نسخه Pdf

هر پرنده فکرِ تازه‌ای است

درباره دختری که فکر و ذکرش شاعرانگی است

هر پرنده فکرِ تازه‌ای است

شیراز معروف است به حافظ و سعدی‌اش.آدم فکر می‌کند همه شیرازی‌ها یک طبع هنرمندانه و ذهن خلاق برای پیدا کردن و چیدن کلمات کنار هم دارند.البته فاطمه فرزانه دقیقا مصداق بارز این حرف من است. اهل شیرازست/روزگاش بد نیست/ تکه نانی دارد و سر سوزن ذوقی... احتمالا زنده‌یاد سهراب سپهری بااین تحریف شعرش دارد توی گور می لرزد ها ولی خب شاعر این‌مصاحبه ما اهل کاشان نیست.شیرازی اصیل است.

سیدسپهر جمعه‌زاده

قیام یک آرمان گرا
فاطمه خانم از بچگی همیشه دوست داشت در زندگی یک کار بزرگ بکند.البته الان حدودا بیست سال بیشتر ندارد.(از آن جایی که خانم‌ها سن دقیقشان را عمرا لو نمی دهند از وی اطلاعات دقیقی در دست نیست!)
او در قدم اول فکر می کرد که حتماً باید در دانشگاه تهران درس بخواندو آنجا اتفاقات بزرگی برایش خواهد افتاد اما می گوید دقیقاً از فاصله اعلام نتایج کنکور تا انتخاب رشته تصورش تغییر کرد وفکر کرد نکند با شغل معلمی خیلی بهتر بتواند در جامعه تاثیرگذار باشد! با وجود اینکه توانست رتبه۱۱ کنکور هنر را مال خود کند ترجیح داد دانشجوی تربیت معلم دانشگاه شهید رجائی تهران در رشته ارتباط تصویری(گرافیک) باشد.به نظر من او به چیزی فراتر از یک رشته تحصیلی و درس خواندن فکر می کرد. فاطمه فرزانه می‌گوید: این‌تصمیمش به خاطر روحیه آرمانگرایی‌اش بود. اینکه فکر می کرد اگر معلم شود دورش را بچه ها و نوجوان‌ها پر می‌کنند و از تنهایی در می‌آید.نوجوان‌ها برای او دغدغه محسوب می شوند و دوست دارد از راه تعلیم و تربیت خودش را وقف بچه‌ها کند.

کلاس کجا برم؟ کتاب چی بخونم؟
کتاب آموزشی "روزنه" ، نوشته استاد محمدکاظم کاظمی به حال شعری فاطمه فرزانه کمک زیادی کرده است و توصیه می کند هرکس می خواهد از شعر سر در بیاورد این کتاب را بخورد. او به مجلات "روشنان " که کانون پرورش فکری منتشر می کرد علاقه زیادی داشت و عاشق شعر خواندن بود چه نو ومعاصر چه شعر های کلاسیک و قدیمی. زندگی او با کتاب های ناصر کشاورز و شل سیلورستاین گذشته و از روی دست این دونویسنده خیلی‌چیزها یادگرفته است. او در دوره آموزشی چهارم آفتابگردان ها که شهرستان ادب برگزار می کند توانست بااین موسسه آشنا شود اما در دوران دانش آموزی فوت و فن های شاعری را اساتید کانون پرورش فکری یادش داده‌اند. این دوره آموزشی برای او یک اتفاق خوب هم داشت. -هرپرنده فکر تازه ایست-اسم کتابی است که قرار است همین روزها از فاطمه فرزانه منتشر شود.

کدام شاعر؟ کدام قالب؟
شاعر مورد علاقه او قیصر امین پور است و تمام شعر های این شاعر بزرگ را دوست دارد. اما در میان نویسندگان این اسم را برد یعنی جین آستین؛ آن هم به خاطر کتاب غرور و تعصبش. 
اکثر شعرهای فاطمه در قالب نیمایی است. معتقد است قالب نیمایی خیلی شباهت دارد به شخصیت نوجوان، این کوتاه و بلند شدن مصراع ها و تغییر قافیه ها ، همه اش شبیه تغییرات دوران نوجوانی است . چون نوجوان‌ها هم مثل شعرها مخصوصاً شعر نیمایی یک روز خوشحال‌اند و یک روز غمگین ، یک روز باحوصله‌اند و یک روز کم‌حوصله و این تغییر خیلی برای من جذاب است و در قالب نیمایی می توان شباهتش را درک کرد با شخصیت یک نوجوان. برای همین است که اکثرا در همین قالب شعر می‌گوید.

از «کانون» تا «شهرستان»
فاطمه فرزانه از 8 سالگی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعر آشنا شد و کم کم خودش را در شعر پیدا کرد.
از 12 سالگی در مسابقات و جشنواره های شعر کانون شرکت می کرد و در 15 سالگی با اساتید بزرگی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان نشست و برخاست می‌کرد. مثل آقای بیوک ملکی که از آن موقع تا به حال از راهنمایی های ایشان استفاده می کند. 
او کم کم راه خودش را در ادبیات نوجوان پیدا کرد. با نشریات مختلفی مثل هفته نامه دوچرخه همشهری ، مجله رشد جوان و مجله دوست نوجوان همکاری اش را شروع کرد و در همان سالها موفق به کسب مقام اول در دو دوره مسابقات فرهنگی هنری دانش آموزان سراسر کشور شد تا رسید به فعالیت در شهرستان ادب.

کشف های شاعرانه
او فکر می کند که ادبیات و شعر را اگر به یک عینک تشبیه و با آن به دنیا نگاه کنیم ، همه چیز را تقریباً متفاوت می‌بینیم . می‌گوید:یک‌شاعر همیشه به چیزهایی در جهان توجه می کند که یک آدم عادی هرگز به آنها توجهی ندارد و همین نگاه شاعرانه است که جوهره شعر خواهد بود. 
بنابر این هرکس دنیا را باید متفاوت و مختص خودش نگاه کند واین یعنی خلاقیت در شعر. او مباحثی مثل وزن و قافیه و ردیف و... را مهم می‌داند و می گوید هرکس علاقه ای به شعر دارد باید سعی‌کندبا مطالعه از قواعد و قوانین آن هم سردربیاورد. 
مهم‌ترین نکته در شعر همین نگاه متفاوت داشتن و کشف شاعرانه است که برای این باید دائماً بنویسیم، برای اساتید و اطرافیان با صدای بلند بخوانیم تا هم ایراداتمان پیدا شود و هم از نکات آنها بیشتر بیاموزیم.
اما شاید مهم‌ترین حرف او در این زمینه این باشد که هر شاعری باید دید شاعرانه خاص خودش را نسبت به جهان داشته باشد و برای این باید زیاد و متنوع شعر بخوانند و محدود به یک محیط خاص نباشد .

مصاحبه
​​​​​​​چند کلمه به او گفتیم و حس این شاعر نوجوان را در مورد آنها پاسخ گرفتیم:
- شاعر: خوب خلاق 
- نوجوانی: ای کاش می‌شد زمان را در این روزها متوقف کرد.
- شعر: کشف
- آینده: ای روزهای خوب که در راهید، از پشت لحظه ها به در آیید.
- هدف:بدون توقف
- تربیت:باغبان
- عشق:هیجان
- کتاب: بهترین دوست
- فاطمه فرزانه: دختری در سرزمین عجایب
این هم سه شعر از
 فاطمه فرزانه:

_آه ای درخت بید
مردم عجیب کوچه ی مرا ببین
فصل‌های سرد ، گرمِ شاخه شاخه چیدن تو می‌شوند
شاد ، از بریدن تو می‌شوند
با وجود این ولی تو شاد باش چون که هر بهار
یک نهالِ نوجوانی و جوانه می‌زنی.
ساکنان کوچه امان ولی به جای تو، گوشه گیر و سر به زیر می‌شوند
هر بهار ناگزیر پیر می شوند.

- دانه با بهار
یک قرار داشت
باز هم بهار ، دانه را ، سر قرار ، کاشت
دانه بی قرار شد
جوانه زد

- حرف هایم شبیه زنبور اند،
در تو دیده اند شهد تازه تری
نیش دارم ولی تو راحت باش، 
من به گلها نمی زنم ضرری
با مدادم همیشه نامت را 
بر تن هر ترانه می‌کارم
کاش یا عاشقم شوی یک روز ،
یا ندانی که دوستت دارم
خواب دیدم رسیده‌ای و تو را
از سر شاخسار می چینم
طعم لبخندهات شیرین است
من به این اتفاق خوش بینم
ضمیمه نوجوانه