آقایان عشق مصاحبه!
اعضای هیاتمدیره باشگاههای سرشناس و معروف در ایران همیشه یکی از عوامل مشکلات پرتعداد این باشگاهها بودهاند. اعضایی که به عنوان مثال در باشگاههای استقلال و پرسپولیس با حکم وزیر ورزش و جوانان به عضویت این دو تیم در میآیند تا در قامت افرادی که مسؤولیت غیرفنی و مدیریتی دارند، تمام تلاش خود را برای حل مشکلات اقتصادی باشگاه و همچنین کسب درآمد و تامین امکانات لازم به کار بگیرند.
با اینحال گویی نقش این افراد کاملا در شرایط این روزهای فوتبال ایران تغییر کرده است. اعضای هیاتمدیره باشگاهها به طور منظم با خبرگزاریها مصاحبه میکنند یا به عنوان مهمان حضوری یا تلفنی راه خود را به برنامههای زنده ورزشی رادیو و تلویزیون باز میکنند و به همین طریق مدام در معرضتوجه هستند. به این وسیله آنها کمکم تعداد بیشتری مخاطب و دنبالکننده در فضای مجازی جذب میکنند و از صفحه شخصی خود در شبکههای اجتماعی به عنوان رسانهای پرمخاطب بهرههای زیادی میبرند. این در حالی است که اگر شاید بخشی از این تلاش برای چهره و دیدهشدن در راه حل مشکلات باشگاهها نظیر بدهیها، نبود درآمد پایدار و فقر امکانات سختافزاری به کار گرفته میشد، قطعا باشگاههای ایرانی شرایط بهتری پیدا میکردند.
یک سوال مهم
روندی که مدیران باشگاههای اروپایی برای اداره باشگاهها درپیش گرفتهاند با آن چیزی که در ایران وجود دارد، کاملا متفاوت است. اعضای هیاتمدیره باشگاههای اروپایی به هیچ عنوان تا این اندازه مقابل دوربینها و رسانهها نیستند و اخبار آنها مدام در کانالهای هواداری یا خبرگزاریها نمیچرخد؛ بلکه تمرکز آنها بر اداره هرچه بهتر باشگاه است و تلاش میکنند با سودآوری و بازدهی بیشتر، تیمشان را رو به جلو ببرند. در آن باشگاهها مدیرعامل به عنوان نماینده مدیران باشگاه تنها کسی است که پاسخگوی هواداران و رسانههاست، اما در ایران بقیه اعضا هم به اندازه مدیرعامل در این امور دخالت میکنند؛ چراکه خوب میدانند بهزودی و با حکمی جدید، باید صندلی خود را به عضوی دیگر بدهند، پس از فرصت اندک در باشگاه برای مشهور کردن خود در جامعه استفاده میکنند تا نان آن شهرت را پس از ترک باشگاه بخورند.