نسخه Pdf

از سر لجبازی با خانواده‌ام ازدواج كردم

زن جوان در دادگاه خانواده:

از سر لجبازی با خانواده‌ام ازدواج كردم

سیما فراهانی

زندگی فرشید و شبنم شش ماه بیشتر دوام نیاورد. این تازه عروس و داماد هفته گذشته راهی دادگاه خانواده شدند و درخواست طلاق دادند. شبنم كه از زندگی مشتركش راضی نبود، در دادگاه خانواده راز بهانه‌گیری‌هایش را فاش كرد و مدعی شد كه به خاطر لجبازی با خانواده‌اش ازدواج كرده و حالا پشیمان است.
 فرشید وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: شش ماه است با شبنم ازدواج كرده‌ام. روزی كه با او آشنا شدم برای ازدواج خیلی هیجان و عجله داشت. تصور می‌كردم كه او هم مثل من عاشق شده، ولی وقتی زندگی مشتركمان را شروع كردیم، هر روز با هم دعوا داشتیم. شبنم سر هیچ مساله‌ای با من تفاهم نداشت و مرتب بهانه‌گیری می‌كرد. اوایل فكر می‌كردم چون تازه وارد زندگی مشترك شده، حالش خوب نیست و به مرور زمان بهتر می‌شود. ولی هرچه زمان گذشت رفتار شبنم با من بدتر شد. جوری كه دلش نمی‌خواست هیچ جا با من برود. وقتی زود به خانه می‌آمدم اخم می‌كرد و دعوا به راه می‌انداخت. حوصله‌ام را نداشت. هرچه سعی كردم به او محبت كنم تا رفتارش بهتر شود، فایده‌ای نداشت. محبت‌های مرا نمی‌دید. هر شب با یك‌هدیه به خانه می‌رفتم. ولی باز هم دعوا به‌راه می‌انداخت. هر كجا می‌خواست برود خودش به تنهایی می‌رفت. هر جا هم من می‌خواستم بروم، بهانه می‌آورد و می‌گفت خودت برو. دیگر تحملش را نداشتم. شش ماه است دارم عذاب می‌كشم، ولی شبنم حتی یك ذره هم سعی نكرد تا زندگی‌مان بهتر شود. 
دیگر از دست او خسته شده و تصمیم گرفته‌ام برای همیشه از او جدا شوم. او هیچ علاقه‌ای به من ندارد و این را بعد از ازدواج فهمیدم. جالب اینجاست كه وقتی پیشنهاد طلاق را مطرح كردم، بدون هیچ اعتراضی پذیرفت و حتی استقبال هم كرد.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی این حرف‌ها را هیچ وقت به فرشید نگفتم، ولی حالا در دادگاه مطرح می‌كنم. راستش من علاقه‌ای به فرشید ندارم. زمانی كه فرشید به خواستگاری‌ام آمد، با خانواده‌ام دعوا داشتم. آنها مرا محدود می‌كردند و اجازه نمی‌دادند حتی به خانه دوستانم بروم. هر روز با گریه می‌خوابیدم. دیگر از دستشان خسته شده بودم. برای همین وقتی فرشید به خواستگاری‌ام آمد قبول كردم. در واقع از لج خانواده‌ام ازدواج كردم. فكر می‌كردم بعد از ازدواج به فرشید علاقه‌مند می‌شوم و می‌توانیم یك زندگی آرام در كنار هم داشته باشیم. از خانواده‌ام خسته شده بودم. نمی‌توانستم در آن خانه زندگی كنم. ولی در زندگی با فرشید هم یك روز خوش نداشتم. نتوانستم به او علاقه‌مند شوم. هرچه زمان می‌گذشت بیشتر دلسرد شدم. تازه بعد از ازدواج بود كه فهمیدم چه اشتباهی كرده‌ام. من نمی‌خواستم ازدواج كنم، چه برسد با مردی كه هیچ علاقه‌ای به او نداشتم. می‌دانم باید از همان روز اول به همه این‌ها فكر می‌كردم. ولی آن زمان آنقدر حالم بد بود كه فقط دوست داشتم از آن خانه خلاص شوم و خودم یك زندگی مستقل داشته باشم. ولی اشتباه كردم. حالا هم پشیمانم.
در پایان نیز قاضی سعی كرد این زوج را از جدایی منصرف كند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موكول كرد.

ازدواج شتاب‌زده راه نجات از مشكلات نیست
سارا شقاقی، روانشناس در این باره می‌گوید: در دادگاه خانواده پرونده‌های زیادی هستند كه در آن زن و شوهر به این نتیجه می‌رسند اگر قبل از ازدواج دقت بیشتری می‌شد، كار به طلاق نمی‌‌كشید. ازدواج‌های هیجانی و شتاب‌زده ممكن است عواقب بدی داشته باشد. برای همین زوج‌ها پیش از ازدواج باید دقت بیشتری داشته باشند و همه جوانب را بسنجند. زن و مرد در وهله اول نباید به ازدواج به چشم یك راه نجات نگاه كنند. یعنی انتظار نداشته باشند كه طرف مقابل آنها را از بدبختی نجات دهد و مشكلاتی كه در دوران مجردی با آن سر و كله می‌زنند، با ازدواج از بین برود. زندگی مشترك راه نجات از مشكلات نیست، بلكه ممكن است مشكلات و سختی‌های جدی‌تری را پیش روی زوج‌ها قرار دهد. برای همین نمی‌توان به ازدواج به چشم یك‌راه نجات از سختی‌های دوران مجردی نگاه كرد. چون ممكن است، زن یا مرد با این دیدگاه وارد زندگی مشترك شوند و مشكلات و سختی‌های پیش رو آنها را دلسرد و پشیمان كند.
 به نظر من هر زن و مردی بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی كنند. مراكز مشاوره‌ای وجود دارند كه می‌توانند به زوج‌ها كمك كنند تا در وهله اول خودشان را بهتر بشناسند و سپس ببینند چه كسی می‌تواند شریك مناسبی برای زندگی با آنها باشد. 
باید سطح فرهنگ خانوادگی، خصوصیات اخلاقی و سایر جنبه‌های زندگی توسط مشاور، تحلیل و بررسی شود تا در آینده زوج‌ها با مشكلات كمتری مواجه شوند.