نامهای برای روزهای سخت اصلاحطلبان
موسویخوئینیها گرچه سالهاست در حاشیه قرار گرفته و كمتر در عرصه سیاسی بروز و ظهور دارد، اما همچنان خیلیها او را با لقب مرد خاكستری اصلاحات میشناسند و معتقدند یكی از چهرههای موثر اصلاحطلبان است كه در بسیاری از رویكردهای سیاسی این جریان تاثیرگذار است.
این نگاه میتواند تا حدود زیادی از نامه دبیركل مجمع روحانیون مبارز رمزگشایی كند. نامه خوئینیها در شرایطی نوشته شده كه مردم با مشكلات فراوان اقتصادی روبهرو هستند و سیاستهای دولت در كنار تحریمها و بیماری كرونا بر این مشكلات افزودهاست.
البته این وضعیت به یك ماه و دوماه اخیر مربوط نیست، بلكه تقریبا از همان ماههای ابتدایی دولت دوازدهم با گسترش اعتراضات مردمی نسبت به شرایط اقتصادی، اصلاحطلبان كه در هر دو انتخابات 92 و 96 به صورت تمامقد از نامزدی روحانی حمایت كردهبودند به فكر جدا كردن سفره خود از دولت افتادند.خیلی از تحلیلگران دلیل این انتقادات را زمینهسازی اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری 1400 عنوان میكردند، اما شواهد نشان میدهد كه چنین انتقاداتی حداقل برای انتخابات مجلس جواب ندادهاست.
سردرگمی اصلاحطلبان
پس از انتخابات هم پسلرزههای عملكرد ضعیف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و انتقادات فعالان سیاسی این جریان ادامه یافت و پس از استعفای عبدالواحد موسوی لاری، قائممقام این شورا چندروز قبل اعلام شد كه محمدرضا عارف هم از ریاست آن استعفا كردهاست و زمزمههایی برای تشكیل یك ساز و كار جدید در میان اصلاحطلبان شنیده میشود. همچنان برخی چهرههای تاثیرگذار اصلاحات معتقدند این جریان برنامهای برای برونرفت از شرایط فعلی كشور ندارد. بهعنوان مثال سیدحسین مرعشی، عضو حزب كارگزاران سازندگی در یادداشتی كه در شماره دیروز روزنامه سازندگی منتشر كرد، نوشت: واقعیت این است كه تاكنون هیچیك از احزاب و چهرههای سیاسی (اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا) راهكارهایی كه با مسائل روز ایران سازگاری داشتهباشد و بتواند معضلات ایران را حل كند
ارائه نكردهاست.
انتقاد چهرههای اصلاحطلب
در چنین شرایطی نامه انتقادی موسویخوئینیها به رهبر انقلاب و نسبت دادن شرایط فعلی كشور به عملكرد ایشان آنقدر فرافكنانه است كه حتی انتقاد برخی چهرههای اصلاحطلب را نیز به همراه داشتهاست. بهعنوان مثال، سعید رضویفقیه، فعال اصلاحطلب در این باره میگوید: آقای موسویخوئینیها در این نامه به
۴۰ سال مشكلاتی كه برای مردم بهوجود آمده و دلسردیشان نسبت به دین و انقلاب اشاره كردند. یكچهارم از این
۴۰ سال تحت حاكمیت جریانی بودهاست كه شخص آقای خوئینیها نقش مهمی در آن داشتهاند. منصفانهتر آن است كه ایشان اول در مورد عملكرد جریان متبوع خودشان در آن یكچهارم سخن بگویند و آن دوره را هم نقد كنند.
البته رضویفقیه در این مطلب صرفا به دوره دولت اصلاحات اشاره کردهاست و حال اینکه دولت هشتساله روحانی که هفت سال آن گذشته نیز با حمایت جریان اصلاحطلب روی کار آمد و در دولت سازندگی هم اصلاحطلبان نقش پررنگی داشتند و طبیعتا افکار عمومی در انتظار پاسخگویی چهرههای تاثیرگذار این جریان درخصوص شرایط فعلی کشور است. صادق زیباکلام، استاد دانشگاه هم در این زمینه گفت: هنر موسویخوئینیها این است که هرچندوقت یکبار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند، در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان بهوجودآمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسویخوئینیهاست.
انداختن توپ در زمین رهبری
با وجود این به نظر میرسد برخی چهرههای رادیکال اصلاحطلب بهترین راهکار برای فرار از پاسخگویی درباره شرایط فعلی کشور را انداختن توپ در زمین رهبر انقلاب میدانند و این همان مسالهای است که این روزها از سوی برخی چهرهها از جمله مصطفی تاجزاده یا موسویخوئینیها در دستور کار
قرار گرفتهاست. کافی است سری به صفحه تاجزاده در تويیتر بزنید و نگاهی به آخرین مطالب منتشر شده او بیندازید. محور اغلب این مطالب، انتقاد از رهبر انقلاب و ضرورت مذاکره با آمریکاست و نامه موسویخوئینیها نیز به نوعی در همین چارچوب نگاشته شدهاست. همین باعث شده تا برخی فعالان سیاسی، اتخاذ چنین رویکردی را نوعی زمینهسازی برای وادار کردن مسؤولان نظام به نشستن پای میز مذاکره با آمریکا بدانند. مثلا علی خضریان، نماینده تهران در مطلبی در تويیتر نوشتهاست: اینکه امثال آقایان تاجزاده و موسویخوئینیها تلاش دارند تا نوک مطالبات اقتصادی جامعه را همزمان با رهاشدگی مشکوک بازار و بدون بازخواست از دولت به سمت رهبری سوق بدهند حکایت از همراهی اتاق فکر جریان غربگرا جهت گروگانگیری معیشت مردم و بازتولید ظرفیت اجتماعی بستن با کدخدا دارد. با این حال تجربه برجام و بیتعهدی آمریکا و اروپا در کنار موج گسترده نفرت از آمریکا که پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و همچنین تحریمهای اخیر پیش آمده، باعث شده تا کمترین زمینهای در افکار عمومی برای نشستن دوباره کشور پای میز مذاکره با آمریکا وجود نداشتهباشد.
این نگاه میتواند تا حدود زیادی از نامه دبیركل مجمع روحانیون مبارز رمزگشایی كند. نامه خوئینیها در شرایطی نوشته شده كه مردم با مشكلات فراوان اقتصادی روبهرو هستند و سیاستهای دولت در كنار تحریمها و بیماری كرونا بر این مشكلات افزودهاست.
البته این وضعیت به یك ماه و دوماه اخیر مربوط نیست، بلكه تقریبا از همان ماههای ابتدایی دولت دوازدهم با گسترش اعتراضات مردمی نسبت به شرایط اقتصادی، اصلاحطلبان كه در هر دو انتخابات 92 و 96 به صورت تمامقد از نامزدی روحانی حمایت كردهبودند به فكر جدا كردن سفره خود از دولت افتادند.خیلی از تحلیلگران دلیل این انتقادات را زمینهسازی اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری 1400 عنوان میكردند، اما شواهد نشان میدهد كه چنین انتقاداتی حداقل برای انتخابات مجلس جواب ندادهاست.
سردرگمی اصلاحطلبان
پس از انتخابات هم پسلرزههای عملكرد ضعیف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و انتقادات فعالان سیاسی این جریان ادامه یافت و پس از استعفای عبدالواحد موسوی لاری، قائممقام این شورا چندروز قبل اعلام شد كه محمدرضا عارف هم از ریاست آن استعفا كردهاست و زمزمههایی برای تشكیل یك ساز و كار جدید در میان اصلاحطلبان شنیده میشود. همچنان برخی چهرههای تاثیرگذار اصلاحات معتقدند این جریان برنامهای برای برونرفت از شرایط فعلی كشور ندارد. بهعنوان مثال سیدحسین مرعشی، عضو حزب كارگزاران سازندگی در یادداشتی كه در شماره دیروز روزنامه سازندگی منتشر كرد، نوشت: واقعیت این است كه تاكنون هیچیك از احزاب و چهرههای سیاسی (اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا) راهكارهایی كه با مسائل روز ایران سازگاری داشتهباشد و بتواند معضلات ایران را حل كند
ارائه نكردهاست.
انتقاد چهرههای اصلاحطلب
در چنین شرایطی نامه انتقادی موسویخوئینیها به رهبر انقلاب و نسبت دادن شرایط فعلی كشور به عملكرد ایشان آنقدر فرافكنانه است كه حتی انتقاد برخی چهرههای اصلاحطلب را نیز به همراه داشتهاست. بهعنوان مثال، سعید رضویفقیه، فعال اصلاحطلب در این باره میگوید: آقای موسویخوئینیها در این نامه به
۴۰ سال مشكلاتی كه برای مردم بهوجود آمده و دلسردیشان نسبت به دین و انقلاب اشاره كردند. یكچهارم از این
۴۰ سال تحت حاكمیت جریانی بودهاست كه شخص آقای خوئینیها نقش مهمی در آن داشتهاند. منصفانهتر آن است كه ایشان اول در مورد عملكرد جریان متبوع خودشان در آن یكچهارم سخن بگویند و آن دوره را هم نقد كنند.
البته رضویفقیه در این مطلب صرفا به دوره دولت اصلاحات اشاره کردهاست و حال اینکه دولت هشتساله روحانی که هفت سال آن گذشته نیز با حمایت جریان اصلاحطلب روی کار آمد و در دولت سازندگی هم اصلاحطلبان نقش پررنگی داشتند و طبیعتا افکار عمومی در انتظار پاسخگویی چهرههای تاثیرگذار این جریان درخصوص شرایط فعلی کشور است. صادق زیباکلام، استاد دانشگاه هم در این زمینه گفت: هنر موسویخوئینیها این است که هرچندوقت یکبار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند، در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان بهوجودآمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسویخوئینیهاست.
انداختن توپ در زمین رهبری
با وجود این به نظر میرسد برخی چهرههای رادیکال اصلاحطلب بهترین راهکار برای فرار از پاسخگویی درباره شرایط فعلی کشور را انداختن توپ در زمین رهبر انقلاب میدانند و این همان مسالهای است که این روزها از سوی برخی چهرهها از جمله مصطفی تاجزاده یا موسویخوئینیها در دستور کار
قرار گرفتهاست. کافی است سری به صفحه تاجزاده در تويیتر بزنید و نگاهی به آخرین مطالب منتشر شده او بیندازید. محور اغلب این مطالب، انتقاد از رهبر انقلاب و ضرورت مذاکره با آمریکاست و نامه موسویخوئینیها نیز به نوعی در همین چارچوب نگاشته شدهاست. همین باعث شده تا برخی فعالان سیاسی، اتخاذ چنین رویکردی را نوعی زمینهسازی برای وادار کردن مسؤولان نظام به نشستن پای میز مذاکره با آمریکا بدانند. مثلا علی خضریان، نماینده تهران در مطلبی در تويیتر نوشتهاست: اینکه امثال آقایان تاجزاده و موسویخوئینیها تلاش دارند تا نوک مطالبات اقتصادی جامعه را همزمان با رهاشدگی مشکوک بازار و بدون بازخواست از دولت به سمت رهبری سوق بدهند حکایت از همراهی اتاق فکر جریان غربگرا جهت گروگانگیری معیشت مردم و بازتولید ظرفیت اجتماعی بستن با کدخدا دارد. با این حال تجربه برجام و بیتعهدی آمریکا و اروپا در کنار موج گسترده نفرت از آمریکا که پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و همچنین تحریمهای اخیر پیش آمده، باعث شده تا کمترین زمینهای در افکار عمومی برای نشستن دوباره کشور پای میز مذاکره با آمریکا وجود نداشتهباشد.
تیتر خبرها
-
روابط بسیار صمیمانه و نزدیك بین سه قوه، تنها راه است
-
خاطره تالار پشتی از شهید بهشتی
-
اقدام عجیب کرهجنوبی درخصوص دارایی بلوکهشده ایران
-
ببینیم با خودمان چند چندیم
-
انحصار نهادههای دامی در دست کیست؟
-
نافذ، قارعه و اشتر جدیدترین تسلیحات سپاه
-
نامهای برای روزهای سخت اصلاحطلبان
-
عملیات فرار
-
واکنشهای توییتری