یک هنرمند کرمانشاهی با احیای هنر قدیمی چیقبافی، نشان ملی مرغوبیت صنایع دستی را از آن خود کرده است
یادگاری از سیاه چادرهای عشایر
چیقبافی اگر برای ما اسمی ناآشنا باشد، برای عشایر کشورمان اسمی پر از خاطره است از هنری که ریشه در گذشتههای دورشان دارد؛ هنری که نسل به نسل به دست زنان عشایر انجام میشد و با تغییر صفحات تقویم، میرفت که به سرنوشت بسیاری از هنرهای دستی دیگر کشورمان دچار شود ؛ همه آنهایی که روزی روزگاری در زندگی روزمره مردم عصر خود کاربردی داشتند و حالا در عصر جدیدتر، جایگاهشان را از دست داده بودند. روایت این هنر قدیمی و اصیل، اما وقتی به زندگی یکی از هنرمندان کرمانشاه وصل میشود ، سرنوشت چیق بافی را عوض میکند؛ آنوقت محمدجواد نجفیان، میشود تنها مرد چیقباف کشورمان؛ هنرمندی که این هنر قدیمی را احیا کرده و با تعریف کاربردهای جدید برای آن، نشان ملی مرغوبیت صنایع دستی را بر سینه این هنر نشانده است!
برای این هنرمند 47 ساله گیلانغربی، چیقبافی تصویر دور روزهای کودکی است؛ تصویری از تلاش زنان عشایر برای حفظ سیاه چادرهایشان از سرما و گرما؛ هنری با چند اسم مختلف در زبان محلی، موضوعی که نجفیان دربارهاش به ما میگوید:« چیق بافی یکی از هنرهایدستی عشایر است که به آن چیقبافی و چیقبافی هم میگویند، این هنر از گذشتههای بسیار دور، انجام میشده و میتوانیم بگوییم شکل تکامل یافتهای از حصیربافی است که در دورههای قدیمیتر به عنوان مفرش استفاده میشد.»
هنری که ریشهاش به عشایر برسد، به انسانهایی که کوچنشین هستند، یعنی قدمتی همپای خود عشایر دارد؛ قدمتی زیاد که میتواند دلیلی باشد بر حفظ و احیای آن: «میتوانیم بگوییم از وقتی که حصیر وجود داشته این هنر هم وجود داشته و جزو قدیمیترین دستبافتههای بشر است و چون با زندگی عشایر هم در ارتباط مستقیم بوده ، قدمت زیادی دارد.»
چیقبافی، فقط مختص کرمانشاه نیست و نجفیان میگوید این هنر بین عشایر استان های دیگر هم بافته میشود، از لرستان و چهارمحال و بختیاری گرفته تا قشقاییهای فارس. اما یکی از تکاملیافتهترین انواع چیقبافی، چیقهایی است که در منطقه گیلانغرب کرمانشاه و در روستایی به نام لته چاقا بافته میشوند.
در زندگی عشایر، چیقها یکی از پرکاربردترین وسایل بودهاند؛ بافتههای حصیری که به عنوان دیوار محافظ گرما و سرما و جداکننده فضا و تقسیمبندی داخل سیاه چادرها مورد استفاده قرار میگرفتند و به گفته نجفیان در دو نوع بافته میشوند، چیقهای ساده و چیقهای تپک که طرحدار و منقوش هستند و دقیقا همین مشخصه کاربردشان را هم متفاوتتر کرده است:«چیقهای ساده را بیشتر به عنوان دیوار محافظ در بیرون سیاه چادرها استفاده میکردند اما تپکها علاوه بر نقش محافظتی دارای کارکرد تزئینی هم بودند و در قسمت داخلی سیاه چادر نصب میشدند.»
دستبافتهای
از زنان سختکوش عشایر
زنان به عنوان یکی از ستونهای اصلی جامعه عشایر ، چراغ این هنر را نسل به نسل روشن نگه داشتهاند، هنری که انجام آن کاملا منحصر به زنان بوده ، البته بهجز مرحله تهیه نی که به عهده مردان گذاشتهشدهبود و نجفیان دربارهاش میگوید:« تنها این قسمت از کار چیقبافی مردانه بود و مردان از نیزارهایی که در مناطق گرمسیری میروییدند مثل سرپلذهاب، نیها را مخصوصا در فصل پاییز که به استحکام بیشتری رسیدهاند، را برش میدادند و بعد قطعات آماده را در اختیار زنان قرار میدادند. بعد از این مرحله دار چیقبافی به روی زمین در گودالهایی که بیرون سیاه چادر کندهشدهبود نصب میشد و در کل میتوان گفت که این هنر محصول دست زنان عشایر است و با مواد کاملا طبیعی بافته میشود، یعنی ترکههای نی، خامههای پشمی رنگ شده ، نخ موی بز ، دار چوبی و وزنههای سنگی که وقتی به دست هنرمند زنان میرسند، نقشهایی از درخت سرو، حیوانات چهارپا؛ درختهای گلدار و ... را به تصویر میکشند.»
نوآوری؛ دلیل ماندگاری
قصه این هنر اما وقتی به این کارشناس صنایع دستی میرسد، قصه هنری است که از گرداب فراموشی نجات دادهشده ، موضوعی که نجفیان دربارهاش میگوید:« من به واسطه ارتباطهای کاریای که با عشایر داشتم، با چیقبافی آشنا شدم و دیدم به این هنر هیچ توجهی نمیشود و حتی منابع کتبی و نوشتاری هم دربارهاش وجود ندارد، به همین دلیل دربارهاش تحقیق کردم و شیوه بافت آن را از عشایر بومی و روستایی یاد گرفتم و دیدم که این هنر به خاطر تغییر شیوه زندگی عشایر و ... درحال منسوخ شدن است.»
همین انگیزه باعث شد او چیقبافی را به زندگی روزمره برگرداند؛ موضوعی که دربارهاش میگوید: «من میخواستم این هنر را به زندگی روزمره و محیط داخلی خانههای امروزی بیاورم تا به دوام بیشتری برسد درنتیجه با یک نوآوری، کاربردهای متفاوتتری برای آن ایجاد کردم. از تابلو، جعبه دستمال کاغذی، سطل زباله و جاگلدانی گرفته تا جای مجله و روزنامه ، کیف و زیورآلات زنانه.»
تلاشی که نتیجهاش دریافت نشان مرغوبیت ملی در صنایع دستی بود:«یکی از دلایل این انتخاب، نوآوری در شیوه بافت بود، من آن شیوه بافت قدیمی را نظاممند و به روز کردم، در بافت قدیمی ، از نقشه استفاده نمیشد و کار به صورت ذهنی بافته میشد اما من آمدم و این طرحها را روی کاغذ شطرنجی در مقایس واقعی کشیدم و بعد بافت را براساس آن انجام دادم.»
هنری دوستدار محیط زیست
چیقبافی مثل بیشتر صنایعدستیای که توسط عشایر درست میشوند، ریشه در طبیعت دارد ، دوستدار محیط زیست است. موضوعی که تنها هنرمند مرد چیقباف کشورمان دربارهاش میگوید:«همه مواد اصلی این هنر از مواد طبیعی تشکیل شده و در فرآیند تولید آن هم هیچ آسیبی به محیط نمیرسد و حتی برش نیها از نیزار مطابق با فرآیند رشد نیها قرار دارد و تا سال بعد دوباره در این نیزارها این نیها جایگزین میشوند، از طرف دیگر خود محصول تولید شده ، با گذشت زمان اگر از بین برود، به راحتی به چرخه طبیعت برمیگردد و هیچگونه آلودگی زیست محیطی هم ندارد و همین موضوع هم یکی از دلایل انتخاب آن برای نشان مرغوبیت صنایع دستی بود.»