درباره نوجوان پژوهشگری که رویایش «پروفسور سمیعی» شدن است
از سینا تا سمیعی
مهمان این هفته صفحه «یكی مثل ما»، پسری با علاقه زیاد به كتابخوانی و تحقیق و پژوهش است كه برخلاف برخی از همسنوسالهایش، وقت خود را با كتاب میگذراند. چهره متفكر و نگاه عمیق سینا شعبانی، مرا یاد درس و مشقهایم انداخت. جوگیر شدم و خواستم بروم مثل او خودم را غرق كتاب كنم، كه گفتم اول نوجوانه! از شوخی كه بگذریم، الحق كه از كوزه همان برون تراود كه در اوست.
امیرحسین علینیافرد / با تشکر از عطیه ضرابی
مطالعه فرادرسی یك دهه هشتادی
سینا شعبانی از آن پسرها نبود كه در كوچهها دنبال توپ و تفنگ باشد. یك چشمش به درس بود و نگاه دیگرش به كتابهای علمی و رفتهرفته سوالهای بزرگی ذهنش شكلگرفت كه حالا در نوجوانیاش، با تحقیق و پژوهش به تكتك آنها پاسخ میدهد. او از دبستان، تحقیقات خود را شروع میکرد و اول هم با موضوعی تاریخی و البته در این مسیر پرپیچوخم، با سختیهایی مثل محدودیتهای دانشآموزی و دشواری دسترسی به مطالب مواجه میشد و گاهی هم شكست میخورد. اما بنا بر اصل خواستن توانستن است، راه خود را ادامه داد و ناامید نمیشد و خوشبختانه در مقطع راهنمایی و با تلاش زیاد، رتبه اول جشنواره خوارزمی را نصیب خود میکرد.
بیابی از تواضع هرچه خواهی
با اینكه سینا افتخارات زیادی در حوزه تخصصی خود دارد اما بهدلیل وجود ویژگی تواضع در او، هیچ وقت خود را بالاتر از دیگران نمیبیند و همیشه سعی میكند به دوستداران پژوهش كمك كند و به قول معروف خودش را نگیرد.
جالب است این را هم بدانیم كه سینا، یكی از داورهای سطح استان بوده و طرح خودش را رد كردهاست تا عرصه برای دیگر نوجوانها فراهم شود و وقتی اوضاع جالبتر میشود كه حتی دوستان سینا هم این موضوع را نمیدانند و با خواندن این صفحه، حتما متعجب خواهند شد ... . خلاصه با یك آدم جدی و مخالف تمامعیار پارتیبازی طرفیم. شخصیتی كه این روزها بهشدت به تكثیرشدن بیقید و شرطش نیازمندیم.
اینجاست كه شاعر باید بفرماید: ا...اكبر به این همه خشوع.
اوقات فراغت با طعم كتاب
سینا حتی در زمان استراحت و دوری از مطالب درسی سراغ كتاب میرود، البته نه هر كتابی ها؛ از آن علمی و تخصصیهایش. چون معتقد است این مطالب، در آینده حتما به او كمك خواهند كرد. او از علم و چیزهای هیجانانگیزی كه یاد میگیرد، لذت میبرد و نوعی سبك زندگی خاصی را در پیش گرفتهاست.
همه چیز در كنار علم
شاید بپرسید كه مگر علم چقدر میتواند لذتبخش باشد كه بیشتر ساعات زندگی سینا را به خود اختصاص داده؟ جواب یك كلمه است: خیلی، اگر ماهیت دانش را درك كنی.
راهنمای راهبلد
از الگویش كه میپرسم، نام پروفسور سمیعی را میآورد و با علاقهای زیاد از آرمانهای مشابهش حرف میزند. سینا هم میخواهد مثل دكتر سمیعی، برای خود و ایران افتخار بیافریند و پرچممان را همیشه بالا نگهدارد.
بهقدری علاقه او به الگویش زیاد است كه حتی بیشتر تحقیقات او در زمینه مغز و اعصاب و علوم روانشناختی بوده و بهطور خلاصه و با شعف زیاد، باید بگویم كه در سالهای آینده، باید منتظر پروفسور دیگری هم در زمینه علمی كشورمان باشیم و افتخارات روزافزونش را تحسین كنیم. چه خوب است اگر ما هم مثل سینا، راه زندگی فردی موفق را مشق خود قرار دهیم و روی ریل خاصی حركت كنیم.
چشمانداز سینای آینده
تصوركردن او در قالب یك فرد موفق، كار سختی بهنظرنمیآید. اما اگر سراغ ریزهكاریهای امید و آیندهاش برویم، درمییابیم كه سینا میخواهد پزشك شود، البته نه پزشك معمولیها بلکه از آنها كه یاد و خاطره خوبشان تا مدت زیادی در دل و اذهان مردم مختلف به یادگار میماند. این روزها، جای خالی یك عینك روی چشمانش خالی است و به گمانم در آیندهای نهچندان دور، عكسهای او را با عینكی بر چشم خواهیم دید كه او را جدیتر نشان میدهد ... .
البته كه مهم، درون و باطن آدمهاست و طبق طبع شاعری باید گفت: تن آدمی شریف است به جان آدمیت ... .
او آرزو دارد كه حُسنختام اینهمه پژوهش، به یك پزشك خادم برسد. ما هم برایش دعا میكنیم، به خالصی خودش.