خاطره بازی با فریدون زندی ملی پوش فوتبال ایران
تیمملی 2006 حاشیه داشت
همیشه خاطرهبازی با چهرههای مطرح فوتبال ایران جذابیت زیادی دارد. آنها حرفهای ناگفته زیادی در دلشان دارند، گاهی بخشی از آن حرفها را میزنند و گاهی بخش زیادی از آن را در دل نگه میدارند. فریدون زندی یکی از بازیکنان دوستداشتنی بود که در دورههای مهمی پیراهن تیمملی را پوشید. با او بخشی از خاطرات ناگفتهاش را مرور کردیم.
از اولین روزهایی شروع میکنیم که به تیمملی آمدی. اولین بازیات در آزادی را یادت هست؟ البته اولین بازیات مقابل ژاپن در تهران بود.
بله، همه این بازیها برایم خاطره است. البته از بازی با ژاپن خاطره بد هم دارم. درست است که ما برنده شدیم و خیلی نزدیک به صعود بودیم اما متاسفانه به خاطر تجمع مردم، 7نفر فوت شدند. آنروز یادم هست آزادی جای سوزن انداختن نبود و ایکاش میشد رفتوآمد طرفداران بهتر مدیریت میشد. به خاطر همین نمیتوانم بگویم بازی با ژاپن برای من شیرین است.
برای ما هنوز سوال است چرا بعد از درخشش در بازیهای گروهی جام ملتهای2007 امیر قلعهنویی از تو در ترکیب ثابت مقابل کرهجنوبی استفاده نکرد؟
خب مربی تصمیمگیرنده است که چه بازیکنی بازی کند. من هم در آن مسابقه خیلی دوست داشتم برای تیمملی بازی کنم. خیلی انگیزه داشتم. مخصوصا در مقدماتی خوب بازی کرده بودم. خیلیها از من میپرسند چرا بازی نکردی؟ خودم جوابی ندارم. فقط میتوانم بگویم مربی تصمیم گرفت. یادم هست آن روز ما یک تغییر سیستم ناگهانی داشتیم. قرار بود اول بازی کنم ولی بعد که سیستم عوض شد، نیمکتنشین شدم.
این درست است که قلعهنویی با مشورت بازیکنان چنین تصمیمی گرفت؟
نمیدانم. هیچوقت هم دنبال فهمیدن این مسائل نبودم. همیشه میگفتم من بازیکنم و تلاش میکنم در خدمت تیم باشم. اگر بازیکنم باید نهایت تلاشم را کنم ولی اگر بازی نکنم هم باید برای تیم و موفقیتش دعا کنم. من میتوانستم جلوی کره بازی کنم و خیلی هم آماده بودم ولی نشد و دیگر به آن فکر نمیکنم. این مساله مربوط به گذشته است.
و یکی از سوالات ما این است که چرا علی دایی برای بازی برگشت مقابل عربستان در سال88 تو را دعوت نکرد؟
علی دایی مرا بعد از مدتی به تیمملی دعوت کرد. در بازی رفت با عربستان که یک بر یک شدیم من بد بازی نکردم ولی بعد از آن ایشان تصمیم گرفت دعوتم نکند. همان موقع هم آماده بودم ولی به هر حال مربی سلیقه خودش را دارد و آن موقع صلاح دید من دعوت نشوم. یادم هست وقتی بازیکنی دعوت نمیشد خیلی رسانهها مینوشتند یا میپرسیدند چرا دعوت نشده، ولی درباره من کسی چیزی ننوشت.
واقعا در جامجهانی 2006 تو چشم علی دایی نگاه میکردند و پاس نمیدادند؟
من آن موقع خیلی با درد و مصدومیت بازی میکردم. همان بازی مکزیک که بعدش این بحثها پیش آمد، من اصلا در زمین بازی نبودم که چیزی را متوجه شوم. آن موقع مشکلات در تیم به خاطر مصدومیت زیاد بود. من، مهدویکیا وهاشمیان با هم مصدوم شدیم. یادم هست مهدویکیا از درد کمر نمیتوانست بخوابد. خود من به خاطر مصدومیت نتوانستم مقابل مکزیک بازی کنم و برایم هنوز خاطره بدی است. ولی این را منکر نمیشوم که تیم حاشیه داشت و شاید میشد بهتر آنها را مدیریت کرد.
قبل از جامجهانی میگفتند ایران میتواند پرتغال و مکزیک را ببرد.
این یکی از چیزهایی بود که باعث شد تیمملی تحتفشار قرار بگیرد و نتواند موفق شود. وقتی توقعات بالا رفت و ما هم کلی مصدوم داشتیم، فشار زیادی به تیم وارد شد. خودتان میدانید همین فشارها چقدر میتواند روی کار یک تیم اثر بگذارد.
بعد از بازی با آنگولا چرا تو را در ورزشگاه جا گذاشتند؟
آن بازی تشریفاتی شد. ما جلوی آنگولا باید برنده میشدیم ولی چون تیم خیلی انگیزه نداشت مساوی کردیم. بعد از بازی من برای دادن تست رفتم ولی وقتی بیرون، آمدم دیدم کل تیم رفتهاند.
میدانید که پروسه تست گرفتن زیاد طول میکشد. من هم زیاد آب خوردم و طول کشید. بعد که آمدم اتوبوس رفته بود و بعد خودم مجبور شدم از ورزشگاه به سمت هتل بروم.