قوی شدن ملت ایران در آرایش جدید رسانهای
بعد از چند هفته پر ماجرا و اتفاقات مختلفی كه در حوزههای سیاسی، نظامی و اجتماعی در عرصههای داخلی، منطقهای و بینالمللی رخ داد، سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در خطبههای نمازجمعه 20 دی ماه 98، بار دیگر اهمیت استراتژیك حضور مقتدرانه ملت ایران در سطح جهانی را به همگان یادآوری كرد. ایشان با پرداختن به موضوعات گوناگونی كه عرصه مقاومت و نبرد را در حوزههای مختلف تغییر دادهاند ضرورت تقویت اقتدار ملی را متذكر شدند و «قوی شدن ملت ایران» را مهمترین شاخصه تحقق اهداف بلند انقلاب اسلامی و نیل به قله رفیع آن یعنی تمدنسازی اسلامی دانستند، نقشه راهی كه بارها و بارها بر آن تاكید داشته و در قالبهای گوناگون به ابعاد و وجوه مختلف آن اشاره كردهاند. علاوه بر این ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب راهی را ترسیم كرد كه با قدم گذاشتن در آن، تحقق هدفهای متعالی نظام اسلامی دور از دسترس نخواهد بود.
در اینكه نیروی انسانی متخصص، متعهد، باانگیزه و با اراده، بزرگترین سرمایه هر جامعهای است شكی وجود ندارد و از همینجا، اهمیت سخنان رهبر حكیم و فرزانه انقلاب بیش از پیش روشن میشود، چرا كه ایشان به مؤلفههایی اشاره میكنند كه همگی در خدمت قویتر شدن مردم یا همان اقتدار ملی هستند، اقتداری كه خود منشأ پیشرفت و گذر از گردنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است؛ به عبارتی هر چند مسیر پیش رو توسط دشمن مینگذاری شده اما اقتدار ملی، محافظی قدرتمند در برابر این توطئههاست و كشور را از گزند آسیبهای آن مصون میدارد.
ایران سرزمینی است متحد و یكپارچه، متشكل از مردمانی كه در ظاهر و از منظر قوم و نژاد، زبان، فرهنگ و سبك زندگی متفاوت با یكدیگر هستند، ولی این گوناگونیها مانع از گردهم آمدنشان پیرامون عنصر وحدت ملی نشده بلكه خود عاملی بوده است برای استفاده از همه ظرفیتهای موجود و پتانسیلهایی كه در عین متفاوت بودن، خاستگاه اقتدار ملی هستند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مثابه رسانه ملی همه ایرانیان، یكی از اركان قدرت نظام به شمار میرود و در كنار قدرتهای نظامی و اقتصادی، بازوی فرهنگی جامعه به شمار میرود، سازمانی كه در سه وجه شبكههای برونمرزی، سراسری و استانی، نقش مهمی در پیشبرد اهداف و آرمانهایی دارد كه در نهایت تمدن بزرگ اسلامی را محقق میكنند.
رسانه ملی امروز نه تنها به مثابه قدرت فرهنگی و رسانهای نظام اسلامی، بلكه نقطه مقابل امپراطوری بزرگ رسانهای دنیای استكبار نیز هست، بنابراین همیاری و همگرایی همه قوای كشور برای تقویت صدا و سیما به عنوان طلایهدار جبهه جنگ نرم امری ضروری و رسالتی ذاتی بر دوش آنهاست.
به عبارتی اگر كمك و همدلی سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه نباشد، پشتوانه و خط تداركاتی رسانه ملی برای مقابله همه جانبه در برابر امپراطوری عظیم رسانهای دنیای استكبار با اخلال مواجه میشود.
از دیگر سوی، شناسایی دقیق ذائقه و نیاز مخاطبان و برنامهریزی برای پاسخ به این خواستهها در سطوح مختلف با استفاده از تولیدات موثر و جریانساز در همه عرصههای فرهنگی و هنری، وظیفهای است كه بر دوش صدا و سیما گذاشته شده و این وظیفه سنگین در شرایط حساس كنونی، اهمیتی صد چندان یافته است زیرا معادلات بینالمللی تغییر یافتهاند و ظهور قدرتی به نام جمهوری اسلامی در سطح جهانی، آرایش رسانهای جدیدی را در این عرصه طلب میكند.