نسخه Pdf

دقیقا مثل كتاب‌هایش

دقیقا مثل كتاب‌هایش

حسام آبنوس دبیر قفسه


سفر خسته‌كننده‌ و طولانی بود. حدود دوازده ساعت سفر. سوار و پیاده شدن از یك هواپیما و مدتی در فرودگاه منتظر هواپیمای بعدی بودن و نشستن روی صندلی‌های شق و رق هواپیماهای روز دنیا برخلاف تصور غالب واقعا كار طاقت‌فرسایی بود.
از اینها بگذریم تنها لطف سفری كه ذكرش رفت و تا پیش از این هم خیلی از آن حرفی نزده بودم همراهی با كسانی بود كه تا پیش از این سفر برای من به كتاب‌هایشان محدود می‌شد. نویسنده‌هایی كه برخی را به‌خاطر كتاب‌هایشان دوست داشتم و برخی را چون كتاب‌هایشان را دوست نداشتم حسی بهشان نداشتم. کسانی که شاید کتاب‌هایشان اگر نباشد فرصتی برای رویارویی با آنها نداشته باشیم؛ همانطور که این فرصت برای کسانی که اثری از خود به‌جای نمی‌گذارند هم فراهم نیست و اسمی از آنها نیست.
قدیمی‌ها بی‌خود نگفته‌اند اگر می‌خواهی كسی را بشناسی یا او را عصبانی كن یا با او سفر برو! حالا فرصتی فراهم شده بود تا با كسانی كه به‌واسطه آثارشان با آنها آشنا بودم همسفر شوم و بهتر و دقیق‌تر آنها را بشناسم. نویسنده‌هایی كه حالا برایم فراتر از كتاب و نامشان بودند و قرار بود حدود ده روز با هم باشیم. ده روزی كه به بهانه كتاب با هم بودیم. فرصت‌هایی دست می‌داد تا گپ بزنیم و معاشرت كنیم و شاید دوستی‌هایی ایجاد کنیم که دنباله‌اش تا سال‌های بعد کشیده شود.
فرهاد حسن‌زاده یكی از كسانی بود كه در این سفر با او همسفر بودم. او در پرواز با ما نبود. در واقع خودش از جای دیگری به گروه ما پیوست و از ابتدا او را ندیدم. مشتاق بودم زودتر نویسنده محبوب نوجوانی و بزرگسالی‌ام را ببینم. وقتی به هتل رسیدیم دنبال اتاق آقای حسن‌زاده می‌گشتم كه خیلی موفق نبودم، ولی در نهایت روز افتتاحیه نمایشگاه او را دیدم. دیداری كه فرای انتظار و توقعم بود. بالاخره هركس تصویری از افرادی كه تا پیش از این ندیده در ذهنش دارد، ولی اولین مواجهه با فرهاد حسن‌زاده باور كردنی نبود. در طول این سال‌ها نویسنده‌های مختلفی را از جوان تا كهنسال از مشهور تا گمنام دیده‌ام كه هركدام اختلافی با تصورم داشت، ولی دیدار با حسن‌زاده طور دیگری بود. او نویسنده و شاعر است و طبیعتا خصیصه‌های روشنفكری افراد را مقداری در خود فرو می‌برد ولی حسن‌زاده آن‌طور نبود و طور دیگری بود.
مرد مهربانی كه نگاهش دعوت‌كننده بود. تواضعش دوست‌داشتنی بود و تصنعی نبود. صدایش گرم بود و دلت نمی‌خواست از كنارش دور شوی! فرهاد حسن‌زاده دقیقا مثل كتاب‌هایش بود؛ صمیمی و مهربان! حالا حسن‌زاده را هر روز در محیط نمایشگاه می‌دیدم و بیشتر دوستش داشتم و تصویری كه برایم از حسن‌زاده ثبت شد، تصویری به‌یاد ماندنی است.
حالا او در بین‌ شش نامزد نهایی جایزه ادبی «هانس كریستین اندرسون» 2020 معروف به «نوبل كوچك» قرار گرفته و به همین بهانه در این شماره مروری بر آثار او كرده‌ایم.