گردشگری ادبیات
احداث خانهموزهها و نگهداری از آنها یكی از راههای معرفی و شناساندن مشاهیر و چهرههای ماندگار فرهنگ و علوم در هر اجتماعی است. برای مثال خانه موزه گوته در آلمان یا پوشكین در روسیه ازجمله منازلی هستند كه تبدیل به مكانهایی برای گردشگران داخلی و خارجی شده است. اقدامی كه شهرداریها در كشورهای مختلف و حتی دولتها متولی آن هستند. حتی حفظ بافت سنتی پیرامون آن خانه از اقداماتی است كه برای حفظ موقعیت آن خانه صورت میگیرد تا یك اثر تاریخی كاركرد خود را در بافت شهری بیشتر نشان دهد. خانهموزههایی كه علاوه بر درآمدزایی در واقع بخشی از پیشینه فرهنگی و اجتماعی یك شهر یا كشور را در خود نگهداشتهاند و ابزاری برای انتقال فرهنگ به نسلهای آینده خود هستند.
خانه پدر شعر نو
در ایران علاوه بر خانهموزه جلال كه گذری بر آن كردیم خانهموزه
نیما یوشیج در یوش هم وجود دارد. خانهای كه در واقع خانه پدری نیما در شهرستان یوش استان مازندران است و امروز مزار نیما یوشیج و سیروس طاهباز در آن واقع شده است. خانهای به سبك خانههای دوره قاجار كه نیما روزگاری قبل از مراجعه به تهران و سالهای جوانی را در آن گذرانده است، هرچند روح متلاطم نیما همانطور كه از نامههایش بر میآید در جنگل و كوه و دریا بیشتر آرام میگرفته، اما این خانه روزگاری محل رفت و آمد
پدر شعر نوی فارسی بوده و حالا تبدیل به خانهموزهای برای معرفی و شناساندن این چهره مهم در تاریخ شعر فارسی شده است. لوازم شخصی مانند عینك، لباس، قلم و حتی چپق و كتابها در این موزه نگهداری میشود. هرچند حال و روز این موزه چندان خوب نیست، ولی به هر روی محیطی است كه در صورت رسیدگی درست میتواند تبدیل به محیطی برای علاقهمندان به سفر و ادبیات شود و البته اهالی روستای پدری نیما را نیز از حیث اقتصادی حمایت كند. این در حالی است كه خانه نیما در تهران كه نزدیك خانه سیمین و جلال است در آستانه تخریب است و مدتی است میان شهرداری و مالك و بخشهای فرهنگی درگیری وجود دارد تا بتوانند این محیط را نیز مانند خانه موزه سیمین و جلال تبدیل به محلی برای نكوداشت یاد و خاطره نیما یوشیج (علی اسفندیاری) كنند.
جایی كه برادران كارامازوف خلق شد
باوركردنش راحت نیست در خانهای قدم بزنی كه یكی از شاهكارهای ادبیات داستانی جهان در آن خلق شده است. «برادران كارامازوف» به اعتقاد بسیاری مهمترین اثر داستایفسكی است. خانه موزه این نویسنده بزرگ در سنپترزبورگ واقع شده كه روزگاری پایتخت روسیه بوده و این نویسنده در آن از دنیا رفته و بعد از مرگش به شهرت جهانی رسید. خانهای كه جزئیات بسیاری دارد و هر تماشاگری را میتواند به خود جلب كند از كلاه نویسنده در ورودی تا غذاهای مورد علاقه خالق «شبهای روشن»! خانهای كه ویژگیهای منحصر بهفردی دارد و بهخصوص برای علاقهمندان به ادبیات و به طور ویژه طرفداران به آقای داستایفسكی میتواند محیطی جذاب و فراموش نشدنی باشد.
خانه پیرمرد و دریا
شاید روزی كه پدر همینگوی برای معالجه زنی به خانهای فراخوانده شد تا او را تحت معاینه و مداوا قرار دهد فكرش را هم نمیكرد كه مداوایش نتیجهای ندهد، ولی قلبش را در آن خانه جا بگذارد تا نتیجه این حضور بر بالین بیمار، فرزندی باشد كه آوازهاش به گوشه گوشه جهان رسیده باشد. منظورم ارنست همینگوی است. پدرش در معالجه مادربزرگ همینگوی موفق نبود، ولی در باختن دل به دختر همان خانه كه بعدها مادر ارنست همینگوی شد موفق بود و حالا آن خانه به محلی برای نگهداری لوازم شخصی و مجموعه آثار مرتبط با ارنست همینگوی یكی از بزرگترین نویسندههای قرن بیستم شده است. این مجموعه شامل نامهها و دستنوشتهها، ماشینهای تحریر، مداد و قلم و دوربین، چمدان و وسایل شكار و ماكت قایقهایی كه خودش سفارش میداد، آلات و ادوات موسیقی، عكسها و پوسترهای تمامی فیلمهایی كه از روی آثار یا درباره همینگوی ساختهاند، است. باز هم خانهموزهای برای كسانی كه دیوانهوار همینگوی پیر را دوست دارند!
کوزت کجا متولد شد
خالق «بینوایان» و «گوژپشت نوتردام»، همان ویكتور هوگوی معروف در پاریس زندگی میكرده و امروز خانه موزهای كه توسط یكی از ستایشگران وی احداث شده در واقع محلی است كه هوگو سالهایی كه برای خلق بینوایان و برخی كارهای دیگر وقت میگذاشته
در این منزل زندگی میكرده است. منزلی كه بسیاری از بخشهای آن بازسازی و دوبارهسازی شدهاند تا یادآوری شرایط زیست این نویسنده بزرگ فرانسوی باشند. خانهای كه اتاق قرمز آن (محل خواب هوگو) در آن مشهور است و مجموعهداران و مدیران موزه تلاش كردهاند این موزه را با وسایل اصلی ایجاد كنند هرچند كار دشواری بوده، زیرا بخشی از وسایل در گذر زمان و انتقال به افراد مختلف از بین رفته بودند، اما به هر حال سنت خانهموزه ساختن سنتی تازه نیست و در همه جای جهان رواج داشته است.
سفر به قرن 18
یوهان ولفگانگ گوته به خاطر «فاوست» شهرت جهانی دارد و البته دیوان شرقی ــ غربی او نیز كه به حافظ تقدیم شده اثری شناخته شده است. خانه موزه گوته امروز محلی است برای بازدیدكنندگانی كه میخواهند هم درباره شاعر و نویسنده آلمانی و هم درباره هنر این كشور اطلاعاتی كسب كنند. خانه موزهای كه یك بار به خاطر بمباران فرانكفورت در جنگ جهانی دوم بازسازی شد و مرتبه دیگر هم در ابتدای قرن نوزدهم بوده است. اتاق نویسندگی كه این نویسنده خلوت خود را در آن سپری میكرده در این ساختمان واقع شده و بازدیدكنندگان میتوانند هدایای گوته به مادرش و حتی اتاق موسیقی پدرش را نیز در این ساختمان از نظر بگذرانند.
در ایران علاوه بر خانهموزه جلال كه گذری بر آن كردیم خانهموزه
نیما یوشیج در یوش هم وجود دارد. خانهای كه در واقع خانه پدری نیما در شهرستان یوش استان مازندران است و امروز مزار نیما یوشیج و سیروس طاهباز در آن واقع شده است. خانهای به سبك خانههای دوره قاجار كه نیما روزگاری قبل از مراجعه به تهران و سالهای جوانی را در آن گذرانده است، هرچند روح متلاطم نیما همانطور كه از نامههایش بر میآید در جنگل و كوه و دریا بیشتر آرام میگرفته، اما این خانه روزگاری محل رفت و آمد
پدر شعر نوی فارسی بوده و حالا تبدیل به خانهموزهای برای معرفی و شناساندن این چهره مهم در تاریخ شعر فارسی شده است. لوازم شخصی مانند عینك، لباس، قلم و حتی چپق و كتابها در این موزه نگهداری میشود. هرچند حال و روز این موزه چندان خوب نیست، ولی به هر روی محیطی است كه در صورت رسیدگی درست میتواند تبدیل به محیطی برای علاقهمندان به سفر و ادبیات شود و البته اهالی روستای پدری نیما را نیز از حیث اقتصادی حمایت كند. این در حالی است كه خانه نیما در تهران كه نزدیك خانه سیمین و جلال است در آستانه تخریب است و مدتی است میان شهرداری و مالك و بخشهای فرهنگی درگیری وجود دارد تا بتوانند این محیط را نیز مانند خانه موزه سیمین و جلال تبدیل به محلی برای نكوداشت یاد و خاطره نیما یوشیج (علی اسفندیاری) كنند.
جایی كه برادران كارامازوف خلق شد
باوركردنش راحت نیست در خانهای قدم بزنی كه یكی از شاهكارهای ادبیات داستانی جهان در آن خلق شده است. «برادران كارامازوف» به اعتقاد بسیاری مهمترین اثر داستایفسكی است. خانه موزه این نویسنده بزرگ در سنپترزبورگ واقع شده كه روزگاری پایتخت روسیه بوده و این نویسنده در آن از دنیا رفته و بعد از مرگش به شهرت جهانی رسید. خانهای كه جزئیات بسیاری دارد و هر تماشاگری را میتواند به خود جلب كند از كلاه نویسنده در ورودی تا غذاهای مورد علاقه خالق «شبهای روشن»! خانهای كه ویژگیهای منحصر بهفردی دارد و بهخصوص برای علاقهمندان به ادبیات و به طور ویژه طرفداران به آقای داستایفسكی میتواند محیطی جذاب و فراموش نشدنی باشد.
خانه پیرمرد و دریا
شاید روزی كه پدر همینگوی برای معالجه زنی به خانهای فراخوانده شد تا او را تحت معاینه و مداوا قرار دهد فكرش را هم نمیكرد كه مداوایش نتیجهای ندهد، ولی قلبش را در آن خانه جا بگذارد تا نتیجه این حضور بر بالین بیمار، فرزندی باشد كه آوازهاش به گوشه گوشه جهان رسیده باشد. منظورم ارنست همینگوی است. پدرش در معالجه مادربزرگ همینگوی موفق نبود، ولی در باختن دل به دختر همان خانه كه بعدها مادر ارنست همینگوی شد موفق بود و حالا آن خانه به محلی برای نگهداری لوازم شخصی و مجموعه آثار مرتبط با ارنست همینگوی یكی از بزرگترین نویسندههای قرن بیستم شده است. این مجموعه شامل نامهها و دستنوشتهها، ماشینهای تحریر، مداد و قلم و دوربین، چمدان و وسایل شكار و ماكت قایقهایی كه خودش سفارش میداد، آلات و ادوات موسیقی، عكسها و پوسترهای تمامی فیلمهایی كه از روی آثار یا درباره همینگوی ساختهاند، است. باز هم خانهموزهای برای كسانی كه دیوانهوار همینگوی پیر را دوست دارند!
کوزت کجا متولد شد
خالق «بینوایان» و «گوژپشت نوتردام»، همان ویكتور هوگوی معروف در پاریس زندگی میكرده و امروز خانه موزهای كه توسط یكی از ستایشگران وی احداث شده در واقع محلی است كه هوگو سالهایی كه برای خلق بینوایان و برخی كارهای دیگر وقت میگذاشته
در این منزل زندگی میكرده است. منزلی كه بسیاری از بخشهای آن بازسازی و دوبارهسازی شدهاند تا یادآوری شرایط زیست این نویسنده بزرگ فرانسوی باشند. خانهای كه اتاق قرمز آن (محل خواب هوگو) در آن مشهور است و مجموعهداران و مدیران موزه تلاش كردهاند این موزه را با وسایل اصلی ایجاد كنند هرچند كار دشواری بوده، زیرا بخشی از وسایل در گذر زمان و انتقال به افراد مختلف از بین رفته بودند، اما به هر حال سنت خانهموزه ساختن سنتی تازه نیست و در همه جای جهان رواج داشته است.
سفر به قرن 18
یوهان ولفگانگ گوته به خاطر «فاوست» شهرت جهانی دارد و البته دیوان شرقی ــ غربی او نیز كه به حافظ تقدیم شده اثری شناخته شده است. خانه موزه گوته امروز محلی است برای بازدیدكنندگانی كه میخواهند هم درباره شاعر و نویسنده آلمانی و هم درباره هنر این كشور اطلاعاتی كسب كنند. خانه موزهای كه یك بار به خاطر بمباران فرانكفورت در جنگ جهانی دوم بازسازی شد و مرتبه دیگر هم در ابتدای قرن نوزدهم بوده است. اتاق نویسندگی كه این نویسنده خلوت خود را در آن سپری میكرده در این ساختمان واقع شده و بازدیدكنندگان میتوانند هدایای گوته به مادرش و حتی اتاق موسیقی پدرش را نیز در این ساختمان از نظر بگذرانند.