وقتی یك تیم می‌بازد معمولا مربی مقصر اصلی شكست به حساب می‌آید. حمید استیلی هم به خاطر حذف تیم‌ملی امید از رقابت‌های مقدماتی المپیك، تبدیل به یك سیبل شده است. خیلی‌ها به مكانیزم ورود او به تیم ملی امید ایراد می‌گیرند. می‌گویند او همه را پس زد تا خودش سرمربی تیم ملی امید شود.
وقتی در این باره از استیلی می‌پرسیم، صحبت‌هایش آغاز می‌شود؛
 كسی را  كنار نزدم
هرگز این‌طور نبود كه بخواهم كسی را كنار بزنم تا خودم سرمربی تیم ملی شوم. قبل از این‌كه كرانچار و فرهاد مجیدی سرمربی تیم ملی شوند به من گفتند سرمربی شو. خودم قبول نكردم. گفتم با گزینه‌های دیگر صحبت كنید. من ترجیح می‌دهم مدیر تیم و مدیر فنی باقی بمانم تا این‌كه بخواهم سرمربی شوم. از شما خواهش می‌كنم خودتان با اعضای كمیته فنی فدراسیون فوتبال تماس بگیرید و از آنها سوال كنید. من نمی‌خواستم سرمربی تیم ملی شوم. وقتی فرهاد مجیدی رفت كه البته من هم دوست نداشتم این اتفاق بیفتد، كمیته فنی به من گفت دیگر كسی نیست و باید خودت قبول مسؤولیت كنی.
 چاره‌ای نداشتم
یكجورهایی چاره‌ای دیگر نداشتم. تیم ملی كشورم بود. ما قبل از این‌كه مجیدی را انتخاب كنیم، با گزینه‌های زیادی صحبت كردیم. از قلعه نویی بگیرید تا ... خیلی از آنها نیامدند. دلیل هم داشتند. به هر حال در تیم باشگاهی خود قرارداد داشتند یا در این شرایط نمی‌آیند. فرهاد مجیدی هم كه رفت، دیگر كسی نبود و اگر من مسؤولیت قبول نمی‌كردم چه می‌شد؟ باور می‌كنید در دو سالی كه بودم، یك ریال از فدراسیون فوتبال پول نگرفتم. همین الان تماس بگیرید و بپرسید. اگر یك ریال به من داده بودند.
 كمیته فنی تصمیم گرفت
من دوست داشتم فرهاد مجیدی بماند و كارش را كند. كمیته فنی درباره كادر مجیدی تصمیم گرفت. آنها گفتند یك نفر بیاید و به كادر اضافه شود. فرهاد مجیدی اما موافقت نكرد و از تیم امید رفت. دوست ندارم درباره این مساله حرف بزنم چون فرهاد از دوستان نزدیك و خوب من است. كمیته فنی فدراسیون فوتبال بهتر می‌تواند در این باره توضیح دهد.
 گفتند زمان دیگری نیست
یكی از مشكلات اساسی تیم ملی این بود كه بازی‌ها و اردوها در زمانی برگزار نمی‌شد كه فیفادی باشد. من حتی به مسؤولان كنفدراسیون فوتبال آسیا هم گفتم. تاكید كردم شما در شرایطی بازی‌ها را برگزار می‌كنید كه در فیفادی نیست ما چطور می‌توانیم از باشگاه‌ها به ویژه باشگاه‌های خارجی بازیكن بگیریم؟ خودشان هم قبول داشتند ولی می‌گفتند زمان دیگری نیست. این به ضرر ما تمام شد. البته باید از باشگاه‌ها تشكر كنم كه انصافا از ما حمایت كردند و تا جایی كه توانستند بازیكن خود را در اختیارمان قرار دادند. دوست داشتم حضور در این مسابقات همراه با صعود باشد ولی....
 جواب کرانچار را نمی‌دهم
درباره اظهارات كرانچار دوست ندارم حرف بزنم. یعنی نمی‌خواهم جواب ایشان را بدهم. نمی‌دانم اصلا خودش این حرف‌ها را زده است یا نه؟ من از كرانچار حمایت كردم و خودش این را به‌خوبی می‌داند. كمیته فنی قبلا اجازه نداد او بیاید ولی من رفتم و صحبت كردم. حتی به وزارت ورزش رفتم و سرانجام ایشان سرمربی تیم ملی امید شد. همه چیز خوب بود و مشكلی وجود نداشت. او بازیكنان را خودش را انتخاب می‌كرد. حالا این بحث‌ها نمی‌دانم برای چیست؟ ایشان اگر بركنار شد بیشتر به خاطر مسائل مالی بود. فدراسیون فوتبال رقمی نزدیك به 200 میلیون تومان به این مربی در ماه پرداخت می‌كرد. دستمزد دستیارش هم بود. به خاطر همین گفتند مربی را تغییر دهیم.
 بچه‌ها معرفتی كار كردند
قبول دارم. به خاطر انتخاب فرهاد مجیدی زمان از دست رفت. نمی‌شود زمان را به عقب برگردانیم. وقتی این مساله انتخاب افتاد و فرهاد جدا شد، ما زمان خاصی نداشتیم و باید سریعا برنامه ریزی می‌كردیم. هدف ما این بود كه بتوانیم سریعا همه چیز را سازماندهی كنیم. زمان آنچنانی نداشتیم. براساس تست‌های صورت گرفته آماده‌ترین بازیكنان را انتخاب كردیم. به دو اردو رفتیم و بازی دوستانه انجام دادیم. زمان كمی داشتیم و با این حال فكر می‌كنم بچه‌ها واقعا معرفتی كار كردند و همه وجودشان را گذاشتند. كسی در تیم ملی امید كم كاری نكرد. همه زحمتشان را كشیدند و فقط به خاطر تفاضل گل صعود را از دست دادیم.
 ماجرای عارف غلامی
عدم دعوت از عارف غلامی؟ به هر حال ما برای دعوت از یك بازیكن علاوه بر مسائل فنی به مسائل اخلاقی هم نظر داشتیم. از سویی امید نورافكن گزینه بسیار خوبی بود برای این‌كه در قلب خط دفاع بازی كند و حتی خودش به ما گفت مشكلی ندارد. در بازی‌های مقدماتی هم عملكرد امید در این پست خوب بود. در دیدار چین هم به خاطر تغییر تاكتیك او را جلوتر بردیم و هافبك بازی كرد.
 وضعیت فرق داشت
من هم شنیدم كه بعضی‌ها می‌گویند چرا قائدی در استقلال اینقدر خوب بود ولی در تیم ملی نه. اصلا فرق می‌كند. اینجا استقلال مثلا با شاهین بوشهر، ذوب آهن، پیكان و تیم‌های دیگر بازی می‌كند. سطح رقابت‌های مقدماتی المپیك و فشار بازی‌ها به اضافه وضعیت آب و هوایی واقعا فرق دارد. آنجا خود مهدی هم تحت فشار بود چون توقعات واقعا بالا بود. او هم تلاش خود را كرد. در ضمن روش و استراتژی بازی ما با استقلال فرق دارد. در بازی ازبكستان او واقعا اثرگذار بود. در دیدار كره جنوبی هم اسیر مدافعان بلند قامت حریف شده بود. مهدی تلاشش را واقعا كرد.
 عذر می‌خواهم
دوست دارم از مردم ایران عذرخواهی كنم. می‌دانم به تیم ما خیلی امید داشتند. ما هم تلاش‌مان را كردیم ولی به خاطر تفاضل گل صعود به مرحله بعد را از دست دادیم. باید از این شكست درس بگیریم و مثل كشورهایی چون ژاپن، كره، ازبكستان، عربستان و... برای فوتبال پایه برنامه‌ریزی كنیم. ما باید خیلی چیزها را از سن كمتر به بازیكنان خود یاد بدهیم.