نسخه Pdf

آخرین شكار شكارچی

آخرین شكار شكارچی

شما خوانندگان عزیز برای ما بنویسید كه سرگرد چطور متوجه شد امیر دروغ می گوید و وی را بازداشت کرد ؟اگر داستان را با دقت بخوانید متوجه می‌شوید. دو دلیل برای افشای راز این پرونده را همراه با نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامك كنید. هر هفته به دو نفر از كسانی كه پاسخ صحیح بدهند، به قید قرعه كارت هدیه 50 هزار تومانی اهدا می‌شود

صدای شلیك دو گلوله سكوت ساختمان را شكست. اهالی هراسان از خانه‌های خود بیرون آمده و متوجه صدای كمك خواهی مردی از طبقه سوم شدند. صدای 
كمك خواهی امیر آقا، همسایه طبقه سوم از داخل آپارتمانش شنیده می‌شد. 
اهالی سراسیمه مقابل آپارتمان شماره 9 رفتند و چندبار در زدند. امیر در را باز كرد و در حالی كه به پهنای صورت اشك می‌ریخت به آشپزخانه اشاره كرد. یكی از همسایه‌ها وارد خانه شد و با زهره ، همسر امیر رو به رو شد كه غرق در خون كف آشپزخانه افتاده بود. 
خودش را به تلفن خانه رساند و در تماس با اورژانس درخواست كمك كرد. چند دقیقه بعد امدادگران اورژانس در محل حاضر و با معاینه زن جوان متوجه شدند به خاطر اصابت گلوله به قلب زن جوان او جان خود را از دست داده بود.
به خاطر شلیك مرگبار گلوله، موضوع به پلیس 110 اعلام شد و مامور گشت كلانتری كه در آن حوالی بود با اعلام مركز پیام خود را به آنجا رساند او پس از بررسی صحنه تیراندازی به ماجرا شك كرد و موضوع را به بازپرس جنایی گزارش كرد.  بازپرس هم از كارآگاه ویژه قتل خواست با حضور در خانه به تحقیقات جنایی درباره این پرونده بپردازد. 
عقربه‌های ساعت، 4 بعدازظهر جمعه را نشان می‌داد كه سرگرد میری خود را به محل تیراندازی رساند. 
مامور كلانتری با مشاهده سرگرد در گزارش ماجرا به او گفت: در این تیراندازی زن 28 ساله‌ای به نام زهره  با شلیك گلوله همسرش به قتل رسیده است. گلوله از اسلحه شكاری شلیك شده و مرد جوان مدعی است ناخواسته مرتكب قتل همسرش شده است. آن‌طور كه این مرد مدعی شده، در حال تمیز كردن اسلحه شكاریش بوده كه ناگهان گلوله‌ای شلیك شده و پس از كمانه كردن به همسرش اصابت كرده بود. 
البته همسایه‌ها قبل از تیراندازی صدای درگیری این زوج را شنیده بودند. 
سرگرد به بررسی خانه پرداخت. آثار درگیری و به‌هم ریختگی مشاهده نمی‌شد. جسد زن جوان كف آشپزخانه افتاده بود و رد گلوله‌ای بر روی دیوار مشاهده می‌شد. 
اسلحه شكاری هم كنار میز تلفن روی زمین افتاده بود. 
كارآگاه بعد از بررسی صحنه به تحقیق از امیر پرداخت.
حادثه چطور رقم خورد؟
در حال تمیز كردن اسلحه ام بودم و نمی‌دانستم گلوله‌ای داخل آن است. ناگهان گلوله‌ای شلیك شد و به دیوار مقابل آشپزخانه برخورد كرد. همزمان صدای جیغ همسرم را شنیدم. فكر كردم از صدای شلیك گلوله ترسیده است. وقتی وارد آشپزخانه شدم با صحنه هولناكی
 رو به رو شدم. زهره غرق در خون روی زمین افتاده بود. با داد و فریاد از همسایه‌ها كمك خواستم كه آنها با اورژانس تماس گرفتند اما دیر شده بود.
قبل از تیراندازی همسایه‌ها صدای درگیری شما را شنیده بودند. دلیل آن چه بود؟
سر همین اسلحه درگیر شدیم. من آن را به دیوار سالن آویزان كرده بودم و همسرم مخالف بود و می‌گفت خانه را زشت كرده است. از من خواست آن را در كمد بگذارم. بعد از دعوا قبول كردم و قصد داشتم آن را داخل كمد بگذارم كه این اتفاق رخ داد.
پیش از این با آن اسلحه شلیك كرده بودی؟
من شكارچی ماهری هستم و بارها با این اسلحه شكار كرده ام.
مجوز اسلحه هم داری؟
بله. داخل كیف مداركم است.
سرگرد یك بار دیگر ماجرا را مرور كرد و متوجه دروغ پردازی امیر شد و با دستور قضایی او را
 بازداشت كرد.
ضمیمه چار دیواری
تیتر خبرها