مقاومت و بازدارندگی توام با دیپلماسی حقوقی
مهمترین پیام پهلوگرفتن نفتكشهای ایران در بنادر ونزوئلا، این است كه دنیا دیگر جای وحشیگری و یاغیگری نیست و دوران بزن در رویی سپری شده است. دكترین رسمی ایالات متحده كه در سند راهبرد امنیت ملی 2018 نیز به صورت مبسوطی تبیین شده، بر «صلح تنها به وسیله قدرت قابل دستیابی است» و «نمایش صلح از طریق قدرت نظامی» بنیان نهاده شده است، اما سؤال اینجاست كه چرا با وجود چنین پیشزمینه نظری و عملی و درحالی كه تهران و كاراكاس هر دو تحت تحریمهای بیسابقه توسط ایالات متحده قرار دارند، جمهوری اسلامی ایران توانست از حقوق مشروع خود در زمینه تجارت و دریانوردی بهره برده و نفتكشهای تحت پرچم خود را در سواحل ونزوئلا پهلوگیری نماید. چرا ایالات متحده، كشور خاطی و سركش، ناقض معاهدات و قواعد و مقررات بینالمللی، در این پرونده وقتی امنیت و آزادی دریانوردی را رعایت كرده، دنیا فكر میكند اتفاق خاصی افتاده و چرا آمریكا در قبال هنجارها و معاهدات بینالمللی تمكین كرده و به نفتكشها تعرضی نكرده است؟
پاسخ را باید در مخالفت جهانی با رویكرد آمریكاییها دانست، اقدامات واشنگتن كه به «تعلیق در نظامبینالملل» توصیف شده و قوانین تحریمی یكجانبه ایالات متحده، نهتنها توسط مراجع حقوقی و قضایی غیرقانونی، ناعادلانه و ظالمانه اعلام شده، بلكه در اذهان دولتمردان و مردم در گستره گیتی منتقدانی جدی دارد. در پرونده حاضر، دولتها و مردم جهان در مقام انتخاب بین ایران و آمریكا نیستند، بلكه گزینش بین دكترین قدرت محور اعلامی آمریكاییها، بازگشت به دو هزار سال قبل و پشت پا زدن به تمامی مظاهر تمدنی بشریت، اقدامات خلاف عرف و مقررات بینالمللی ایالات متحده آمریكا، یكجانبهگرایی و زورگویی و بزندررویی از یكسو با گفتمان متعالی جمهوری اسلامی كه مبتنی بر صلح با محوریت عدالت است، از سوی دیگر، موضوع انتخاب قرار دارد. امروز بشریت چنانچه در درازنای تاریخ به آن محتاج بوده، نیازمند صلح است، این نیاز اساسی بشر، از منظر ایران اسلامی، زمانی پایدار خواهد بود كه نه بر قدرت (چنانچه واشنگتن رسما اعلام كرده) بلكه بر عدالت استوار باشد؛ صلحی كه بر پایه قدرت باشد، صلح تحمیلی و غیرعادلانه است و تهدیدكننده صلح و امنیت بینالمللی و بشریت بهشمار میرود. در كنار روند مذكور، نباید از عامل مهم دیگر، یعنی تقویت بازدارندگی غفلت كرد. جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر در سایه تحریمها، توانایی بازدارندگی خود را افزایش داده و به فضل الهی به مرحلهای رسیده كه نمیتوانند به آن ضربه وارد كنند یا تهران را تحت فشار قرار دهند.
بدون تردید تبیین موارد مذكور نیازمند تقویت دیپلماسی حقوقی كشورمان و پشتوانه قرار دادن آن برای دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی ایران است. راهبردی كه تقویت و نهادینه شدن آن بیش از پیش در عرصه داخلی و خارجی در نهاد اصلی متولی سیاست خارجی كشور ضروری است.