داماد جوان بعد از 5 روز، سكوت خود را شكست
قتل هولناك نوعروس با برق
دكتر جوان 20 روز مانده به جشن ازدواجشان همسرش را با وصل كردن سیم برق به قتل رساند و برای فاش نشدن راز جنایت، جسد را به آتش كشید.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، پیش از ظهر یازدهم بهمن امسال مصطفی واحدی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران از طریق تماس پلیس باخبر شد كه در جریان آتشسوزی در طبقه اول ساختمان سه طبقه 15واحدی در بلوار آیتا... كاشانی، خیابان والفجر در غرب تهران، زن جوانی دچار سوختگی شده و فوت كرده است. پروندهای در شعبه 11 بازپرسی دادسرای جنایی تهران تشكیل و تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی از این ماجرا آغاز شد. تحقیقات اولیه نشان داد قربانی آتشسوزی نوعروسی بوده كه 20روز دیگر قرار بود جشن عروسیاش برگزار شود.
پدر و مادر او برای دعوت مهمانان عروسی به شهرستان رفته بودند و قرار بود عصر جمعه بازگردند.
شوهر نوعروس در پاركینگ ساختمان بوده كه متوجه آتشسوزی شده است. تحقیق از همسایهها نشان میداد كه زن جوان با تازهداماد اختلاف و درگیری داشته است. همین سرنخ و آرام بودن مرد جوان در صحنه مرگ نوعروس باعث شد كه بازپرس جنایی به او مظنون شود. وی بازداشت و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد. در جریان تحقیقات از متهم مشخص شد، او دكترای رشته آیآتی و زن فوت شده فوقلیسانس داشته است. آنها سال 85 در دانشگاه آشنا شده و چهار سال قبل با هم عقد كرده و قرار بوده بهزودی ازدواج كنند. او مدعی بود در ماجرای مرگ زنش نقشی نداشته اما بعد از پنج روز سكوت، دیروز به قتل نوعروس اعتراف كرد و گفت: ما در دانشگاه با هم آشنا شده و چهار سال قبل عقد كردیم. خانوادهام در شهرستان بودند و در این چهار سال بیشتر زندگیمان را در خانه همسرم و خانوادهاش گذراندم. سه سال پیش و زمانی كه من خانهای خریدم و به نام زنم كردم اختلافهایمان شروع شد. بعد از آن توقعات او در زندگیمان بیشتر شد و میخواست برایش خودرو بخرم و او را به كشورهای دیگر برای سفر ببرم. هر روز توقع جدیدی داشت كه من نمیتوانستم همه را تامین كنم.
وی افزود: 20 روز مانده به ازدواجمان، مدام بهانه میآورد و میگفت باید لباس و ماشین عروس گرانقیمت باشد. از این رفتارش خسته شده بودم، اما او را دوست داشتم و مدام كوتاه میآمدم. خانوادهاش به شهرستان رفته بود و ما تنها بودیم. آن روز روی تخت نشسته بود و دوباره دعوایمان شد.
وی افزود: عصبانی شدم و دستگاه برقی كه برای كارم بود را برداشتم، یك سمت آن را به سه راهی زیر تختخواب زنم زدم و طرف دیگر كه سیم بدون عایق بود را برداشتم و سمت بدن زنم گرفتم و از شدت عصبانیت 10 ثانیه آن را به بدنش چسباندم كه بیهوش شد. وقتی به خودم آمدم او نفس نمیكشید و فوت كرده بود. نمیدانستم با جسد چه كنم، با صحنهسازی ملحفه را رویش انداختم و بعد لپتاپ و سیم آن را روی جسد گذاشتم و كبریت زدم كه آتش از تخت شروع شد. به پاركینگ آمدم و مشغول جمعآوری وسایل شدم تا كسی به من شك نكند.
مرد همسركش در بازداشت موقت به سر میبرد و قرار شد به پزشكی قانونی معرفی و سلامت روانیاش بررسی شود.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، پیش از ظهر یازدهم بهمن امسال مصطفی واحدی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران از طریق تماس پلیس باخبر شد كه در جریان آتشسوزی در طبقه اول ساختمان سه طبقه 15واحدی در بلوار آیتا... كاشانی، خیابان والفجر در غرب تهران، زن جوانی دچار سوختگی شده و فوت كرده است. پروندهای در شعبه 11 بازپرسی دادسرای جنایی تهران تشكیل و تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی از این ماجرا آغاز شد. تحقیقات اولیه نشان داد قربانی آتشسوزی نوعروسی بوده كه 20روز دیگر قرار بود جشن عروسیاش برگزار شود.
پدر و مادر او برای دعوت مهمانان عروسی به شهرستان رفته بودند و قرار بود عصر جمعه بازگردند.
شوهر نوعروس در پاركینگ ساختمان بوده كه متوجه آتشسوزی شده است. تحقیق از همسایهها نشان میداد كه زن جوان با تازهداماد اختلاف و درگیری داشته است. همین سرنخ و آرام بودن مرد جوان در صحنه مرگ نوعروس باعث شد كه بازپرس جنایی به او مظنون شود. وی بازداشت و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد. در جریان تحقیقات از متهم مشخص شد، او دكترای رشته آیآتی و زن فوت شده فوقلیسانس داشته است. آنها سال 85 در دانشگاه آشنا شده و چهار سال قبل با هم عقد كرده و قرار بوده بهزودی ازدواج كنند. او مدعی بود در ماجرای مرگ زنش نقشی نداشته اما بعد از پنج روز سكوت، دیروز به قتل نوعروس اعتراف كرد و گفت: ما در دانشگاه با هم آشنا شده و چهار سال قبل عقد كردیم. خانوادهام در شهرستان بودند و در این چهار سال بیشتر زندگیمان را در خانه همسرم و خانوادهاش گذراندم. سه سال پیش و زمانی كه من خانهای خریدم و به نام زنم كردم اختلافهایمان شروع شد. بعد از آن توقعات او در زندگیمان بیشتر شد و میخواست برایش خودرو بخرم و او را به كشورهای دیگر برای سفر ببرم. هر روز توقع جدیدی داشت كه من نمیتوانستم همه را تامین كنم.
وی افزود: 20 روز مانده به ازدواجمان، مدام بهانه میآورد و میگفت باید لباس و ماشین عروس گرانقیمت باشد. از این رفتارش خسته شده بودم، اما او را دوست داشتم و مدام كوتاه میآمدم. خانوادهاش به شهرستان رفته بود و ما تنها بودیم. آن روز روی تخت نشسته بود و دوباره دعوایمان شد.
وی افزود: عصبانی شدم و دستگاه برقی كه برای كارم بود را برداشتم، یك سمت آن را به سه راهی زیر تختخواب زنم زدم و طرف دیگر كه سیم بدون عایق بود را برداشتم و سمت بدن زنم گرفتم و از شدت عصبانیت 10 ثانیه آن را به بدنش چسباندم كه بیهوش شد. وقتی به خودم آمدم او نفس نمیكشید و فوت كرده بود. نمیدانستم با جسد چه كنم، با صحنهسازی ملحفه را رویش انداختم و بعد لپتاپ و سیم آن را روی جسد گذاشتم و كبریت زدم كه آتش از تخت شروع شد. به پاركینگ آمدم و مشغول جمعآوری وسایل شدم تا كسی به من شك نكند.
مرد همسركش در بازداشت موقت به سر میبرد و قرار شد به پزشكی قانونی معرفی و سلامت روانیاش بررسی شود.