ضرورت بازخوانی رسالت جریان دانشجویی
همواره آن نگاه آرمانی و توقعی كه از جنبش دانشجویی انتظار میرود نگاه عدالتخواهانه به همه مسائل موجود در جامعه بوده است؛ چرا كه تشكلهای دانشجویی از رهگذر همین نگاه، پیگیری اولویتهای نظام را به صورت محسوس و ملموس و نه صرفا در حرف و سخن، در راس فعالیتهای خود قرار میدهند.
بهصراحت میتوان گفت كارایی و تاثیرگذاری كه جریان دانشجویی میتواند در مبارزه با فساد، تبعیض، استكبارستیزی، اشرافیت و... داشته باشد را حتی بسیاری از نهادها یا مجموعههای دیگر نمیتوانند داشته باشند، چرا كه حریت جریان دانشجویی همان چیزی است كه نقطه تمایز آن با مجموعههای دیگر به حساب میآید.
لذا آن هنگام كه جریان دانشجویی چوب حراج به حریت و استقلال خود میزند، دیگر نمیتوان توقع تاثیرگذاری و گفتمانسازی را در مبارزه با مفاسد و پیگیری مطالبات مردم بدون نگاه كاسبكارانه از آنها داشت. جریان دانشجویی باید در مورد هویت واقعی و رسالت حقیقی خودش یك بازخوانی داشته باشد تا بتوان آسیبشناسی از درون داشت و ببینیم آیا با این روند میتوان تأثیرگذار بود یا اینكه یك زمینبازی برای جریان دانشجویی ایجاد شده و فقط باید در آن بازی كند.
جنبش دانشجویی اگر خواهان آن است كه به عنوان جریانی محافظهكار، بیخاصیت و منفعل شناخته نشود باید همواره نسبت به آینده كشور و جریانات و فضای اجتماعی وسیاسی احساس مسؤولیت و اعلام موضع كند و عملكرد خود را مطابق با اعلام مواضعش پیش ببرد، لذا در همین خصوص باید همواره بكوشد تریبون همیشگی و صدای رسای مطالبات و دغدغههای مردم باشد.
جریان دانشجویی با توجه به آرمانها و كارایی خود میتواند در انتقال مطالبات مردمی به مسؤولان و تحلیل و نقدهای كارشناسی شده نسبت به وضعیت جامعه و مردم نقش موثری ایفا كند.
این جریان برای موفقیت در پیشبرد مطالبات مردم، راهی جز مسیر حریت و نمایندگی مستقیم و واقعی اعتراضات و مطالبات اقشار گوناگون ندارد. حال این نمایندگی به تناسب شرایط و موضوع، هم میتواند در قالب حضور میدانی باشد، هم در قالب گفتمانسازیها و تشكیل بسترهای مناسب جهت انتقال پیام قشر مدنظر به حاكمیت.
متعاقبا با وجود چنین فضاسازی، نگرانی همیشگی برای تفكیك مردم از كسانی كه همواره سعی در انحراف مطالبات مردم دارند، برطرف شده و صدای مطالبات به حق مردم راحتتر به گوش میرسد.