق در ایام اربعین نیفتاده بود. پیشنهاد شروع سفر از جنوب عراق و استانهای ناصریه و سمائه به جای مسیر كلاسیكی كه بیشتر ایرانیها برای پیادهروی اربعین از آن استفاده میكنند برای من جالب بود و فرصتی را فراهم كرد تا به قلب عشیرهها و روستاهای عراقی سفر كنم و مستند بسازم. علاوه برآن مستندسازی به تنهایی برای من بسیار جذاب بود و درنهایت تمام این جذابیتها مثل تیم خوب، موضوع و گونه برنامهسازی جالب باعث شد تا پیشنهاد اجرای این برنامه را با اشتیاق بپذیرم.
تجربه اولین پیادهروی اربعین به لحاظ حسی، مذهبی، كاری و ... چطور بود؟
من از این سفر بسیار لذت بردم و با گروه خیلی خوبی كار كردم كه به لحاظ برنامهریزی، انرژی و توانایی در تولید برنامه خوب بودند و برنامه بدون مشكل پیش رفت. خودم هم خیلی به فضای برنامه و تفاوتها و تجربههای جذابی كه داشتیم علاقهمند بودم. كسانی هم كه فقط با هدف پیادهروی اربعین سفر میكنند بعد از بازگشت میگویند: «این یك پیادهروی دوستداشتنی است و انرژی فوقالعاده خوبی دارد» و من چندبرابر اینها را تجربه كردم.
مردم ایران و عراق چقدر به لحاظ فرهنگی و اعتقادی به هم نزدیك هستند؟
در كنار پدیدهای به این وسعت وبزرگی، هزاران رویداد اجتماعی نیز درحال رخ دادن است. به طور مثال میان ملتها پیوند و دوستی بیشتری ایجاد میشود، آدمها باهم رفاقت میكنند، خانواده در كنارش شكل میگیرد و مجموع اینها جذاب و دیدنی است و هركسی دوست دارد خودش را در میان این به اصطلاح رودهایی كه به دریا میرسند رها كند.
چندین سال است كه برنامههای مختلفی ویژه این ایام روی آنتن تلویزیون میرود؛ «مناو» چه ویژگیهای جدیدی به این سبك از برنامهسازی اضافه كرد؟
به طور كلی ساخت برنامههای مناسبتی در تلویزیون در قالب شناختهشدهای انجام میشود و میتوان حدس زد كه چه ساختاری دارد و هیچ اصل غافلگیركنندهای در آنها نیست. البته من همه برنامههای مناسبتی تلویزیون را ندیدهام كه به تحلیل درستی هم برسم ولی تا آنجا كه بازخوردهای بینندهها را دیدم، میگفتند: «این مدل رایج در برنامههای مناسبتی را به قدر كفایت دیدهایم» و خواستار اتفاق جدیدی بودند. من دوست ندارم خودم بگویم كار جدیدی انجام دادهایم یا اتفاق نویی را رقم زدهایم؛ خوب است كه بینندهها، تحلیلگران و منتقدان بگویند چنین شد یا نه؟ كه البته تلاش ما بر این بود كه این اتفاق بیفتد اما بینندههای من او زمانی كه با ما تماس میگرفتند، عنوان میكردند كه این برنامه اتفاق جدیدی بود و برایشان جذابیت داشت.
چنین برنامههایی كه البته نام مناسبتی را هم یدك میكشند برای همین ایام كفایت میكنند یا ظرفیت ادامه آنها در طول ایام سال وجود دارد ؟
همان طور كه گفتم این برنامه مناسبتی نبود و یك برنامه تحلیلی در كنار پدیدهای بود كه ما از آن به عنوان یك مناسبت یاد میكنیم. تمام رخدادهای مذهبی ما وجوه متعددی دارند كه كمتر به آنها پرداخته میشود؛ مثلا ما همیشه به واقعه كربلا به عنوان یك مرثیه نگاه میكنیم، در حالی كه در كنار این واقعه هزاران پدیده اجتماعی رقم خورده كه نادیده گرفته میشود. در طول سال باید این اتفاق بیفتد كه جز عزاداری و مرثیهسرایی، هزاران رخداد دیگر در كنار وقایع مذهبی شكل گیرد.