مروری بر رویدادهای هنر و ادبیات در هفتهای که گذشت
مـوسیقی مـرگ در میــانه تــابستــان
هنر و کرونای هفته [باندراس و دیگران]
صف طویل کرونا در سینما
باورش ساده نیست؛حتی اگر عکسهای تازهترش را در این سالها دیده باشید، باور اینکه آن جوان خوشسیمای فیلم «دسپرادو» حالا پا به دهه هفتم زندگیاش گذاشته است،باورکردنی نیست.آنتونیو باندراس را میگوییم که این هفته اعلام کرد او هم به کرونا مبتلا شده است.
او خبر را دقیقا روز تولد 60سالگیاش مخابره کرد و در اینستاگرامش نوشت میخواهد از فرصت قرنطینه برای خواندن و نوشتن بهره ببرد. البته اگر تعجب میکنید آقای بازیگر بدون سوابقی در نوشتن و نیز اهل مطالعهبودن، حالا چنین فرهیخته شده است،این را نگذارید پای اینکه کرونا و قرنطینه همه را کتابخوان،نویسنده و فرهیخته کرده است.مدتی است او با انتخابهایش در سینما نشان داده از تمرکزش بر سینمای تجاری کاسته و در فیلمهایی متفاوت ایفای نقش میکند.از جمله همین تازهترینشان «درد و شکوه» به کارگردانی پدرو آلمادورا هموطنش که برای او نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم
به همراه داشت.
حالا باید نام باندراس را به فهرست نسبتا بلند بازیگرانی بیفزاییم که دچار ویروس کرونا شدهاند؛ مهمترینشان شاید همبازی باندراس در فیلم فیلادلفیا باشد؛تام هنکس که او نیز اخیرا از ابتلای خود و همسرش،ریتا ویلسون به کرونا خبر داده بود.
ادریس البای بازیگر هم به همراه همسرش دچار کرونا شد و البته آن را شکست داد و جالب اینکه پس از بهبود، صندوقی 40میلیون دلاری برای درمان مبتلاها راه انداخت.کرونا یقه ملگیبسون را هم گرفت و یک هفته او را روی تخت بیمارستان خواباند،هر چند او هم بهبود یافت. پیش از اینها هم که کرونا حملهای تمامعیار به خانواده باچان در هند را تجربه کرد و برای مدتی آمیتاب باچان و عروسش آیشواریا رای را از پا انداخت. حالا آنها هم بهبود یافتهاند.
رویداد هفته [هنر ایران در جهان]
صادرات در بازار كساد
این هفته، با وجود كسادی نسبی در اغلب حوزههای هنر و ادبیات، چند خبر از حضور ادبیات و هنر ایران در عرصههای بینالمللی مخابره شد:
عكس: طلا و روبان منهتن برای ایران
عكاسان ایرانی، جوایز جشنواره منهتن نیویورك 2020 را درو كردند. عكس «مناجاتومسجد» از بابك مهرافشار مدال طلای جشنواره و عكس «دختر كرد» از او روبان فیاپ، عكس «آدمها و گلها» از سیداحسان مرتضوی مدال نقره فیاپ، عكس «افغانستان» از مهدی زابلعباسی مدال برنز جشنواره، عكس «بردگی» از او مدال نقره جشنواره و عكس «اندوه مادرانه» از ریحانه شاداب جوپشتی
روبان جشنواره را كسب كردند.
ادبیات كودك : توجه به موز خندان ایرانی
«موزی كه میخندید» نوشته حمیدرضا شاهآبادی كه در نشر افق منتشرشده، بهعنوان كتاب برگزیده برای قرارگرفتن در فهرست «آثار ممتاز جهان در مورد كودكان و نوجوانان معلول» انتخاب شد.
سینما : سینمای ایران در ژاپن
سومین جشنواره و هفته فیلم ایران در ژاپن برپاست. میگویند روابط تاریخی و فرهنگی ما با چشمبادامیها، قدمتی ۱۳۰۰ساله دارد.
سینماگر ایرانی در الجزایر
نهمین جشنواره بینالمللی فیلم كوتاه «البوابه»، حبیب باوی ساجد را بهعنوان یكی از اعضای ثابت هیات گزینش و انتخاب جشنواره معرفی كرد.
باز هم منهتن؛ اینبار سینمای ایران
فیلم كوتاه «كلاسرانندگی» به كارگردانی مرضیه ریاحی در DVD فینالیستهای جشنواره «منهتن» آمریكا كه واجد شرایط آكادمی اسكار و بزرگترین و نخستین جشنواره جهانی فیلم كوتاه در جهان است، منتشر شد.
سینمای كودك و نوجوان
فیلم سینمایی «قطار آن شب» به كارگردانی حمیدرضا قطبی در پنجمین جشنواره اشلینگل آلمان به نمایش درخواهدآمد؛ جشنوارهای كه 19 تا 26 مهر برپا خواهد بود. «قطار آن شب» با اقتباس از رمان قطار آن شب نوشته احمد اكبرپور در ژانر كودكونوجوان ساخته شدهاست و افشین هاشمی، سیامك صفری، مریم بوبانی، بهناز نادری، بهرام شاكری و بازیگر خردسال آیلین رشیدیان در این اثر سینمایی به ایفای نقش پرداختهاند.
چهره هفته [ماهچهره خلیلی ]
سلام بر فرشته
پروین سلیمانی با بیش از نیم قرن فعالیت، در كلی فیلم و سریال خاطرهسازی كرد و از بهترین نقش مكملهای تلویزیون و سینمای ایران بود كه بازی
به اندازهاش، جلوه و جلایی به آثار نمایشی میداد.
در میان انبوه فعالیتهای او، نقشها و آثاری هم یافت میشد كه حضور سلیمانی در آنها، ویژگی آنچنانی نداشت و انگار تنها بهدلایل شغلی، بازی در آنها را قبول كرده بود. یكی از همین دست كارها بازی در نقشی كوتاه و تقریبا گذری در فیلمی از ایرج قادری در سال 81 به نام چشمان سیاه بود. اما وقتی بدانیم این اولین حضور سینمایی و تصویری نوه دختریاش ماهچهره خلیلی است، آنوقت این حضور كوتاه و ظاهرا بیاهمیت، مهم و تعیینكننده به نظر میرسد.
در صحنهای از فیلم، غزل (ماهچهره خلیلی) كه خودش با مشكلات بینایی روبهروست و در آستانه نابینایی قرار دارد، زن سالمند و نابینایی (پروین سلیمانی) را میبیند كه عصای سفید به دست قصد عبور از خیابان شلوغی را دارد، اما ماشینها به او امان نمیدهند و حتی نزدیك است ماشینی با او برخورد كند. غزل با اینكه خودش هم حال خوشی ندارد، خطر میكند و به كمك زن نابینا میرود و او را از خیابان رد میكند. دعای زن كه میگوید: «الهی كه درمونده و عاجز نشی» بیش از اینكه دعایی دراماتیك و مبتنی بر قرینهسازی این دو كاراكتر باشد، در نگاهی فرامتنی، دعای خیر مادربزرگ مهربانی برای نوه جوانش است؛ ضمن اینكه همین صحنه را میتوان به عنوان بازنشستگی سلیمانی و سپردن این میراث به نسل جدید و تازهنفسی از خانوادهاش هم تعبیر كرد؛ هرچند این جابهجایی، باوجود تلاشهایی به لحاظ فنی و كیفی دستاورد ویژهای برای سینما و تلویزیون نداشت. شاید اگر آن نمك و استعداد بازیگری مادربزرگ به نوه میرسید، آنوقت در تركیب با آن حسن جمال، هم اتفاقات خوبی برای بازیگر جوان میافتاد و هم تلویزیون و سینمای ایران صاحب چهرهای مهم و تعیینكننده میشد.
ماهچهره خلیلی گرچه كارش را در سینما با فیلمی از ایرج قادری شروع كرد و بعد هم در سه سریال مهم و موفق تلویزیونی یعنی مختارنامه، در چشم باد و كلاه پهلوی بازی داشت و همینها میتوانست سكوی پرتاب او به عنوان یك بازیگر و حتی ستاره شدن باشد، اما این اتفاق نیفتاد و با وجود استمرار فعالیت بازیگری، جای نقش و فیلم سینمایی مهم و درجه یك در كارنامه خلیلی خالی ماند. نقشهایش در آن سه سریال بزرگ، تقریبا مكمل بود و دستاورد ویژهای هم برای بازیگری بازیگر نداشت و خلیلی تنها توانست در برخی لحظات، خودی نشان دهد. در ادامه هم بخت با او یار نبود كه نقشها و فیلمهای خوبی نصیبش شود تا استعداد احتمالی و آن میراث مادربزرگ را به كار گیرد. روند نزولی انتخاب نقشها باعث شد خلیلی را در فیلمی چون قلب سفید قاصدكها هم ببینیم كه در مقطعی از آن بهعنوان كمفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران نام میبردند؛ فیلمی كه میگفتند در اردیبهشت سال 96 فقط 84 هزار تومان در گیشه فروخت!
شاید ماهچهره خلیلی برای ارائه بازی بهتر و دیده شدن بیش از اینها در سینما، نیاز به كارگردان و فیلمنامهای داشت كه زیبایی، مهربانی، كلاس و وقار كلامی و رفتاری او را دستكم در فیلم و در قالب نقش، دستخوش تغییر كند. اما ظاهرا خلیلی امكان جدایی از این ویژگیهای مثبت را نداشت كه در زندگی با او عجین بودند. شاید دو نقشی كه در مرگ كسب و كار من است و سلام بر فرشتگان بازی كرد، بهترین بازیهای خلیلی باشند؛ در اولی نقش زنی رنجور به نام مرضیه را داشت و مجالی برای بروز زیباییاش نبود و در دومی هم زیبایی و مهربانیاش را در فیلمی كودكانه و در نقش فرشته زندگیبخش به نام جانجان خانوم، بهدرستی بهكار گرفته بودند. اما به جز اینها، تقدیر بود كه ماهچهره خلیلی را نه به عنوان بازیگری ویژه، بلكه به عنوان انسانی دوستداشتنی و مهربان و اهل خانواده به خاطر بسپاریم. كسی كه باوجود سالها زندگی در خارج از كشور، عاشق ایران بود و فرزندش را همینجا به دنیا آورد و عشق و علاقهاش به بچهها به اندازهای بود كه حتی قبل از مادر شدن، حسابی از خجالت یك پدر ناحسابی كه بچهاش را كتك میزد، درآمد.
هفته سوم مرداد
هفته مرگ و موسیقی
هفته پیش را هم همینطور آغاز کردیم و همینطور به میانه رساندیم. آغاز هفته خسرو سینایی را در سینما از دست دادیم و بعد به تماشای کنسرت آنلاین «شهر خاموش» کیهانکلهر نشستیم. آغاز این هفته نیز متاسفانه ماهچهره خلیلی را از دست دادیم و در ادامه به شنیدن دو آلبوم تازهمنتشرشده از گروه بمرانی و علیرضا قربانی نشستیم؛ انگار، روزها، روزهای مرگ و موسیقی است، خاصه آنکه همین حالا که این سطرها را مینویسیم خبرِ درگذشت یکی از اهالی موسیقی، داغمان را تازه کرده است.
جمعه، 17 مرداد
سینما
درگذشت ماهچهره خلیلی در لندن
ماهچهره خلیلی، بازیگری که او را با بازیهایش در سینما و تلویزیون و حالا به واسطه تمرکز بر ماجرای بهدنیاآوردن فرزندش در ایران، به وطندوستی میشناسیم، در ۴۴سالگی و به دلیل ابتلا به سرطان درگذشت. پیکر او پنج روز بعد، در آرامگاهی به نام هندن در لندن به خاک سپردهشد. علی رستگار از او نوشتهاست.
شنبه، 18 مرداد
موسیقی
انتشار پنجمین آلبوم بمرانی
سال 1387 بود که کارشان را از اجرا در کافهها آغاز کردند اما در همه این یک دهه آنقدر پرطرفدار شدند که حالا هفته سوم مرداد، با انتشار پنجمین آلبوم رسمی شان، «احتمالا قهرمانی در کار نیست» آغاز شود. گروه موسیقی بمرانی را میگوییم.
دوشنبه، 20 مرداد
سینما
باندراس در فهرست کرونا
آنتونیو باندراس، هنرپیشه اسپانیایی با انتشار پیامی در صفحه توییتر خود خبر داد که نام او را هم باید به فهرست بازیگرانی که به ویروس کرونا آلوده شدهاند، بیفزاییم.
تئاتر و ادبیات
چخوف و ایران
آنتوان چخوف همچنان در ایران محبوب است؛ این را از انبوه کتابهایی که درباره او نوشته و ترجمه میشود میتوان دریافت. تازهترینش هم کتاب «مقدمه کمبریج بر چخوف» نوشته جیمز.ن.لوئلین است که با ترجمه سعید درودی در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شدهاست.
سهشنبه، 21 مرداد
موسیقی
انتشار آلبوم علیرضا قربانی
پیش از این چند قطعهاش را شنیدهبودیم با این حال شنیدن همان قطعات به همراه قطعاتی جدید در ادامه پروژه «با من بخوان» در آلبومی به همین نام که دو روز است منتشر شده، از معدود مفرهای این روزهاست. آلبوم «با من بخوان» علیرضا قربانی را حسام ناصری آهنگسازی کردهاست. توضیح بیشتر درباره این آلبوم هم در صفحه 10 آمده است.
چهارشنبه، 22 مرداد
موسیقی
درگذشت سهراب خراسان
سهراب محمدی، دوتارنواز و خواننده و یکی از اصلیترین بخشیهای کرمانج شمال خراسان در 82سالگی درگذشت. گفتوگوی صفحه 11 امروزمان را با این هنرمند فقید بخوانید.
صف طویل کرونا در سینما
باورش ساده نیست؛حتی اگر عکسهای تازهترش را در این سالها دیده باشید، باور اینکه آن جوان خوشسیمای فیلم «دسپرادو» حالا پا به دهه هفتم زندگیاش گذاشته است،باورکردنی نیست.آنتونیو باندراس را میگوییم که این هفته اعلام کرد او هم به کرونا مبتلا شده است.
او خبر را دقیقا روز تولد 60سالگیاش مخابره کرد و در اینستاگرامش نوشت میخواهد از فرصت قرنطینه برای خواندن و نوشتن بهره ببرد. البته اگر تعجب میکنید آقای بازیگر بدون سوابقی در نوشتن و نیز اهل مطالعهبودن، حالا چنین فرهیخته شده است،این را نگذارید پای اینکه کرونا و قرنطینه همه را کتابخوان،نویسنده و فرهیخته کرده است.مدتی است او با انتخابهایش در سینما نشان داده از تمرکزش بر سینمای تجاری کاسته و در فیلمهایی متفاوت ایفای نقش میکند.از جمله همین تازهترینشان «درد و شکوه» به کارگردانی پدرو آلمادورا هموطنش که برای او نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم
به همراه داشت.
حالا باید نام باندراس را به فهرست نسبتا بلند بازیگرانی بیفزاییم که دچار ویروس کرونا شدهاند؛ مهمترینشان شاید همبازی باندراس در فیلم فیلادلفیا باشد؛تام هنکس که او نیز اخیرا از ابتلای خود و همسرش،ریتا ویلسون به کرونا خبر داده بود.
ادریس البای بازیگر هم به همراه همسرش دچار کرونا شد و البته آن را شکست داد و جالب اینکه پس از بهبود، صندوقی 40میلیون دلاری برای درمان مبتلاها راه انداخت.کرونا یقه ملگیبسون را هم گرفت و یک هفته او را روی تخت بیمارستان خواباند،هر چند او هم بهبود یافت. پیش از اینها هم که کرونا حملهای تمامعیار به خانواده باچان در هند را تجربه کرد و برای مدتی آمیتاب باچان و عروسش آیشواریا رای را از پا انداخت. حالا آنها هم بهبود یافتهاند.
رویداد هفته [هنر ایران در جهان]
صادرات در بازار كساد
این هفته، با وجود كسادی نسبی در اغلب حوزههای هنر و ادبیات، چند خبر از حضور ادبیات و هنر ایران در عرصههای بینالمللی مخابره شد:
عكس: طلا و روبان منهتن برای ایران
عكاسان ایرانی، جوایز جشنواره منهتن نیویورك 2020 را درو كردند. عكس «مناجاتومسجد» از بابك مهرافشار مدال طلای جشنواره و عكس «دختر كرد» از او روبان فیاپ، عكس «آدمها و گلها» از سیداحسان مرتضوی مدال نقره فیاپ، عكس «افغانستان» از مهدی زابلعباسی مدال برنز جشنواره، عكس «بردگی» از او مدال نقره جشنواره و عكس «اندوه مادرانه» از ریحانه شاداب جوپشتی
روبان جشنواره را كسب كردند.
ادبیات كودك : توجه به موز خندان ایرانی
«موزی كه میخندید» نوشته حمیدرضا شاهآبادی كه در نشر افق منتشرشده، بهعنوان كتاب برگزیده برای قرارگرفتن در فهرست «آثار ممتاز جهان در مورد كودكان و نوجوانان معلول» انتخاب شد.
سینما : سینمای ایران در ژاپن
سومین جشنواره و هفته فیلم ایران در ژاپن برپاست. میگویند روابط تاریخی و فرهنگی ما با چشمبادامیها، قدمتی ۱۳۰۰ساله دارد.
سینماگر ایرانی در الجزایر
نهمین جشنواره بینالمللی فیلم كوتاه «البوابه»، حبیب باوی ساجد را بهعنوان یكی از اعضای ثابت هیات گزینش و انتخاب جشنواره معرفی كرد.
باز هم منهتن؛ اینبار سینمای ایران
فیلم كوتاه «كلاسرانندگی» به كارگردانی مرضیه ریاحی در DVD فینالیستهای جشنواره «منهتن» آمریكا كه واجد شرایط آكادمی اسكار و بزرگترین و نخستین جشنواره جهانی فیلم كوتاه در جهان است، منتشر شد.
سینمای كودك و نوجوان
فیلم سینمایی «قطار آن شب» به كارگردانی حمیدرضا قطبی در پنجمین جشنواره اشلینگل آلمان به نمایش درخواهدآمد؛ جشنوارهای كه 19 تا 26 مهر برپا خواهد بود. «قطار آن شب» با اقتباس از رمان قطار آن شب نوشته احمد اكبرپور در ژانر كودكونوجوان ساخته شدهاست و افشین هاشمی، سیامك صفری، مریم بوبانی، بهناز نادری، بهرام شاكری و بازیگر خردسال آیلین رشیدیان در این اثر سینمایی به ایفای نقش پرداختهاند.
چهره هفته [ماهچهره خلیلی ]
سلام بر فرشته
پروین سلیمانی با بیش از نیم قرن فعالیت، در كلی فیلم و سریال خاطرهسازی كرد و از بهترین نقش مكملهای تلویزیون و سینمای ایران بود كه بازی
به اندازهاش، جلوه و جلایی به آثار نمایشی میداد.
در میان انبوه فعالیتهای او، نقشها و آثاری هم یافت میشد كه حضور سلیمانی در آنها، ویژگی آنچنانی نداشت و انگار تنها بهدلایل شغلی، بازی در آنها را قبول كرده بود. یكی از همین دست كارها بازی در نقشی كوتاه و تقریبا گذری در فیلمی از ایرج قادری در سال 81 به نام چشمان سیاه بود. اما وقتی بدانیم این اولین حضور سینمایی و تصویری نوه دختریاش ماهچهره خلیلی است، آنوقت این حضور كوتاه و ظاهرا بیاهمیت، مهم و تعیینكننده به نظر میرسد.
در صحنهای از فیلم، غزل (ماهچهره خلیلی) كه خودش با مشكلات بینایی روبهروست و در آستانه نابینایی قرار دارد، زن سالمند و نابینایی (پروین سلیمانی) را میبیند كه عصای سفید به دست قصد عبور از خیابان شلوغی را دارد، اما ماشینها به او امان نمیدهند و حتی نزدیك است ماشینی با او برخورد كند. غزل با اینكه خودش هم حال خوشی ندارد، خطر میكند و به كمك زن نابینا میرود و او را از خیابان رد میكند. دعای زن كه میگوید: «الهی كه درمونده و عاجز نشی» بیش از اینكه دعایی دراماتیك و مبتنی بر قرینهسازی این دو كاراكتر باشد، در نگاهی فرامتنی، دعای خیر مادربزرگ مهربانی برای نوه جوانش است؛ ضمن اینكه همین صحنه را میتوان به عنوان بازنشستگی سلیمانی و سپردن این میراث به نسل جدید و تازهنفسی از خانوادهاش هم تعبیر كرد؛ هرچند این جابهجایی، باوجود تلاشهایی به لحاظ فنی و كیفی دستاورد ویژهای برای سینما و تلویزیون نداشت. شاید اگر آن نمك و استعداد بازیگری مادربزرگ به نوه میرسید، آنوقت در تركیب با آن حسن جمال، هم اتفاقات خوبی برای بازیگر جوان میافتاد و هم تلویزیون و سینمای ایران صاحب چهرهای مهم و تعیینكننده میشد.
ماهچهره خلیلی گرچه كارش را در سینما با فیلمی از ایرج قادری شروع كرد و بعد هم در سه سریال مهم و موفق تلویزیونی یعنی مختارنامه، در چشم باد و كلاه پهلوی بازی داشت و همینها میتوانست سكوی پرتاب او به عنوان یك بازیگر و حتی ستاره شدن باشد، اما این اتفاق نیفتاد و با وجود استمرار فعالیت بازیگری، جای نقش و فیلم سینمایی مهم و درجه یك در كارنامه خلیلی خالی ماند. نقشهایش در آن سه سریال بزرگ، تقریبا مكمل بود و دستاورد ویژهای هم برای بازیگری بازیگر نداشت و خلیلی تنها توانست در برخی لحظات، خودی نشان دهد. در ادامه هم بخت با او یار نبود كه نقشها و فیلمهای خوبی نصیبش شود تا استعداد احتمالی و آن میراث مادربزرگ را به كار گیرد. روند نزولی انتخاب نقشها باعث شد خلیلی را در فیلمی چون قلب سفید قاصدكها هم ببینیم كه در مقطعی از آن بهعنوان كمفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران نام میبردند؛ فیلمی كه میگفتند در اردیبهشت سال 96 فقط 84 هزار تومان در گیشه فروخت!
شاید ماهچهره خلیلی برای ارائه بازی بهتر و دیده شدن بیش از اینها در سینما، نیاز به كارگردان و فیلمنامهای داشت كه زیبایی، مهربانی، كلاس و وقار كلامی و رفتاری او را دستكم در فیلم و در قالب نقش، دستخوش تغییر كند. اما ظاهرا خلیلی امكان جدایی از این ویژگیهای مثبت را نداشت كه در زندگی با او عجین بودند. شاید دو نقشی كه در مرگ كسب و كار من است و سلام بر فرشتگان بازی كرد، بهترین بازیهای خلیلی باشند؛ در اولی نقش زنی رنجور به نام مرضیه را داشت و مجالی برای بروز زیباییاش نبود و در دومی هم زیبایی و مهربانیاش را در فیلمی كودكانه و در نقش فرشته زندگیبخش به نام جانجان خانوم، بهدرستی بهكار گرفته بودند. اما به جز اینها، تقدیر بود كه ماهچهره خلیلی را نه به عنوان بازیگری ویژه، بلكه به عنوان انسانی دوستداشتنی و مهربان و اهل خانواده به خاطر بسپاریم. كسی كه باوجود سالها زندگی در خارج از كشور، عاشق ایران بود و فرزندش را همینجا به دنیا آورد و عشق و علاقهاش به بچهها به اندازهای بود كه حتی قبل از مادر شدن، حسابی از خجالت یك پدر ناحسابی كه بچهاش را كتك میزد، درآمد.
هفته سوم مرداد
هفته مرگ و موسیقی
هفته پیش را هم همینطور آغاز کردیم و همینطور به میانه رساندیم. آغاز هفته خسرو سینایی را در سینما از دست دادیم و بعد به تماشای کنسرت آنلاین «شهر خاموش» کیهانکلهر نشستیم. آغاز این هفته نیز متاسفانه ماهچهره خلیلی را از دست دادیم و در ادامه به شنیدن دو آلبوم تازهمنتشرشده از گروه بمرانی و علیرضا قربانی نشستیم؛ انگار، روزها، روزهای مرگ و موسیقی است، خاصه آنکه همین حالا که این سطرها را مینویسیم خبرِ درگذشت یکی از اهالی موسیقی، داغمان را تازه کرده است.
جمعه، 17 مرداد
سینما
درگذشت ماهچهره خلیلی در لندن
ماهچهره خلیلی، بازیگری که او را با بازیهایش در سینما و تلویزیون و حالا به واسطه تمرکز بر ماجرای بهدنیاآوردن فرزندش در ایران، به وطندوستی میشناسیم، در ۴۴سالگی و به دلیل ابتلا به سرطان درگذشت. پیکر او پنج روز بعد، در آرامگاهی به نام هندن در لندن به خاک سپردهشد. علی رستگار از او نوشتهاست.
شنبه، 18 مرداد
موسیقی
انتشار پنجمین آلبوم بمرانی
سال 1387 بود که کارشان را از اجرا در کافهها آغاز کردند اما در همه این یک دهه آنقدر پرطرفدار شدند که حالا هفته سوم مرداد، با انتشار پنجمین آلبوم رسمی شان، «احتمالا قهرمانی در کار نیست» آغاز شود. گروه موسیقی بمرانی را میگوییم.
دوشنبه، 20 مرداد
سینما
باندراس در فهرست کرونا
آنتونیو باندراس، هنرپیشه اسپانیایی با انتشار پیامی در صفحه توییتر خود خبر داد که نام او را هم باید به فهرست بازیگرانی که به ویروس کرونا آلوده شدهاند، بیفزاییم.
تئاتر و ادبیات
چخوف و ایران
آنتوان چخوف همچنان در ایران محبوب است؛ این را از انبوه کتابهایی که درباره او نوشته و ترجمه میشود میتوان دریافت. تازهترینش هم کتاب «مقدمه کمبریج بر چخوف» نوشته جیمز.ن.لوئلین است که با ترجمه سعید درودی در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شدهاست.
سهشنبه، 21 مرداد
موسیقی
انتشار آلبوم علیرضا قربانی
پیش از این چند قطعهاش را شنیدهبودیم با این حال شنیدن همان قطعات به همراه قطعاتی جدید در ادامه پروژه «با من بخوان» در آلبومی به همین نام که دو روز است منتشر شده، از معدود مفرهای این روزهاست. آلبوم «با من بخوان» علیرضا قربانی را حسام ناصری آهنگسازی کردهاست. توضیح بیشتر درباره این آلبوم هم در صفحه 10 آمده است.
چهارشنبه، 22 مرداد
موسیقی
درگذشت سهراب خراسان
سهراب محمدی، دوتارنواز و خواننده و یکی از اصلیترین بخشیهای کرمانج شمال خراسان در 82سالگی درگذشت. گفتوگوی صفحه 11 امروزمان را با این هنرمند فقید بخوانید.