آبی بر آتش بی‌دود

كتابخانه و موزه زنده یاد نادر ابراهیمی بالاخره در خانه شعر و ادبیات افتتاح می‌شود

آبی بر آتش بی‌دود

زنی كه «چهل نامه كوتاه به همسرم» خطاب به او نوشته شده و بیشتر از یك دهه است همسرش به سفری دور و دراز رفته، حالا دارد به آرزویش می‌رسد. قرار است كتابخانه و موزه‌ نادر ابراهیمی بالاخره گشایش یابد و او همه یادگاری‌های همسرش را در این كتابخانه به امانت بسپارد و احتمالا روزی روزگاری كه قرار است به همسفر سالیان سالش بپیوندد، آسوده خاطر باشد. بنیاد نادر ابراهیمی، كتابخانه یا موزه، هر چه نامش را بگذاریم، جایی است برای ثبت و نمایش تمام یادگاری‌های این مرد بزرگ ادبیات و هنر ایران. عجیب است چنین اتفاقی این‌قدر دیر و این‌قدر دشوار رخ می‌دهد؛ نامداران هنر و ادبیات در تمام جهان موزه‌ای دارند و كتابخانه‌ای برای بازدید عموم از آثار و یادگاری‌هایشان مثل چاپلین، ملویل، همینگوی، ایبسن، مارك تواین و خیلی‌های دیگر. برای نادر ابراهیمی هم بالاخره باید روزی این اتفاق می‌افتاد و باید خوشحال بود كه بالاخره دلشكستگی‌های همسرش پایان می‌یابد و این فرصت برای دوستداران نادر ابراهیمی فراهم می‌شود كه بیشتر با او آشنا شوند.

 همسر نادر ابراهیمی برای كتابخانه و موزه نادر چه كرد؟
یك عاشقانه آتشین

دو سال مداوم را به نامه‌نگاری گذراند؛ صحبت از نادر ابراهیمی و نامه‌هایی نیست كه برای همسرش می‌نوشت. حرف از فرزانه منصوری است كه برای تاسیس یك كتابخانه به نام نادر به هر مسؤولی كه لازم بود نامه نوشت و دو سال پی‌در پی درخواست می‌كرد فضایی به كتاب‌ها، آثار و یادگاری‌های نادر ابراهیمی اختصاص پیدا كند.
اوایل سال گذشته از بدقولی‌ها و ناهماهنگی‌ها چنان به تنگ آمد كه زبان به گلایه گشود؛ گلایه‌ای سخت معترضانه و ویرانگر. گفته بود اگر موفق به دایر كردن كتابخانه و موزه نادر نشود، تمام كتاب‌های همسرش را وسط خیاط خانه آتش می‌زند.
پیش از اینها قرار بود بنیاد نادر ابراهیمی تاسیس شود كه آن هم بعد از سال‌ها دوندگی به نتیجه نرسید. همسرش به روزنامه ایران گفته بود: بنیاد را رها كردیم. بعد از دو سه سال برو و بیا گفتند می‌توانی بنیادی داشته باشی، اما به مشكل مكان برخوردیم و نامه‌نگاری ما برای دریافت مكانی به منظور تأسیس بنیاد به نتیجه نرسید.
وقتی دایر كردن یك بنیاد به بن‌بست رسید، فرزانه منصوری تصمیم گرفت كتابخانه و موزه‌ای به نام نادر تاسیس كند، چرا كه حداقل 5000 عنوان كتاب از نادر ابراهیمی به یادگار مانده كه ارزش دارد در معرض استفاده و بازدید عموم قرار بگیرد.
آخرین تلاش‌ها حكایت از آن داشت كه قرار است محل كوچكی در پارك شفق به كتابخانه نادر اختصاص پیدا كند كه البته این یكی هم گرفتار نامه‌نگاری‌های اداری شد. گویی تقدیر نادر ابراهیمی قرابتی خواسته و ناخواسته با نامه‌ها داشته، اما این نامه‌ها كجا و عاشقانه‌های نادر ابراهیمی كجا.


كتابخانه و موزه نادر كی و كجا گشایش پیدا می‌كند؟
بار دیگر شهری كه دوست می‌داشت

بعد از دو سال تلاش، بالاخره بر آتش ناامیدی فرزانه منصوری آبی فشانده شده و گویی قرار است كتابخانه و موزه نادر ابراهیمی رونمایی شود. این خانه موزه در خانه شعر و ادبیات برپا می‌شود و قرار است روز جمعه 13 دی ماه مراسم گشایش آن برگزار شود.
بسیاری از خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها به نقل از اداره ارتباطات و امور بین‌الملل شركت نوسازی عباس‌آباد و البته به اشتباه نوشته‌اند 13 آذر كتابخانه و موزه نادرابراهیمی افتتاح می‌شود؛ اما منظور پایان همین هفته است و روز 13 دی ماه كه قرار است مراسمی با حضور رئیس سازمان سینمایی، رئیس كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی، كارگردانان، نویسندگان، شاعران و اعضای شورای اسلامی شهر تهران برای گشایش این كتابخانه و موزه در ساعت 17 و 30 دقیقه برگزار شود.
خانه شعر و ادبیات كتابخانه و موزه زنده یاد نادر ابراهیمی، داستان نویس، مترجم و پژوهشگر را افتتاح می‌كند و 5000‌جلد كتابی كه هنوز در كتابخانه شخصی نادر ابراهیمی قرار دارد، به این كتابخانه و موزه منتقل خواهد شد.
فرزانه منصوری كتاب‌ها را به خانه شعر و ادبیات تحویل داده و همین طور لوازم شخصی او را از جمله دستنوشته‌ها، لوازم كوهنوردی و جوایز متعدد كسب شده كه تمامی آنها در موزه خانه شعر و ادبیات در معرض دید علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
خانه شعر و ادبیات از مراكز تحت پوشش منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد است كه استادان، نویسندگان، شاعران، ترانه‌سرایان و فعالان حوزه ادبی كشور در آن گرد‌هم می‌آیند و برگزاری كلاس‌های آموزشی، برپایی شب‌شعر، بزرگداشت ادبی كشور و نكوداشت مفاخر برجسته از ماموریت‌های این خانه است. اینجا سرمنزل همه دارایی‌های ملموس نادر ابراهیمی است كه از جمعه در دسترس همه ما خواهد بود.




درباره نادر ابراهیمی چه می‌دانید؟
همه هنرهای ابوالمشاغل

اگر كسی چند كتاب و فقط چند كتاب در زندگی خوانده باشد احتمالا یكی از آنها «یك عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی است؛ حتی اگر این یكی را هم نخوانده باشد حتما كلی جمله قصار از او این طرف و آن طرف، پشت كامیون و در دفتر خاطرات یا در كانال‌ها و گروه‌های اینترنتی خوانده است.
نادر ابراهیمی، نویسنده‌ای است با هزاران تعبیر زیبا و جملات تاثیرگذار كه دلت می‌خواهد تك‌تك آنها را به خاطر سپرده باشی و هر جایی كه شد از آنها بهره بگیری. آنقدر عاشقانه‌های او زیبا هستند كه عاشق نو رسته‌ای، نیست كه خوشه‌ای از این خرمن برنداشته باشد. اما این نامه‌ها و قصه‌های عاشقانه همه وقتی نوشته شده‌اند كه نادر مرد خانواده شده بود و زندگی مشترك را تجربه می‌كرد بدون این كه از مسیر عشق و عاشقی‌های مرسوم به زیر سقف مشترك رفته باشد. او مثل بسیاری از مردان زمانه خودش رسمی و سنتی با همسرش آشنا شده و ازدواج كرده بود و بسیاری از آثارش را زمانی نوشته بود كه همسر بود و نیز پدر خانواده.
نادر ابراهیمی فقط نویسنده نبود؛ كتاب‌هایی مثل آتش بدون دود، یك عاشقانه آرام، صوفیانه‌ها و عارفانه‌ها، حكایت آن عاشقانه‌ها، چهل نامه كوتاه به همسرم، بار دیگر شهری كه دوست می‌داشتم،ابن مشغله و ابوالمشاغل فقط بخشی از آثار اوست. ابراهیمی فیلمساز بوده، ترانه‌سرا، مترجم و نیز روزنامه‌نگار. نقاشی هم می‌كشیده... روزگاری بود كه همسرش لباس می‌دوخت، او روی آنها نقاشی می‌كشید و در خیابان می‌فروختند.
قدیمی‌ترها آثار تصویری او را به یاد دارند؛ سریال «آتش بدون دود» را كه بر اساس رمان خودش ساخته بود و هر چهارشنبه كه پخش می‌شد، خیلی‌ها را از دور و نزدیك جمع می‌كرد در خانه فامیل یا خویشاوندی كه تلویزیون داشت و دور هم می‌نشستند به تماشا.
نادر ابراهیمی از اندك نویسندگان روزگار ماست كه هم در سینما و هم در ادبیات به شهرت و محبوبیت دست یافته و در هر دو عرصه توانا ظاهر شده بود. اما همه‌اش این نیست. ابراهیمی كتاب‌های بسیاری دارد برای كودكان و نوجوانان كه مجموعه ایران را عزیز بداریم، قلب كوچكم را به چه كسی هدیه بدهم؟، حكایت دو درخت خرما، مجموعه قصه‌های انقلاب برای كودكان، دور از خانه و كلاغ‌ها برخی از این آثار هستند.
نمایشنامه و فیلمنامه هم در آثار نادر ابراهیمی هست مثل اجازه هست آقای برشت و صدای صحرا.