چه جریانهایی با وارونه جلوه دادن واقعیت به تحریمها کمک میکنند
مــجــاری تــحــریــف
یكی از محورهای مهم سخنان رهبری در سخنرانی تلویزیونی اخیرشان، تحریمها و راهكار مقابله با آنها بود که با بحث جدیدی به نام تحریف همراه بود. رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر اینكه به موازات جریان تحریم، یك جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد، گفتند: هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است. همانطور كه حضرت آیتا... خامنهای در این سخنرانی اشاره كردند این جریان، دو هدف را دنبال میكند. یكی اینكه مردم را نسبت به آینده و مسیر پیش روی انقلاب اسلامی ناامید كنند و دیگری اینكه جامعه را به این جمعبندی برساند كه ایدههای القایی از سوی دشمنان، راه حل مشكلات است.
چگونه میتوان یك جامعه را ناامید كرد
جریان تحریف برای رسیدن به هدف اول خود از یك سو تلاش میكند تمام دستاوردهای انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرد و از همین رو، تمام واقعیات كشور و آن چیزی را كه به جمهوری اسلامی ایران است، واژگون نشان میدهد.
مصداقهای این قضیه فراوان است و برخی رسانههای خارجی، رسالت اصلی خود را فعالیت در این حوزه تعریف كردهاند. یكی از آخرین و تازهترین مصادیق آن، فضاسازی است كه پس از رزمایش اخیر پیامبر اعظم (ص) در آبهای جنوب كشور صورت گرفت و پس از رونمایی سپاه از دستاوردهای خیرهكننده نظامی در این رزمایش، جریانی برای زیر سوال بردن این دستاوردها، تمركز خود را روی ماكت ناو هواپیمابر و تصاویر منتشر شده از آن قرار داد و با شایعهسازی اینگونه وانمود كرد كه سپاه در انهدام این هدف ناكام مانده است؛ در حالی كه اصلا سپاه قصد انهدام این ماكت را نداشت و همانطور كه سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه دیروز اعلام كرد با توجه به پرهزینه بودن ساخت چنین ماكتی، نیروهای سپاه پس از ترمیم آن برای سایر برنامههای خود استفاده خواهند كرد و اصولا انهدام آن در برنامه نیروهای سپاه در رزمایش اخیر نبوده است.
این تنها یك نمونه از جوسازیهایی است كه برای زیر سوال بردن دستاوردهای انقلاب انجام میشود و البته محدود به یكی دو مورد نیست. نكته جالب اینجاست كه هرگاه دریچهای از توانمندیها و دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران گشوده میشود اینگونه جوسازیها اوج میگیرد و البته پس از خطدهی از سوی رسانههای خارجی، عدهای هم در داخل دانسته یا ندانسته، همین خط خبری را پی میگیرند.
هدفی كه جریان تحریف در این بخش دنبال میكند، تضعیف روحیه مردم و ضعیف كردن نشاط و تحرك و امید مردم است و این موضوع، از اول انقلاب وجود داشته و در سالهای اخیر با توجه به گسترش فضای مجازی، گسترش یافته است.
نسخه اشتباه
اما هدف دیگر جریان تحریف این است كه جامعه را به این جمعبندی برساند كه باید نسخه ارائه شده از سوی غرب را برای حل مشكلات بپذیرد و این نسخه همان است كه آمریكاییها از اول انقلاب برای پذیرش آن از سوی ایران تلاش میكنند.
آمریكاییها از همان ابتدا تمام همت خود را روی این موضوع قرار دادهاند كه به مردم ایران القا كنند تمام مشكلات ناشی از قطع ارتباط ایران و آمریكاست و اكنون هم تنها راهحل مشكلات این است كه این پیوند برقرار شود.
البته عدهای در داخل كشورمان نیز همین نگرش را دارند، در حالی كه تجربه 41 سال اخیر، خلاف این موضوع را ثابت میكند.
در بیش از چهار دهه كه از انقلاب اسلامی میگذرد، تجربه ثابت كرده هرگاه كشور در مقابل دشمنان كوتاه آمده، غربیها نه تنها از فشارها نكاستهاند، بلكه بر آن افزودهاند. با وجود همه این تجربهها در سال 92 بهواسطه رای مردم، بار دیگر با مذاكره با آمریكا موافقت شد كه نتیجه این مذاكره به برجام و بدعهدیهای آمریكا و اروپا ختم شد و خسارتهای زیادی به كشور وارد آمد.
پس از این ماجرا، خیلیها كه تا قبل از این تصور میكردند راهحل مشكلات كشور، مذاكره با آمریكا و كوتاه آمدن در مقابل غرب است، برایشان مسجل شد كه از این مسیر دستاوردی نصیب كشور نخواهد شد و همه دستاوردها را نیز باید یكی پس از دیگری، تسلیم غرب كنیم.
با این حال جریان تحریف همچنان بیتوجه به تجربههای گذشته بر همان نسخه اصرار دارد و تاكید میكند تا وقتی با آمریكا مذاكره نشود تحریمها برقرار است و مشكلات كشور پابرجا.
البته تاكنون، جریان تحریف به اهداف خود نرسیده و با اینكه فضاسازیهای این جریان، برخی را در داخل كشور مرعوب میكند، اما عموم جامعه با شگردهای این جریان آشنا شدهاند و همین مساله باعث شده این جریان در دستیابی به اهداف خود ناكام بماند.
ناكامی این جریان میتواند به معنی این باشد كه عملا تحریمها نیز به نتیجه خود نرسیدهاند؛ چرا كه تحریم، عملا برای سست كردن مردم ایران در جنگ ارادههاست و همانطور كه حضرت آیتا... خامنهای تاكید كردند: اگر جریان تحریف شكست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شكست خواهد خورد، زیرا اگر اراده ملت ایران مستحكم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد كرد.
جامجم در گفتوگو با برخی كارشناسان به بررسی ابعاد داخلی و خارجی تحریف و راهكارهای مقابله با آن پرداخته است.
جنگ روایتها
محسن مهدیان / کارشناس رسانه
در مورد جریان تحریف و تحریم باید ابتدا صورت مساله مشخص شود. اصل تحریم در خدمت یک نوع جنگ ذهنی است. در اصل آنچه اهمیت دارد جنگ ارادههاست. در جنگ اراده، ذهن و ادراک مردم بسیار تاثیرگذار در اراده آنهاست. از این رو دشمن تمام تلاشش را میکند که اراده جامعه را تضعیف کند و برای تضعیف اراده جامعه است که تحریم را بهکار میگیرد. اتفاقی که میافتد، این است که در کنار تحریم -که یک رویداد است- یک جنگ ذهنی هم بهراه میاندازند که ادراک جامعه را تحتالشعاع قرار دهند و مردم نسبت به دو چیز شامل راه طی شده در این چهار دهه و دوم آینده، دچار بدبینی شوند. به عبارت دیگر از مسیر طی شده 40 ساله گذشته پشیمان شوند و نسبت به آینده هم امید نداشته باشند. این دو اتفاق باید در جنگ ذهنی بیفتد. جریان تحریف چند شاخه است و باید دقت کرد صرفا در ضدانقلاب خلاصه نمیشود. جریان تحریف گونههای مختلفی دارد که اگر بنا باشد با آن مقابله کنیم باید همه آن گونهها را بشناسیم. در میان این گروهها، عدهای قلب واقعیت میکنند. گروهی یک مساله ساده را به عنوان مساله اصلی جا میاندازند. برخی مسائل کوچک را بزرگنمایی میکنند. بعضی هم موضوع جزئی را تعمیم به کل میدهند. گروهی از آنها هم مرتب با اخبار منفی سعی در سیاه نمایی در جامعه دارند. برخی دارایی یک جامعه را نمیبینند و صرفا نگاهشان به جنبههای منفی است. عدهای هم گرچه داراییهای جامعه را میبینند، اما سعی در حقیر نشان دادن یا تمسخر آن دارند. برخی هم هستند که وانمود میکنند گویی کل کشور تعطیل است و فقط آنها هستند که نقش قهرمان را در صحنه بازی میکنند. این گونه با همه شقوق آن در داخل و خارج مشغول تحریفند و البته همه آنها هم ضد انقلاب نیستند.
برای مقابله با این گونهها و تحریفهای صورت گرفته باید کل مردم وارد صحنه شوند، چون در جنگ روایتها و ادراکی، صرفا رسانههای مرجع نیستند که میتوانند مشکل را حل کنند،بلکه تمام مردم باید در نحوه پذیرش و اشتراکگذاری و انتقال پیام در فضای مجازی فعال باشند. به عبارت دیگر مردم باید مجهز به سوادرسانهای باشند تا حقیقت ماجرا را درک کنند و دچار اشتباه نشوند و متعاقب آن باید پیام واقعی را انعکاس دهند و آن را بیان کنند. در جنگ روایتها چون تک تک مردم راوی هستند در مسلط شدن یک روایت سهم دارند و از این رو همه باید در عرصه ورود پیدا کنند. همه آحاد مردم اعم از دانشجو، طلبه، زنان خانه دار، کاسب و... باید در جنگ روایتها آرایش جنگی بگیرند.
بسترهای تحریف
فرشاد مهدیپور / تحلیلگر سیاسی
جریان تحریف، شاكله فراگیری است كه در آن بازیگران متعددی حضور دارند و ممكن است نتوانیم آنها را به واحد سازمانی یا تشكیلات خاص یا منطقه جغرافیایی خاص تخصیص دهیم.
ممكن است برخی از این جریان در ایران، برخی در خارج، برخی فارسیزبان یا ... باشند، بنابراین با طیف وسیعی از این بازیگران مواجه هستیم كه میتوانند هر لحظه راجع به هر موضوعی تلاش كنند تا آن را بهصورت وارونه جلوه دهند تا جایی كه روزی تلاش كنند بگویند كوه دماوند فروخته شدهاست، اما مگر این موضوع امكانپذیر است؛ اما تحریف آنقدر پرقدرت و در برخی مقاطع موفق است كه میتوانند اینگونه در بعضی مواقع القا كنند كه عدهای میخواهند كوه را ببلعند.
این جریان تحریف كه در بستر جنگ نرم رشد كرده و شبهه ایجاد میكند میتواند خودش را در افكار عمومی تعمیم داده و در بسترهای مختلفی هم حركت كند.
یكی از این بسترها ناكارآمدیها و بحرانهای اقتصادی در كشور است. كشور دچار مشكلاتی است كه بخشی از آن ناشی از تحریم یا عملكرد مدیران است كه همین موضوع باعث ایجاد خلل در حمایت افكار عمومی شده و به این ترتیب جریان تحریف سوار بر بستری كه بهوجودآمده در حركت است. موضوع مهم دیگر چگونگی مدیریت این وضعیت است. بخش زیادی از این بستر مبتنی بر رسانه است، تلویزیونهای ماهوارهای، شبكههای اجتماعی- مجازی، اینترنت و سایتهای خبری. بخش دیگر نخبگان حوزوی و دانشگاهی و بهطوركلی افرادی هستند كه مرجعیت فكری و نظری دارند كه البته پیشبینیهای این گروه از افراد كه سعی در ایجاد تحریف دارند با واقعیت نهایی در تعارض است اما همچنان اظهارنظر و برای ایجاد تردید و شبههافكنی تلاش میكنند. گروه بعدی نیز بخشی از عناصر دخیل در حوزه مدنی مانند هنرمندان، ورزشكاران و به تعبیری سلبریتیها هستند. افرادی كه درشؤون جمهوری اسلامی تربیتشده اعتباریافته و شناختهشدهاند اما در مرحلهای به فردی تبدیل میشوند كه علیه خودشان حرف میزنند. این چند گروهی كه به آنها اشاره شد مجاری تحریف هستند.
مهمترین نكته برای مقابله با آنها، تولید محتوایی است كه به مردم قدرت تشخیص دهد البته در كنار این تولید محتوا، تفكیك صحیح و ناصحیح اهمیت بیشتری دارد. به این معنی كه باید روی جنگ شناختی تمركز كنیم و بتوانیم امكان و ابزار شناخت مردم را ارتقا دهیم. چراكه هرچقدر تولید محتوای خوب هم داشته باشیم اما مصرفكنندهای نداشته باشد فایدهای ندارد، بنابراین باید برای مصرف، شناخت و ادراك را تقویت كنیم تا با مفهوم همراهی كند. به همین ترتیب در حوزه رسانه باید ادراك و شناخت مردم را برای فهم جریان تحریف بالابریم.
جهاد تبیینی و اطلاعرسانی هوشمند و بههنگام
مهدی فضائلی / تحلیلگر مسائل سیاسی
وقتی از واژه جریان برای تحریف استفاده میکنیم بار معنایی دارد و بیانگر کار سازماندهی شده و تشکیلاتی است. وقتی مفاهیمی در حوزه مسائل اجتماعی تولید میشود و قرار است با آن مقابله صورت گیرد باید به صورت جریانی باشد.
از ابتدای انقلاب تاکنون همواره از سوی این جریان برای ناامید کردن مردم، تلاشهایی صورت گرفته است و فعالیتهای مثبت نادیده گرفته شده و برعکس فعالیتهای منفی برجسته میشود. در همین ارتباط هم با گذشت زمان شاهد تاثیرگذاری بیشتر این جریان هستیم. بخشی از فعالیت این جریان، تحریف در خارج و بخشی نیز در داخل کشور است، به این معنی که هم دشمنان خارجی، این جریان را به صورت بسیار جدی دنبال میکنند و در این راستا رسانههای وابسته به آنها بهعنوان محور اساسی و مستمر و بدون انقطاع این موضوع را دنبال میکنند و در عین حال بخشهایی هم در داخل کشور، این جریان را همراهی میکنند و حتی گاهی به بخش خارجی نیز پاس گل میدهند. طبیعتا بخشی از افرادی که در این جریان فعالیت میکنند، اقداماتشان از روی ناآگاهی است و بخشی نیز آگاهانه این اقدامات را انجام میدهند. برای مقابله با جریان تحریف، باید بهصورت مستمر و کار سازماندهی شده فعالیت کنیم و به لحاظ محتوایی نیز به جهاد تبیینی نیازمندیم که در این ارتباط باید در موضوعات مختلف روشنگری کرده و اطلاعرسانیهای هوشمند و بههنگام داشته باشیم.
در بخش اطلاعرسانی بههنگام، وقایع قابلتوجهی داشته و داریم و موضوعات زیادی رخ میدهد که دیگران روایتهای خود را درباره آن میگویند.
متاسفانه در برخی مواقع بعد از اینکه روایتهایی در جامعه جا میافتد تازه تلاش میکنیم روایت درستی از آن واقعه را بگوییم که در نتیجه بهسختی میتوان روایت قبلی را بیاعتبار کرد، پس باید با سرعت عمل بیشتری در جهت انجام روایت درست تلاش کنیم.
جریان تحریف در کشورمان مستمر است و در هیچ مقطعی این جریان متوقف نشده است. به این معنی که در هر مقطع زمانی که اتفاقی رخ میدهد این جریان برای منحرف کردن ذهن مردم نسبت به آن اقدامی انجام میدهد. در مواقعی که این جریان به متن ماجرا میپردازد به نوعی سعی میکند تحریف معنوی ایجاد کند، به این معنی که تلاش میکند در برداشت ایجاد شده از آن متن، تحریف ایجاد کند. در این راستا اگر بخواهیم یک نمونه ملموس ذکر کنیم میتوان به دیدار نخستوزیر عراق و رهبری اشاره کرد. بعد از این دیدار حاشیههای مربوط به آن از جمله اتاق محل دیدار از جمله کولرها یا موکت آن اتاق از موضوعاتی بود که مطرح شد که البته ارتباطی به متن دیدار نداشته و اهمیتی نیز ندارد.
نوع دیگری از تحریف نیز زمانی است که در مورد متن، تحریف ایجاد شده و تحریفکنندگان بخشهایی را که به آن علاقهمند هستند به نوعی برجسته یا کمرنگ میکنند و اگر در بخشهایی قادر به ایجاد تحریف نباشند در برداشت از آن متن دستکاری و تحریف میکنند.
در مجموع باید گفت جریان تحریف قطعا در بزنگاهها و مقاطع حساسی که موضوعات مهمتری رخ میدهد فعالیت بیشتری داشته و تلاش میکند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و در همین ارتباط، انسجام بیشتری یافته و موج گستردهای را نیز در جهت تحریف ایجاد میکند.
جریان تحریف برای رسیدن به هدف اول خود از یك سو تلاش میكند تمام دستاوردهای انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرد و از همین رو، تمام واقعیات كشور و آن چیزی را كه به جمهوری اسلامی ایران است، واژگون نشان میدهد.
مصداقهای این قضیه فراوان است و برخی رسانههای خارجی، رسالت اصلی خود را فعالیت در این حوزه تعریف كردهاند. یكی از آخرین و تازهترین مصادیق آن، فضاسازی است كه پس از رزمایش اخیر پیامبر اعظم (ص) در آبهای جنوب كشور صورت گرفت و پس از رونمایی سپاه از دستاوردهای خیرهكننده نظامی در این رزمایش، جریانی برای زیر سوال بردن این دستاوردها، تمركز خود را روی ماكت ناو هواپیمابر و تصاویر منتشر شده از آن قرار داد و با شایعهسازی اینگونه وانمود كرد كه سپاه در انهدام این هدف ناكام مانده است؛ در حالی كه اصلا سپاه قصد انهدام این ماكت را نداشت و همانطور كه سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه دیروز اعلام كرد با توجه به پرهزینه بودن ساخت چنین ماكتی، نیروهای سپاه پس از ترمیم آن برای سایر برنامههای خود استفاده خواهند كرد و اصولا انهدام آن در برنامه نیروهای سپاه در رزمایش اخیر نبوده است.
این تنها یك نمونه از جوسازیهایی است كه برای زیر سوال بردن دستاوردهای انقلاب انجام میشود و البته محدود به یكی دو مورد نیست. نكته جالب اینجاست كه هرگاه دریچهای از توانمندیها و دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران گشوده میشود اینگونه جوسازیها اوج میگیرد و البته پس از خطدهی از سوی رسانههای خارجی، عدهای هم در داخل دانسته یا ندانسته، همین خط خبری را پی میگیرند.
هدفی كه جریان تحریف در این بخش دنبال میكند، تضعیف روحیه مردم و ضعیف كردن نشاط و تحرك و امید مردم است و این موضوع، از اول انقلاب وجود داشته و در سالهای اخیر با توجه به گسترش فضای مجازی، گسترش یافته است.
نسخه اشتباه
اما هدف دیگر جریان تحریف این است كه جامعه را به این جمعبندی برساند كه باید نسخه ارائه شده از سوی غرب را برای حل مشكلات بپذیرد و این نسخه همان است كه آمریكاییها از اول انقلاب برای پذیرش آن از سوی ایران تلاش میكنند.
آمریكاییها از همان ابتدا تمام همت خود را روی این موضوع قرار دادهاند كه به مردم ایران القا كنند تمام مشكلات ناشی از قطع ارتباط ایران و آمریكاست و اكنون هم تنها راهحل مشكلات این است كه این پیوند برقرار شود.
البته عدهای در داخل كشورمان نیز همین نگرش را دارند، در حالی كه تجربه 41 سال اخیر، خلاف این موضوع را ثابت میكند.
در بیش از چهار دهه كه از انقلاب اسلامی میگذرد، تجربه ثابت كرده هرگاه كشور در مقابل دشمنان كوتاه آمده، غربیها نه تنها از فشارها نكاستهاند، بلكه بر آن افزودهاند. با وجود همه این تجربهها در سال 92 بهواسطه رای مردم، بار دیگر با مذاكره با آمریكا موافقت شد كه نتیجه این مذاكره به برجام و بدعهدیهای آمریكا و اروپا ختم شد و خسارتهای زیادی به كشور وارد آمد.
پس از این ماجرا، خیلیها كه تا قبل از این تصور میكردند راهحل مشكلات كشور، مذاكره با آمریكا و كوتاه آمدن در مقابل غرب است، برایشان مسجل شد كه از این مسیر دستاوردی نصیب كشور نخواهد شد و همه دستاوردها را نیز باید یكی پس از دیگری، تسلیم غرب كنیم.
با این حال جریان تحریف همچنان بیتوجه به تجربههای گذشته بر همان نسخه اصرار دارد و تاكید میكند تا وقتی با آمریكا مذاكره نشود تحریمها برقرار است و مشكلات كشور پابرجا.
البته تاكنون، جریان تحریف به اهداف خود نرسیده و با اینكه فضاسازیهای این جریان، برخی را در داخل كشور مرعوب میكند، اما عموم جامعه با شگردهای این جریان آشنا شدهاند و همین مساله باعث شده این جریان در دستیابی به اهداف خود ناكام بماند.
ناكامی این جریان میتواند به معنی این باشد كه عملا تحریمها نیز به نتیجه خود نرسیدهاند؛ چرا كه تحریم، عملا برای سست كردن مردم ایران در جنگ ارادههاست و همانطور كه حضرت آیتا... خامنهای تاكید كردند: اگر جریان تحریف شكست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شكست خواهد خورد، زیرا اگر اراده ملت ایران مستحكم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد كرد.
جامجم در گفتوگو با برخی كارشناسان به بررسی ابعاد داخلی و خارجی تحریف و راهكارهای مقابله با آن پرداخته است.
جنگ روایتها
محسن مهدیان / کارشناس رسانه
در مورد جریان تحریف و تحریم باید ابتدا صورت مساله مشخص شود. اصل تحریم در خدمت یک نوع جنگ ذهنی است. در اصل آنچه اهمیت دارد جنگ ارادههاست. در جنگ اراده، ذهن و ادراک مردم بسیار تاثیرگذار در اراده آنهاست. از این رو دشمن تمام تلاشش را میکند که اراده جامعه را تضعیف کند و برای تضعیف اراده جامعه است که تحریم را بهکار میگیرد. اتفاقی که میافتد، این است که در کنار تحریم -که یک رویداد است- یک جنگ ذهنی هم بهراه میاندازند که ادراک جامعه را تحتالشعاع قرار دهند و مردم نسبت به دو چیز شامل راه طی شده در این چهار دهه و دوم آینده، دچار بدبینی شوند. به عبارت دیگر از مسیر طی شده 40 ساله گذشته پشیمان شوند و نسبت به آینده هم امید نداشته باشند. این دو اتفاق باید در جنگ ذهنی بیفتد. جریان تحریف چند شاخه است و باید دقت کرد صرفا در ضدانقلاب خلاصه نمیشود. جریان تحریف گونههای مختلفی دارد که اگر بنا باشد با آن مقابله کنیم باید همه آن گونهها را بشناسیم. در میان این گروهها، عدهای قلب واقعیت میکنند. گروهی یک مساله ساده را به عنوان مساله اصلی جا میاندازند. برخی مسائل کوچک را بزرگنمایی میکنند. بعضی هم موضوع جزئی را تعمیم به کل میدهند. گروهی از آنها هم مرتب با اخبار منفی سعی در سیاه نمایی در جامعه دارند. برخی دارایی یک جامعه را نمیبینند و صرفا نگاهشان به جنبههای منفی است. عدهای هم گرچه داراییهای جامعه را میبینند، اما سعی در حقیر نشان دادن یا تمسخر آن دارند. برخی هم هستند که وانمود میکنند گویی کل کشور تعطیل است و فقط آنها هستند که نقش قهرمان را در صحنه بازی میکنند. این گونه با همه شقوق آن در داخل و خارج مشغول تحریفند و البته همه آنها هم ضد انقلاب نیستند.
برای مقابله با این گونهها و تحریفهای صورت گرفته باید کل مردم وارد صحنه شوند، چون در جنگ روایتها و ادراکی، صرفا رسانههای مرجع نیستند که میتوانند مشکل را حل کنند،بلکه تمام مردم باید در نحوه پذیرش و اشتراکگذاری و انتقال پیام در فضای مجازی فعال باشند. به عبارت دیگر مردم باید مجهز به سوادرسانهای باشند تا حقیقت ماجرا را درک کنند و دچار اشتباه نشوند و متعاقب آن باید پیام واقعی را انعکاس دهند و آن را بیان کنند. در جنگ روایتها چون تک تک مردم راوی هستند در مسلط شدن یک روایت سهم دارند و از این رو همه باید در عرصه ورود پیدا کنند. همه آحاد مردم اعم از دانشجو، طلبه، زنان خانه دار، کاسب و... باید در جنگ روایتها آرایش جنگی بگیرند.
بسترهای تحریف
فرشاد مهدیپور / تحلیلگر سیاسی
جریان تحریف، شاكله فراگیری است كه در آن بازیگران متعددی حضور دارند و ممكن است نتوانیم آنها را به واحد سازمانی یا تشكیلات خاص یا منطقه جغرافیایی خاص تخصیص دهیم.
ممكن است برخی از این جریان در ایران، برخی در خارج، برخی فارسیزبان یا ... باشند، بنابراین با طیف وسیعی از این بازیگران مواجه هستیم كه میتوانند هر لحظه راجع به هر موضوعی تلاش كنند تا آن را بهصورت وارونه جلوه دهند تا جایی كه روزی تلاش كنند بگویند كوه دماوند فروخته شدهاست، اما مگر این موضوع امكانپذیر است؛ اما تحریف آنقدر پرقدرت و در برخی مقاطع موفق است كه میتوانند اینگونه در بعضی مواقع القا كنند كه عدهای میخواهند كوه را ببلعند.
این جریان تحریف كه در بستر جنگ نرم رشد كرده و شبهه ایجاد میكند میتواند خودش را در افكار عمومی تعمیم داده و در بسترهای مختلفی هم حركت كند.
یكی از این بسترها ناكارآمدیها و بحرانهای اقتصادی در كشور است. كشور دچار مشكلاتی است كه بخشی از آن ناشی از تحریم یا عملكرد مدیران است كه همین موضوع باعث ایجاد خلل در حمایت افكار عمومی شده و به این ترتیب جریان تحریف سوار بر بستری كه بهوجودآمده در حركت است. موضوع مهم دیگر چگونگی مدیریت این وضعیت است. بخش زیادی از این بستر مبتنی بر رسانه است، تلویزیونهای ماهوارهای، شبكههای اجتماعی- مجازی، اینترنت و سایتهای خبری. بخش دیگر نخبگان حوزوی و دانشگاهی و بهطوركلی افرادی هستند كه مرجعیت فكری و نظری دارند كه البته پیشبینیهای این گروه از افراد كه سعی در ایجاد تحریف دارند با واقعیت نهایی در تعارض است اما همچنان اظهارنظر و برای ایجاد تردید و شبههافكنی تلاش میكنند. گروه بعدی نیز بخشی از عناصر دخیل در حوزه مدنی مانند هنرمندان، ورزشكاران و به تعبیری سلبریتیها هستند. افرادی كه درشؤون جمهوری اسلامی تربیتشده اعتباریافته و شناختهشدهاند اما در مرحلهای به فردی تبدیل میشوند كه علیه خودشان حرف میزنند. این چند گروهی كه به آنها اشاره شد مجاری تحریف هستند.
مهمترین نكته برای مقابله با آنها، تولید محتوایی است كه به مردم قدرت تشخیص دهد البته در كنار این تولید محتوا، تفكیك صحیح و ناصحیح اهمیت بیشتری دارد. به این معنی كه باید روی جنگ شناختی تمركز كنیم و بتوانیم امكان و ابزار شناخت مردم را ارتقا دهیم. چراكه هرچقدر تولید محتوای خوب هم داشته باشیم اما مصرفكنندهای نداشته باشد فایدهای ندارد، بنابراین باید برای مصرف، شناخت و ادراك را تقویت كنیم تا با مفهوم همراهی كند. به همین ترتیب در حوزه رسانه باید ادراك و شناخت مردم را برای فهم جریان تحریف بالابریم.
جهاد تبیینی و اطلاعرسانی هوشمند و بههنگام
مهدی فضائلی / تحلیلگر مسائل سیاسی
وقتی از واژه جریان برای تحریف استفاده میکنیم بار معنایی دارد و بیانگر کار سازماندهی شده و تشکیلاتی است. وقتی مفاهیمی در حوزه مسائل اجتماعی تولید میشود و قرار است با آن مقابله صورت گیرد باید به صورت جریانی باشد.
از ابتدای انقلاب تاکنون همواره از سوی این جریان برای ناامید کردن مردم، تلاشهایی صورت گرفته است و فعالیتهای مثبت نادیده گرفته شده و برعکس فعالیتهای منفی برجسته میشود. در همین ارتباط هم با گذشت زمان شاهد تاثیرگذاری بیشتر این جریان هستیم. بخشی از فعالیت این جریان، تحریف در خارج و بخشی نیز در داخل کشور است، به این معنی که هم دشمنان خارجی، این جریان را به صورت بسیار جدی دنبال میکنند و در این راستا رسانههای وابسته به آنها بهعنوان محور اساسی و مستمر و بدون انقطاع این موضوع را دنبال میکنند و در عین حال بخشهایی هم در داخل کشور، این جریان را همراهی میکنند و حتی گاهی به بخش خارجی نیز پاس گل میدهند. طبیعتا بخشی از افرادی که در این جریان فعالیت میکنند، اقداماتشان از روی ناآگاهی است و بخشی نیز آگاهانه این اقدامات را انجام میدهند. برای مقابله با جریان تحریف، باید بهصورت مستمر و کار سازماندهی شده فعالیت کنیم و به لحاظ محتوایی نیز به جهاد تبیینی نیازمندیم که در این ارتباط باید در موضوعات مختلف روشنگری کرده و اطلاعرسانیهای هوشمند و بههنگام داشته باشیم.
در بخش اطلاعرسانی بههنگام، وقایع قابلتوجهی داشته و داریم و موضوعات زیادی رخ میدهد که دیگران روایتهای خود را درباره آن میگویند.
متاسفانه در برخی مواقع بعد از اینکه روایتهایی در جامعه جا میافتد تازه تلاش میکنیم روایت درستی از آن واقعه را بگوییم که در نتیجه بهسختی میتوان روایت قبلی را بیاعتبار کرد، پس باید با سرعت عمل بیشتری در جهت انجام روایت درست تلاش کنیم.
جریان تحریف در کشورمان مستمر است و در هیچ مقطعی این جریان متوقف نشده است. به این معنی که در هر مقطع زمانی که اتفاقی رخ میدهد این جریان برای منحرف کردن ذهن مردم نسبت به آن اقدامی انجام میدهد. در مواقعی که این جریان به متن ماجرا میپردازد به نوعی سعی میکند تحریف معنوی ایجاد کند، به این معنی که تلاش میکند در برداشت ایجاد شده از آن متن، تحریف ایجاد کند. در این راستا اگر بخواهیم یک نمونه ملموس ذکر کنیم میتوان به دیدار نخستوزیر عراق و رهبری اشاره کرد. بعد از این دیدار حاشیههای مربوط به آن از جمله اتاق محل دیدار از جمله کولرها یا موکت آن اتاق از موضوعاتی بود که مطرح شد که البته ارتباطی به متن دیدار نداشته و اهمیتی نیز ندارد.
نوع دیگری از تحریف نیز زمانی است که در مورد متن، تحریف ایجاد شده و تحریفکنندگان بخشهایی را که به آن علاقهمند هستند به نوعی برجسته یا کمرنگ میکنند و اگر در بخشهایی قادر به ایجاد تحریف نباشند در برداشت از آن متن دستکاری و تحریف میکنند.
در مجموع باید گفت جریان تحریف قطعا در بزنگاهها و مقاطع حساسی که موضوعات مهمتری رخ میدهد فعالیت بیشتری داشته و تلاش میکند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و در همین ارتباط، انسجام بیشتری یافته و موج گستردهای را نیز در جهت تحریف ایجاد میکند.
تیتر خبرها