نگاهی به نقشهای سریال خاطرهانگیز پدر سالار
نوستالژیهای 25 ساله
زمانی نزدیك به ربع قرن از پخش سریال تلویزیونی «پدرسالار» ساخته زندهیاد اكبر خواجویی میگذرد و این مجموعه خاطرهانگیز كه بهترین ساخته كارگردانش و یكی از پربینندهترین سریالهای نیمه اول دهه 70 هم محسوب میشود هنوز هم در حافظه بسیاری از بینندگان قدیمیتر تلویزیون، تازه و باطراوت مانده است، در مطلب پیش رو به بهانه بازپخش این مجموعه از شبكه تلویزیونی آیفیلم با شخصیتهای اصلی آن و نقشآفرینان آنها به شكل «خانواده به خانواده» تجدید خاطره كردهایم. تجدید خاطرهای که گاه با غم از دستدادن هنرمندانی چون حمیده خیرآبادی و جمیله شیخی همراه میشود و گاه با مغتنم دانستن طول عمر استاد محمدعلی کشاورز.
مازیار معاونی / خبرنگار
ناصر (پسر كوچك خانواده)
و آذر (همسر ناصر)
در مجموعه پدر سالار مقاومت عروس كوچك خانواده یعنی آذر (با نقشآفرینی کمند امیرسلیمانی) در برابر خواسته پدرشوهر برای زندگی در كنار دیگر اعضای فامیل، هسته اصلی داستان مجموعه را تشكیل میداد. كمند امیر سلیمانی كه نام خانوادگیش بینندگان خاصتر تلویزیون را به یاد نقشآفرینیهای كمدی پدرش «سعید امیر سلیمانی» در دهه 60 میاندازد برای ایفای نقش یك دختر جسور امروزی گزینه مناسبی بود. ناصر هاشمی كه او هم از خانوادهای هنری میآمد
با توجه به بازی درون گرا و با حداقل میمیكی كه همیشه در نقشآفرینیهایش دیده میشود برای نقش «ناصر» انتخاب خوبی بود. كشمكشهای میان این دو كاراكتر و تشنجهای ناشی از آن، بخش عمدهای از درام مجموعه را تشكیل میداد.
مهری (دختر بزرگ خانواده)
و اكبر (همسر مهری)
زری (دختر كوچك خانواده)
و آقای محمدی (همسر زری)
دختران پدرسالار و همسرانشان كه در بافت درام، نقش آنچنان مهمی را ایفا نمیكردند به خصوص اینكه به دلیل دختر بودن، قانون و قاعده زورگویانه
اسدا...خان مبنی بر اجبار به زندگی در منزل پدری در موردشان اعمال نمیشد. در خانواده دختر بزرگتر اسدا...خان داماد خانواده یعنی اكبر آقا (با بازی محمود جعفری) نقش پررنگتر را ایفا میكرد كه در دوره خشم پدرسالار و توقیف تاكسیاش از طرف او با پدر زن خود وارد درگیری شد و در خانواده دیگر هم زری (پرستو گلستانی) كه
برخلاف همسرش (آقای محمدی با بازی حسن مهمانی) آدم صبور و خونسردی نبود در چالش پیش آمده نقشی مهمتر را بازی میكرد.
آقا اسدا... (پدرسالار) و ملوك خانوم (مادر)
استاد محمدعلی كشاورز و زندهیاد حمیده خیرآبادی، ایفاگران نقش
پدر و مادر خانواده سنتی پرجمعیتی بودند كه با سرباز زدن عروس كوچك خانواده از زندگی در كنار دیگر اعضای فامیل، دچار تشنج بیسابقهای شده و قوام و انسجام آن برای مدتی به هم میریزد. هر دو بازیگر در سال 73 كه ضبط سریال انجام میشد بازیگران باتجربه و استخوان خرد كردهای بودند كه با كولهباری از از تجارب تئاتری، سینمایی و تلویزیونی مقابل دوربین این مجموعه قرار گرفته بودند.
زندهیاد حمیده خیرآبادی خیلی پیشتر از این مجموعه، به عنوان «مادر سینمای ایران» شناخته شده بود و آنقدر در نقش مادران سنتی دلسوز و مهربانی كه مهمترین دغدغهشان حفظ انسجام خانوادگی است، ظاهر شده بود كه تماشاگران سینمایی و بینندگان تلویزیونی او را در نقشهایی بهجز این شمایل آشنا به جای نمیآوردند تا پیش از این سریال، بازی در نقش مادر عباس آقا سوپرگوشت (زندهیاد عزتا... انتظامی) در كمدی درخشان داریوش مهرجویی (اجارهنشینها) یكی از شاخصترین نقشآفرینیهای این بازیگر فراموش نشدنی در نقش «مادر سنتی» محسوب میشد كه بعد از پدر سالار در چندین و چند مجموعه تلویزیونی دیگر و تا سالهای واپسین زندگی كاری این بازیگر
تكرار شد.
اما بازیگر نقش اول مجموعه یعنی محمدعلی كشاورز تا پیش از ایفای نقش پدر سالار با شمایل بازیگری مشخصی شناخته نمیشد و بازی در طیف گسترده و رنگارنگی از نقشهای مختلف را تجربه كرده بود از بازی در نقش سرگرد در سریال دایی جان ناپلئون (ناصر تقوایی) گرفته
تا نقش اتابك اعظم (آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه) در فیلم بهیادماندنی «كمال الملك» ساخته زندهیاد استاد علی حاتمی و سرانجام شاه نقشش در ساخته دیگری از این هنرمند نامی عرصه نمایش یعنی نقش «شعبان بیمخ» در مجموعه ماندگار «هزار دستان» كه شاخصترین نقش این بازیگر تا پیش از نقش پدر سالار به حساب میآمد.
اكبر خواجویی فقید با شناخت درست از تواناییها و فیزیك این بازیگر كاركشته، او را برای نقش اسدا... خان انتخاب كرد. نقشی كه هنوز كه هنوز است به عنوان مستبدترین، باابهتترین و در عین حال
بهیاد ماندنیترین پدر سنتی كل تاریخ 50 ساله سریالسازی تلویزیون شناخته میشود كه تا این لحظه رقیبی برایش پیدا نشده است.
جمال (پسر ارشد) و زهرا (همسر جمال)
قلم علیاكبر محلوجیان، نویسنده شناختهشده سریال، پسر بزرگ اسدا...خان را مثل اكثریت قریب به اتفاق فرزندان ارشد خانوادههای سنتی ایرانی، فرزندی متعهدتر و پایبندتر به ساختار سنتی خانواده
و در عین حال خانگیتر و ناتوانتر در خطرپذیری ترسیم كرده بود.
زندهیاد خسروشجاع زاده، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران كه چند سال قبل او را از دست دادیم برای ایفای این نقش انتخاب شده بود. انتخابی كه خوب و سنجیده بود و چهره آرام و معصوم شجاعزاده با خصوصیات نقش جمال، همخوانی خوبی داشت. كتایون ریاحی كه بهجز معدودی از نقشهای سالهای انتهایی فعالیتش، در اكثریت قریب به اتفاق موارد ایفاكننده كاراكترهای معصوم، سر به زیر و حرف گوش كن بود نیز نقش زهرا، همسر پسر ارشد خانواده را بازی میكرد.
زوجی مظلوم كه بچهدار نشدنشان هم مظلومیتشان را تشدید میكرد و بدون آنكه خطایی مرتكب شده باشند گرفتار آتش خشم و غضب پدرسالار شدند و همراه با دیگران برای مدتی از منزل پدری رانده شدند.
جلال (پسر دوم) و زهره (همسر جلال)
تا پیش از پدر سالار، هم محمود پاكنیت (جلال) و هم اكرم محمدی (زهره)، تنها در یك مجموعه تلویزیونی دیدهشده دیگر ایفای نقش كرده بودند و در بازیگری تلویزیونی، چهرههای باتجربه و كارنامهداری به حساب نمیآمدند. محمود پاكنیت، بازیگر خوب اهل شیراز سه سال قبل از پدر سالار با ایفای نقش «حسام بیك» در سریال تلویزیونی «روزی روزگاری» و آن تیكهكلام معروفش یعنی «التماس نكن» به جا آورده میشد و اكرم محمدی هم را با بازی در فیلم درخشان «مادر» علی حاتمی در نقش دختر كوچك خانواده و نقشآفرینی در مجموعه تلویزیونی مناسبتی «نیمه پنهان ماه» ساخته مجید جعفری به خاطر میآوردیم. در پدر سالار، پاكنیت نقش پسر شوخ و شنگ و بامزه خانواده را بازی میكرد كه در تعمیرگاه اتومبیل متعلق به پدرش مشغول به كار بود. علاوه بر بازی خوب پاكنیت، صدا و اجرای خوب سعید مظفری به عنوان گوینده این نقش (در آن زمان هنوز سریالهای ایرانی دوبله میشدند) و باز هم یك تكیهكلام دوستداشتنی دیگر یعنی آره بااااا»
به كمك نقش آمده بودند.
اكرم محمدی هم كه بهجز نقش مثبتش در فیلم مادر همیشه بهواسطه فیزیك چهره و میمیكهای خاص صورت برای ایفای نقش زنان زیر بار زور نرو و قلدر در برابر شوهر همیشه گزینه مناسبی بوده با گویندگی رفعت هاشمپور در نقش عروس زبان دراز و كمی موذی خانواده نقشآفرینی میكرد.
مصطفی (برادر اسدا...خان) و معصومه ( همسر مصطفی)
یكی دیگر از خانوادههای كمرنگ سریال كه به واسطه آن كه عروس سركش فامیل (آذر) از این خانواده برخاسته بود گاهی در میانه روایت نقشی نه چندان مهم ایفا میكردند. مصطفی (با بازی سیامك اطلسی) نماینده سیستم تربیتی سنتی مبنی بر احترام به برادر بزرگتر و حرفشنوی از او حتی در موارد زورگوییهای اینچنینی بود، «مصطفی» و تا حدودی «معصومه» با آنكه میدانستند خواسته عموی دخترشان منطقی و اصولی نیست، ولی ضرورت احترام به باورهای سنتی آنقدر برایشان مهم بود كه حق چندانی برای فرزندشان قائل نمیشدند.
مولود (خواهر ملوك)
با بازی زندهیاد جمیله شیخی كه علاوه بر خواهرزن پدرسالار، مادر زهره (اكرم محمدی) هم محسوب میشد بهواسطه عناد دیرینهای كه میان او و اسدا...خان برقرار بود از طریق دخترش، بحرانهایی را در خانواده اسدا...خان زمینهچینی میكرد. فهیمه راستكار فقید گویندگی این نقش را با استادی انجام داده بود.
اوس محمود (تعمیركار گاراژ اسدا...خان)
مرحوم جعفر بزرگی در این نقش هم همان شمایل همیشگی پیرمرد دلسوز و خیرخواه اكثر سالهای بازیگری خود را بازآفرینی کرد. «اوس محمود» به دلیل كسوت سنی و احترامی كه پدرسالار برایش قائل بود یكی از معدود كسانی بود كه این فرصت را پیدا میكرد گاهی با اسدا...خان وارد بحث شده و تذكرهای مشفقانهای به او بدهد.
و آذر (همسر ناصر)
در مجموعه پدر سالار مقاومت عروس كوچك خانواده یعنی آذر (با نقشآفرینی کمند امیرسلیمانی) در برابر خواسته پدرشوهر برای زندگی در كنار دیگر اعضای فامیل، هسته اصلی داستان مجموعه را تشكیل میداد. كمند امیر سلیمانی كه نام خانوادگیش بینندگان خاصتر تلویزیون را به یاد نقشآفرینیهای كمدی پدرش «سعید امیر سلیمانی» در دهه 60 میاندازد برای ایفای نقش یك دختر جسور امروزی گزینه مناسبی بود. ناصر هاشمی كه او هم از خانوادهای هنری میآمد
با توجه به بازی درون گرا و با حداقل میمیكی كه همیشه در نقشآفرینیهایش دیده میشود برای نقش «ناصر» انتخاب خوبی بود. كشمكشهای میان این دو كاراكتر و تشنجهای ناشی از آن، بخش عمدهای از درام مجموعه را تشكیل میداد.
مهری (دختر بزرگ خانواده)
و اكبر (همسر مهری)
زری (دختر كوچك خانواده)
و آقای محمدی (همسر زری)
دختران پدرسالار و همسرانشان كه در بافت درام، نقش آنچنان مهمی را ایفا نمیكردند به خصوص اینكه به دلیل دختر بودن، قانون و قاعده زورگویانه
اسدا...خان مبنی بر اجبار به زندگی در منزل پدری در موردشان اعمال نمیشد. در خانواده دختر بزرگتر اسدا...خان داماد خانواده یعنی اكبر آقا (با بازی محمود جعفری) نقش پررنگتر را ایفا میكرد كه در دوره خشم پدرسالار و توقیف تاكسیاش از طرف او با پدر زن خود وارد درگیری شد و در خانواده دیگر هم زری (پرستو گلستانی) كه
برخلاف همسرش (آقای محمدی با بازی حسن مهمانی) آدم صبور و خونسردی نبود در چالش پیش آمده نقشی مهمتر را بازی میكرد.
آقا اسدا... (پدرسالار) و ملوك خانوم (مادر)
استاد محمدعلی كشاورز و زندهیاد حمیده خیرآبادی، ایفاگران نقش
پدر و مادر خانواده سنتی پرجمعیتی بودند كه با سرباز زدن عروس كوچك خانواده از زندگی در كنار دیگر اعضای فامیل، دچار تشنج بیسابقهای شده و قوام و انسجام آن برای مدتی به هم میریزد. هر دو بازیگر در سال 73 كه ضبط سریال انجام میشد بازیگران باتجربه و استخوان خرد كردهای بودند كه با كولهباری از از تجارب تئاتری، سینمایی و تلویزیونی مقابل دوربین این مجموعه قرار گرفته بودند.
زندهیاد حمیده خیرآبادی خیلی پیشتر از این مجموعه، به عنوان «مادر سینمای ایران» شناخته شده بود و آنقدر در نقش مادران سنتی دلسوز و مهربانی كه مهمترین دغدغهشان حفظ انسجام خانوادگی است، ظاهر شده بود كه تماشاگران سینمایی و بینندگان تلویزیونی او را در نقشهایی بهجز این شمایل آشنا به جای نمیآوردند تا پیش از این سریال، بازی در نقش مادر عباس آقا سوپرگوشت (زندهیاد عزتا... انتظامی) در كمدی درخشان داریوش مهرجویی (اجارهنشینها) یكی از شاخصترین نقشآفرینیهای این بازیگر فراموش نشدنی در نقش «مادر سنتی» محسوب میشد كه بعد از پدر سالار در چندین و چند مجموعه تلویزیونی دیگر و تا سالهای واپسین زندگی كاری این بازیگر
تكرار شد.
اما بازیگر نقش اول مجموعه یعنی محمدعلی كشاورز تا پیش از ایفای نقش پدر سالار با شمایل بازیگری مشخصی شناخته نمیشد و بازی در طیف گسترده و رنگارنگی از نقشهای مختلف را تجربه كرده بود از بازی در نقش سرگرد در سریال دایی جان ناپلئون (ناصر تقوایی) گرفته
تا نقش اتابك اعظم (آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه) در فیلم بهیادماندنی «كمال الملك» ساخته زندهیاد استاد علی حاتمی و سرانجام شاه نقشش در ساخته دیگری از این هنرمند نامی عرصه نمایش یعنی نقش «شعبان بیمخ» در مجموعه ماندگار «هزار دستان» كه شاخصترین نقش این بازیگر تا پیش از نقش پدر سالار به حساب میآمد.
اكبر خواجویی فقید با شناخت درست از تواناییها و فیزیك این بازیگر كاركشته، او را برای نقش اسدا... خان انتخاب كرد. نقشی كه هنوز كه هنوز است به عنوان مستبدترین، باابهتترین و در عین حال
بهیاد ماندنیترین پدر سنتی كل تاریخ 50 ساله سریالسازی تلویزیون شناخته میشود كه تا این لحظه رقیبی برایش پیدا نشده است.
جمال (پسر ارشد) و زهرا (همسر جمال)
قلم علیاكبر محلوجیان، نویسنده شناختهشده سریال، پسر بزرگ اسدا...خان را مثل اكثریت قریب به اتفاق فرزندان ارشد خانوادههای سنتی ایرانی، فرزندی متعهدتر و پایبندتر به ساختار سنتی خانواده
و در عین حال خانگیتر و ناتوانتر در خطرپذیری ترسیم كرده بود.
زندهیاد خسروشجاع زاده، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران كه چند سال قبل او را از دست دادیم برای ایفای این نقش انتخاب شده بود. انتخابی كه خوب و سنجیده بود و چهره آرام و معصوم شجاعزاده با خصوصیات نقش جمال، همخوانی خوبی داشت. كتایون ریاحی كه بهجز معدودی از نقشهای سالهای انتهایی فعالیتش، در اكثریت قریب به اتفاق موارد ایفاكننده كاراكترهای معصوم، سر به زیر و حرف گوش كن بود نیز نقش زهرا، همسر پسر ارشد خانواده را بازی میكرد.
زوجی مظلوم كه بچهدار نشدنشان هم مظلومیتشان را تشدید میكرد و بدون آنكه خطایی مرتكب شده باشند گرفتار آتش خشم و غضب پدرسالار شدند و همراه با دیگران برای مدتی از منزل پدری رانده شدند.
جلال (پسر دوم) و زهره (همسر جلال)
تا پیش از پدر سالار، هم محمود پاكنیت (جلال) و هم اكرم محمدی (زهره)، تنها در یك مجموعه تلویزیونی دیدهشده دیگر ایفای نقش كرده بودند و در بازیگری تلویزیونی، چهرههای باتجربه و كارنامهداری به حساب نمیآمدند. محمود پاكنیت، بازیگر خوب اهل شیراز سه سال قبل از پدر سالار با ایفای نقش «حسام بیك» در سریال تلویزیونی «روزی روزگاری» و آن تیكهكلام معروفش یعنی «التماس نكن» به جا آورده میشد و اكرم محمدی هم را با بازی در فیلم درخشان «مادر» علی حاتمی در نقش دختر كوچك خانواده و نقشآفرینی در مجموعه تلویزیونی مناسبتی «نیمه پنهان ماه» ساخته مجید جعفری به خاطر میآوردیم. در پدر سالار، پاكنیت نقش پسر شوخ و شنگ و بامزه خانواده را بازی میكرد كه در تعمیرگاه اتومبیل متعلق به پدرش مشغول به كار بود. علاوه بر بازی خوب پاكنیت، صدا و اجرای خوب سعید مظفری به عنوان گوینده این نقش (در آن زمان هنوز سریالهای ایرانی دوبله میشدند) و باز هم یك تكیهكلام دوستداشتنی دیگر یعنی آره بااااا»
به كمك نقش آمده بودند.
اكرم محمدی هم كه بهجز نقش مثبتش در فیلم مادر همیشه بهواسطه فیزیك چهره و میمیكهای خاص صورت برای ایفای نقش زنان زیر بار زور نرو و قلدر در برابر شوهر همیشه گزینه مناسبی بوده با گویندگی رفعت هاشمپور در نقش عروس زبان دراز و كمی موذی خانواده نقشآفرینی میكرد.
مصطفی (برادر اسدا...خان) و معصومه ( همسر مصطفی)
یكی دیگر از خانوادههای كمرنگ سریال كه به واسطه آن كه عروس سركش فامیل (آذر) از این خانواده برخاسته بود گاهی در میانه روایت نقشی نه چندان مهم ایفا میكردند. مصطفی (با بازی سیامك اطلسی) نماینده سیستم تربیتی سنتی مبنی بر احترام به برادر بزرگتر و حرفشنوی از او حتی در موارد زورگوییهای اینچنینی بود، «مصطفی» و تا حدودی «معصومه» با آنكه میدانستند خواسته عموی دخترشان منطقی و اصولی نیست، ولی ضرورت احترام به باورهای سنتی آنقدر برایشان مهم بود كه حق چندانی برای فرزندشان قائل نمیشدند.
مولود (خواهر ملوك)
با بازی زندهیاد جمیله شیخی كه علاوه بر خواهرزن پدرسالار، مادر زهره (اكرم محمدی) هم محسوب میشد بهواسطه عناد دیرینهای كه میان او و اسدا...خان برقرار بود از طریق دخترش، بحرانهایی را در خانواده اسدا...خان زمینهچینی میكرد. فهیمه راستكار فقید گویندگی این نقش را با استادی انجام داده بود.
اوس محمود (تعمیركار گاراژ اسدا...خان)
مرحوم جعفر بزرگی در این نقش هم همان شمایل همیشگی پیرمرد دلسوز و خیرخواه اكثر سالهای بازیگری خود را بازآفرینی کرد. «اوس محمود» به دلیل كسوت سنی و احترامی كه پدرسالار برایش قائل بود یكی از معدود كسانی بود كه این فرصت را پیدا میكرد گاهی با اسدا...خان وارد بحث شده و تذكرهای مشفقانهای به او بدهد.