جهانی شدن نان و آب دارد؟!

با كارشناسان مختلف حوزه صنایع‌دستی درباره شهرها و روستاهای جهانی صنایع‌دستی كشورمان صحبت كردیم و از آنها درباره دستاوردهای جهانی شدن این صنعت پرسیدیم

جهانی شدن نان و آب دارد؟!

مینا مولایی

 با اضافه شدن نام شهرهای شیراز، ملایر، زنجان و روستای قاسم آباد گیلان به فهرست شهرها و روستاهای جهانی كشورمان در حوزه صنایع‌دستی، حالا این فهرست بلندبالاتر از قبل شده؛ آماری درخشان كه از جهانی شدن 14 شهر و روستای ایران در شورای جهانی صنایع‌دستی حكایت می‌كند؛ دستاوردی مثبت كه قرار است با خودش رونق اقتصادی به ارمغان بیاورد و كرور كرور گردشگر و موج موج آبادانی؛ انتظاری كه از وقتی عنوان پرطمطراق جهانی شدن بر پیشانی این شهرها و روستاها می‌نشیند، بین مردم منطقه و البته همه دوستداران صنایع‌دستی كشورمان به وجود می‌آید و البته در حد انتظار هم باقی می‌ماند و این سوال را در ذهن بسیاری از هنرمندان، صنعتگران و كارشناسان این حوزه باسابقه در كشورمان به وجود می‌آورد كه ثبت نام این شهرها در شورای جهانی صنایع‌دستی تا چه اندازه در رونق اقتصادی این مناطق موثر است و قرار است به چه تغییراتی در شرایط زندگی مردمان این مناطق منتهی شود؟! جهانی شدن، این عبارت دو كلمه‌ای زیبا می‌تواند نویدبخش روزهای خوب باشد ! در درستی این موضوع شكی نیست اما یك نگاه كوچك به وضعیت شهرها و روستاهایی كه در سال‌های گذشته در حوزه صنایع‌دستی جهانی شده‌اند، از میبد و خراشاد گرفته تا كلپورگان و لالجین و مریوان، نشان می‌دهد كه در فرآیند جهانی شدن كمتر كسی به این موضوع توجه می‌كند كه این شهرها و روستاهای جهانی شده، تا چه اندازه زیرساخت‌های لازم برای جهانی شدن را دارند، چقدر بازارهایی متناسب با استانداردهای جهانی در آنها راه اندازی شده، كارگاه‌های كوچك و بزرگ صنایع‌دستی فعالشان چقدر توسعه پیدا كرده و البته هنرمندان و صنعتگرانش چقدر حمایت شده اند؟ بهانه‌ای كه باعث می‌شود پای صحبت هنرمندان و كارشناسانی بنشینیم كه سال‌هاست در این حوزه دستی بر آتش دارند و از نزدیك با مصائبش آشنا هستند؛ افرادی كه متفق‌القول معتقدند جهانی شدن برای هنرمندان صنایع‌دستی این شهرها نان و آب نمی‌شود و برای روزهای بعد از جهانی شدن، برنامه و سازو كار مشخصی  وجود ندارد!

جهانی شدن بر چه مبنایی؟!
میثم رستم‌نژاد‌نشلی/ كارشناس صنایع‌دستی 
و صنعتگر حوزه سفال 
جهانی شدن شهرهای كشورمان به خاطر صنایع‌دستی در نگاه اول یك اتفاق خوب و مثبت است، اما هر بار كه خبری مبنی بر این موضوع منتشر می‌شود به این موضوع فكر می‌كنم كه اصلا سازوكار این جهانی شدن برچه پایه و مبنایی است؟! چه ویژگی ای در این شهرها یا روستاها دیده شده جز تعدد صنعتگران و هنرمندانش‌؟! و در نهایت چه تمهیداتی برای روزهای بعد از كسب این عنوان اندیشیده شده است؛ برای مثال اگر 50 گردشگر به طور همزمان به این روستای جهانی سربزنند اصلا زیرساخت لازم برای پذیرایی از آنها را دارد؟! همه ما اغلب این شهرهای جهانی شده را از نزدیك دیده ایم و می‌دانیم كه هیچ زیرساختی برایشان نمی‌توان متصور شد.  به همین خاطر به این موضوع فكر می‌كنم كه این جهانی شدن چه چیزی برای آن شهر داشته است؟ آیا اصلا افرادی كه در این شهرها و روستاها زندگی می‌كنند این هنر صنایع‌دستی‌شان را می‌شناسند؟ خودشان از این صنعت استفاده می‌كنند؟ شناختی نسبت به آن دارند؟! درحقیقت برای من هم موضوع جهانی شدن در حوزه صنایع‌دستی مبهم است و هم جهانی ماندنش! بگذارید مثالی در این رابطه و درباره شهرجهانی لالجین بزنم، چون خودم هم در حوزه سفال فعال هستم. انتقاداتی به این رسته ما سفالگران نسبت به انتخاب این شهر وجود دارد كه همیشه هم بی‌جواب مانده؛ یكی از بزرگ‌ترین معضلات این شهر این است كه تمامی سفال‌هایی كه در این شهر ساخته می‌شود اصلا از نظر استاندارد و بهداشت مناسب مصرف نیست و نمی‌تواند یك ظرف مصرفی باشد.ولی لالجین جهانی شده و من سازوكار این جهانی شدن را درك نمی‌كنم كه چرا فقط تعدد یك صنعت در یك شهر یا قدمتش باید باعث انتخاب شود ولی به كیفیت توجه نشود.  معتقدم برای جهانی شدن و جهانی ماندن در حوزه صنایع‌دستی ما باید چند آیتم را همزمان داشته باشیم، از زیرساخت‌ها كه همیشه جای خالی‌شان حس می‌شود تا فرهنگ‌سازی بین مردم خود شهر تا حمایت از صنعتگرانش. همین جا پیشنهاد می‌كنم اقتصاد این منطقه‌ها را امروز با شاخص‌های فعلی بسنجند و یك سال دیگر هم این سنجش اتفاق بیفتد تا ببینیم چقدر با هم تفاوت دارند.  به همین دلیل معتقدم در چند سال اخیر این بحث جهانی شدن شدت پیدا كرده و هر قدر كه شاخص‌های اقتصادی در این شهرها درحال سقوط است درعوض عناوین جهانی شان بیشتر می‌شود و در نهایت سودی هم برای این شهرها ندارد و به نظر من این اتفاق رویكرد مثبتی نیست آن هم در شرایطی كه هنرمندان صنایع‌دستی كشورمان هنوز با مشكل بیمه سروكله می‌زنند؛ از این نظر، جهانی شدن قله‌ای بود كه ما باید 20 سال دیگر فتح می‌كردیم.

رونق اقتصادی شهرهای جهانی در گرو سیاستگذاری‌های مسؤولان
هوتن نجفی‌هاشمی/ هنرمند و فعال حوزه صنایع‌دستی 
شنیدن خبر جهانی‌شدن شهرهای‌مان به خاطر صنایع‌دستی شان، اتفاق بسیار خوبی است اما این اتفاق خوب شرط و شروط زیادی دارد و درحقیقت وابستگی مستقیمی دارد با سیاستگذاری‌های خوبی كه در این زمینه انجام می‌شود. به همین دلیل فكر می‌كنم كه فقط با عملكرد درست نهادهای مسؤول یعنی تبلیغات مناسب و توجه به زیرساخت‌ها و جذب گردشگر است كه جهانی شدن به یك رونق اقتصادی در منطقه منجر می‌شود. كما این كه در كشورهای دیگر هم همین اتفاق می‌افتد، آنها حتی از بهانه‌های كوچك تر برای جذب گردشگر استفاده می‌كنند مثلا یك نویسنده یا نقاش معروف در یك روستا   یا شهری به دنیا آمده و آنها از همین ظرفیت ساده استفاده می‌كنند برای جذب گردشگر و درآمدزایی. اما درست و با برنامه‌ریزی روی همین قابلیت كار می‌كنند و نتیجه هم می‌گیرند.

 با این عناوین سفره هنرمند پرتر نمی‌شود
شهرام امیری/ استاد دانشگاه و دارنده نشان درجه یك هنری 
در فرآیند جهانی شدن باید به این نكته توجه كنیم كه اقتصاد یك شهر را عموما ارتباط و رفت و آمد و بده‌بستانی كه بین این شهر و شهرهای دیگر جهان وجود دارد، رونق می‌دهد، نه اسمش. 
یعنی اگر گردشگری به این شهر حتی اگر جهانی هم شده باشد نیاید، نباید انتظار تغییر شرایط را در آن داشته باشیم. در این زمینه هم من معتقدم كه با عنوان شهر یا روستای جهانی، فقط می‌شود پز داد و حفظ ظاهر كرد تا این كه بگوییم این اتفاق منجر به ایجاد شرایط مثبت در اقتصاد و معشیت و... در این شهرها شده است. رشد این اقتصاد هم ناگفته پیداست كه درگرو حضور گردشگران است و اساسا هدف از جهانی شدن ایجاد همین ارتباط و جذب گردشگر است. 
درحالی كه وقتی با نگاهی تخصصی به این موضوع نگاه می‌كنیم می‌بینیم كه در كشور ما آمار گردشگران بالا نیست و اگر هم گردشگری می‌آید بیشتر به خاطر ظرفیت‌های تاریخی كشور ماست نه محصولات صنایع‌دستی و درنتیجه این جهانی شدن در كلیت موضوع یعنی جذب گردشگر تغییری ایجاد نمی‌كند و با این عنوان‌ها سفره هنرمند و صنعتگر پُرتر نمی‌شود.

​​​​​​​توسعه‌یافتگی ارمغان جهانی شدن 
نشست خبری ثبت‌جهانی سه شهر و یک روستای ایران که دوشنبه 14 بهمن در محل سالن فجر وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی برگزار شد؛ فرصتی بود تا استانداران و متولیان میراث فرهنگی استان‌های مذکور، هم خشنودی خود را از جهانی شدن شهر و روستایشان نشان بدهند و هم پاسخگوی دغدغه‌های هنرمندان  و خبرنگاران این حوزه باشند.
در این نشست که استاندارهای استان‌های فارس و همدان و مدیران میراث فرهنگی چهار استان زنجان، گیلان، همدان و فارس حضور داشتند، پاسخ‌ها اما امیدوارکننده بود؛ پاسخ‌هایی که اگرچه در آنها افق روشنی از برنامه‌ریزی‌های روشن و شفاف برای آینده شهرهای جهانی وجود نداشت، اما دست کم نشان دهنده علاقه برای کار و تلاش در این حوزه و جذب گردشگر از راه شهرهای ثبت جهانی شده بود. 
عنایت ا... رحیمی، استاندار فارس در این میان به افتتاح مجتمع تجاری جهانی صنایع دستی در شیراز  آن اشاره کرد که اخیرا در فهرست شهرهای جهانی صنایع دستی قرار گرفته است. رحیمی گفت زیرساخت‌های مناسبی هم برای پذیرش گردشگر بیشتر در شیراز وجود دارد و به طور مثال تعداد هتل‌ها و اماکن اقامتی افزایشی چشمگیر داشته است.  
سعید شاهرخی، استاندار همدان نیز پس از ارائه آمار بلندبالایی از تعداد رشته‌های صنایع دستی و فعالان هنرمند این حوزه، به رقم 20 هزار صنعتگری اشاره کرد که به طور مستقیم و غیرمستقیم در بخش مبل و منبت ملایر و شهرهای همجوار مشغول به کارند. شاهرخی به فروش 400میلیون تومانی مبل ملایر پس از ملی شدن این شهر هم 
اشاره کرد. 
دهیار روستای قاسم آباد گیلان و یکی از بانوان هنرمند این روستا هم که به خاطر هنر چادرشب بافی اش ثبت جهانی شده در نشست حضور داشتند، بسیار خشنود بودند از ثبت جهانی قاسم آباد و از این که تعداد خانوارهای فعال در حوزه صنایع دستی و چادرشب بافی قاسم آباد اخیر به 400 خانوار افزایش یافته و تورهای گردشگری به مقصد این روستا راه اندازی شده است. 
پویا محمودیان، معاون صنایع دستی وزارتخانه میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی اما تلاش زیادی کرد تا بذر امید به آینده ای روشن در راستای اشتغالزایی و درآمدزایی از طریق صنایع دستی را در چشمان پرتردید خیرنگاران حاضر در نشست بپاشد. سخنان، برنامه‌ها و اهدافی که او درخصوص ثبت جهانی شهرها و روستاهای ایرانی بر زبان راند، اگر عینیت یابد، حقیقتا باید تلاش وی و همکارانش در این 
معاونت را ستود. 
محمودیان درخصوص وجهه و جایگاه و کارآمدی شورای جهانی صنایع دستی در مقایسه با سازمان جهانی و معتبر یونسکو گفت شورای جهانی صنایع دستی یکی از زیرمجموعه‌های یونسکو بود که به صورت یک سازمان فرهنگی از آن جدا و مستقل شد و هویت جداگانه گرفت و اکنون تنها مرجع قانونی و موجه درخصوص صنایع دستی در جهان است که اتفاقا یکی از حامیان اصلی صنایع دستی ایران در جهان است و درباره کالاها و صنایع دستی و بومی ایران اطلاع رسانی و تبلیغ می کند. 
  مزیت‌هایی مثل دیده شدن در ایران و جهان، اطلاع رسانی، استفاده از لوگوی شورای جهانی و درج آنها روی محصولات، هویت بخشی به مردم شهر یا روستای ثبت جهانی شده، توسعه‌های عمرانی و فرهنگی به لحاظ وجود صنایع دستی و اشتغال‌زایی و مهاجرت معکوس از جمله مزایایی است که به‌گفته محمودیان پس از ثبت جهانی یک شهر و روستا سراغ آن منطقه و مردمانش می آید.
محمودیان گفت برخلاف برخی ادعاهای مطرح شده درخصوص 
بی اثر بودن جهانی شدن روی توسعه یک منطقه یا حتی پس رفت آنها،​ شهرها و روستاهای جهانی شده ما نه تنها پسرفت نداشتند، که در بسیاری از شاخص‌های توسعه یافتگی که در برنامه ششم توسعه به آن توجهی ویژه‌ شده، رشد هم داشته‌اند. این مقام مسؤول تأکید کرد: ما پس از ثبت جهانی نیز رصد و نظارت داریم تا شاهد توسعه زیرساخت‌ها و ادامه روند توسعه یافتگی مناطق مذکور باشیم.